۱۰ آذر ۱۳۸۷

ایتالیایی ها درتلاش شناختن افغانستانی ها


صبح روز جمعه 28 نوامبر یکی ازمسئولین شهرداری کودرویپو(Codroipo) بامن تماس گرفت وازمن دعوت کرد تا درکانفرانس popolare شرکت نموده ودرمورد افغانستان، مهاجرین افغانی ومشکلات آنها صحبت کنم، از ایشان پرسیدم دلیل برگزاری این محفل چیست؟ اودرجوابم گفت  این محفل هرسال یکبار برگزار میشود ومهاجرت، فرهنگ وجوانان، موضوعات این کانفرانس را تشکیل میدهد. گفتم خوب است ولی دراصل نمیخواستم شرکت کنم دلیلش هم اینست که غربی ها،  تعریفی که ما ازخود وکشور خود داریم را قبول ندارند بلکه هرآنچه خود شا ن میخواهند همانرا به عنوان هویت ما قبول دارند نه آن چیزی که حقیقت است. این سیاست درهمه کشورهای غربی نسبت به شرق وجود دارد. این کشورها یک تعریف خاصی ازشرق دارند وهمیشه هویت شرق را خود شان برای خود می سازند.ازنظر اینها شرق یا جهان سوم هویتی ندارند جزآن چیزی که غرب برای آنها تعیین کرده است.خلاصه ساعت شش بعدازظهردرکلاس درس بودم که یکی دنبالم آمد وازاستادم اجازه خواست تا من را برای شرکت درکانفرانس تاشهرکودرویپو همراهی کند. این شخص یکی ازمسئولین موسسه اجتماعی بنام (شهروند جدید) بود که برای مهاجرین درشمال ایتالیا کارمیکنند، کارکه چی بامهاجرین تجارت راه انداخته وبزنیس میکنند. ساعت 7 عصر وارد صالون کانفرانس شدم دراین محفل اشخاصی ازکشورهای مختلف افریقایی، اروپای شرقی وآسیا دعوت شده بودند محفل باسخنرانی معاون شهرداری کودرویپو شروع شد او درسخنانش همه ازمشکلات مهاجرین مسلمان درایتالیا صحبت نموده وباکنایه ازکارهای مهاجرین عرب وافریقایی نیزانتقاد کرد.
  اودرسخنانش خطاب به عرب ها گفت که نمازخواندن آنها درروزهای جمعه درسرک های شهر، مردم ایتالیا را نگران کرده است. زیرا همه میترسند؛ مبادا ایتالیا روزی به سنگر سازمان القاعده تبدیل شود. پس ازآن خانم جولیا رییس انجمن فرهنگی اجتماعی مهاجرین کشوراوکراین (Ukrain) سخنرانی کرد. او ازبرخورد پولیس ایتالیا بامهاجرین انتقاد کرد، خانم جولیا گفت کشورایتالیا درموردمهاجرین قانونی ساخته است که همیشه آزاردهنده می باشد اوعلاوه کرد باآنکه هرمهاجر برای تجدید اقامتش مبلغ 75 یورو میپردازد باید اضافه ترازیک ونیم سال صبرکند تا اجازه اقامت جدیدش را تحویل بگیرد وروزی هم که اقامتش را ازمرکزپولیس تحویل میگیرد تقریباتاریخ انقضای آن سررسیده است بنابراین مهاجر حتا نمیتواند تفریحی داشته باشد همیشه باید کارکند چون درغیرآنصورت اقامتش تمدید نخواهد شد، ایتالیا فقط نیروی کارمیخواهد بدون داشتن کدام حق وامتیازانسانی، مهاجرباید 30 درصد حقوق ماهانه اش را به دولت مالیات بدهد. خارجی ها درحالیکه سنگین ترین کارها را انجام میدهند حقوق ماهانه اش  15 درصد پایین تر ازکارگران عادی ایتالیایی میباشد. بااین حال 45 درصدکارگران خارجی ماهانه 900 یورو معاش دارند که این مبلغ فقط میتواند مصارف ماهانه اش را به نحوی تامین کند. بعدازآن به من نوبت دادند صحبت کنم. مانده بودم ازکجا شروع کنم. چون همه چیز برعکس بود یعنی ازچیزهایی که خانم لورا برایم گفته بود خبری نبود وفضای جلسه نیز همه برعکس بود ایتالیایی ها همه از مسلمانان  وبه نحوی ازدست داشتن آنها درحملات تروریستی صحبت میکردند. ولی خارجی ها ازمشکلات شخصی خود درایتالیا، مثلا اجازه اقامت، تفاوت وتعصب. لذا تصمیم گرفتم فضای جلسه را عوض کنم. درشروع به خاطر حمله تروریستی درشهربمبیی هند وکشته شدن ده ها نفردرآنجا؛  ازحاضرین مجلس خواستم دقیقه ی به پا خیسته وسکوت نمایند.


این کاربرای همه تعجب آور بود ولی من بلافاصله بعدازختم سکوت بااظهارهمدردی بامردم عزادار هند، کمی درمورد مشکل تروریزم بین المللی صحبت کردم؛ گفتم این مشکل تنها ازطرف مسلمانان خلق نمیشود بلکه ازطرف گروپ ها وطیف های خاصی ازهردین، مذهب ونژاد ومنطقه تقویت میشود که به طور خاص این مشکل ارتباط پیدامیکند به اقتصاد جهانی، یعنی بعضی ازکشورهای مقتدر جهان به خاطرمنفعت خود دقیقا برای تقویت تروریزم ودهشت افگنی تلاش میکنند. درست است که فعلن درهمه رسانه های جهان تروریزم را به مسلمانان نسبت میدهندولی حقیقت چیز دیگری است. مطرح کردن این حقایق گرچند خوش این مردم نمی آید، چون خود اینها همه ی قضایا را میدانند ولی به گفته ماوشما خودرا به چپ کوچه میزنند. حمله تروریستی درشهر بمبیی هند باآنکه ارتباط مستقیم به مشکل هند وپاکستان دارد ویک قضیه ی کاملا سیاسی بین این دو کشور می باشد،  نمیتواند یک چیزسازمان یافته ازسوی مسلمانها باشد.دراخیرمحفل یک بحث آزاد تدارک دیده شده بود ودرآن تقریباهمه ازمن میخواستند درمورد افغانستان صحبت کنم، آنها ازمن سوال میکردند وضعیت فعلی افغانستان چگونه است وچرا باوجود هزاران سربازحافظ صلح بین المللی جنگ هنوز ادامه دارد وروزبه روز اضافه ترمی شود؟ میخواستم بگویم ادامه جنگ درافغانستان ازسوی شما کشور های غربی تقویت می شود وبعضی ازدولت های غربی به خاطر منفعت اقتصادی خود برای ادامه جنگ تلاش میکنند ولی بازهم کمی گفته هایم را سانسور کردم چون ازکانفرانس چندروزپیش درشهر تورینو چیزهایی را آموخته بودم وباید خیلی محتاطانه حرکت میکردم لذاچنین شروع کردم:  افغانستان فعلن دروضعیت بسیارمأیوس کننده ی قرار دارد، درهیچ منطقه ی ازافغانستان مردم احساس امنیت ندارند، فقروبی کاری بیداد میکند، دولت به اندازه ی ضعیف وبی کاره است که حتا درشهرکابل پایتخت کنترل کامل ندارد،  تقریبانصف ازمردم ازنبود مواد غذایی رنج میبرد واگر به این مشکل توجه نشود درزمستان فعلی یک فاجعه انسانی بسیارخطرناک درافغانستان رخ خواهدداد، 20 ملیارد دالردرطی هفت سال گذشته به افغانستان کمک شد ولی درزندگی مردم هیچ تغییری به وجود نیامد وهمه این پولها درکام عده ی ازگروپ های مافیایی فرورفت که اطراف کرزی را احاطه کرده اند. خلاصه جامعه ازهم پاشیده است ومردم به طبقه های مختلف تقسیم گردیده است و...  شرکت کننده گان دراین بحث سوالات مختلفی  مطرح کردند ومن هم کوشش کردم به نحوی به سوالهای آنها جواب های قانع کننده ارائه کنم، درست برعکس کانفرانس تورینو که درآن وقتی دوستم نسیم فکرت درمورد قضایای افغانستان وحقایق پشت پرده صحبت کرد.
بعضی ازشرکت کننده گان ناراحت شدند زیرا آنهانقد ازکارکردهای غربی ها درافغانستان را دوست نداشتند وکوشش میکردند از حرف های که خوش خودشان می آمد باید صحبت شود. درکانفرانس تورینو معاون سابق وزارت خارجه ایتالیا وخانم Elisa benedett  یکی ازخبرنگاران شهر روم که درکانفرانس شرکت نموده وتصویر معکوسی ازافغانستان ارائه نموده بودند بلافاصله بعد ازسخنرانی نسیم فکرت محفل را ترک کردند.  من باتجربه گرفتن ازمحفل شهر تورینو دراول ترس داشتم برای اینها بگویم که درطول هفت سال درافغانستان به راه کج رفته اید وشما با دولتی روبرو هستید که رییس جمهورش ازپول قاچاق مواد مخدربرای پیروزی اش درانتخابات بعدی ریاست جمهوری استفاده میکند. پس ازختم محفل ازطرف شهردارکودرویپوی برای من وپروفیسور ژول  که ازکشورکامرون دراین محفل شرکت کرده بود جایزه ی هم  داده شد. نفهمیدم به چی دلیل ولی برای من تجربه ی خوبی بود. هفته آینده دریک محفل درشهر چی وی دال CIVIDALE دعوت شده ام تابرای سربازان ایتالیا که عازم افغانستان هستند درمورد افغانستان، مردم وفرهنگ اش صحبت کنم، امیدوارم درآنجا بتوانم آنهارا قانع کنم تابه جای جنگ وخون ریزی درعرصه آموزش وپرورش کمک کنند.


۲۳ آبان ۱۳۸۷

کشورایتالیا غرق درتعصب نژادی


سیلویو برلوسکونی صدراعظم ایتالیا در سفر رسمی خود به روسیه به صبح روزجمعه هفتم نوامبر دریک نشست مطبوعاتی درشهر مسکو به شخصیت بارک اوباما رئیس جمهور منتخب مردم امریکا حمله کرده وبه خاطرسیاه پوست بودنش اورامسخره کرده است.برلوسکونی که ازکاندید مخالف اوباما، آقای جان مک کین دردوران مبارزات انتخاباتی امریکا حمایت میکرد آقای اوبامارا لایق کاخ سفید نمیداند زیرایک سیاه پوست وازیک نژاد نفرین شده نماینده گی میکند. حرف های برلوسکونی نشاندهنده ی یک تعصب بسیار ریشه ی او نسبت به سیاه پوست ها می باشد.گرچند انتظار این حرف از یک مقام بلند پایه ی کشور ایتالیا نسبت به سابقه این کشور که همانا مهد فاشیزم دراروپامیباشد یک چیزعادی به نظر میرسد، اما این حرف دروضعیت فعلی همه ادعاهای کشورایتالیا را نسبت به مبارزه علیه فاشیزم ونژاد پرستی خنثانموده واین کشور رادرلیست کشورهای فاشیستی جهان قرار خواهد داد.همچنین درقانون اساسی ایتالیا هرنوع حرکتی که نشانگر ایجاد تفاوت بین قومیت ها شود جرم حساب گردیده وتعقیب قانونی را درپی دارد. بلافاصله پس ازنشراین خبردرایتالیا همه ارگانهای حمایت ازحقوق بشرواحزاب چپی این کشورنسبت به این حرف سیلویوبرلوسکونی اعتراض نموده واین حرکت فاشیستی را محکوم کردند.
آقای والترونی رئیس جبهه اپوزیسیون مخالف دولت درایتالیا که دریک کانفرانس مطبوعاتی سخن میگفت سخنان صدراعظم این کشور درمورد بارک اوبا را یک حرکت احمقانه خوانده وگفت سخنان برلوسکونی رابطه دوستی میان امریکا وایتالیا را لکه دارخواهد کرد. اوهمچنین ضمن محکوم کردن این حرکت از آقای برلوسکونی خواست به خاطر این حرفش باید فورا ازآقای اوباما معذرت خواهی نماید. اوعلاوه کرد بی گمان سخنان برلوسکونی نظرمردم ایتالیا نسبت به رهبرجدید امریکانبوده بلکه بیانگرحماقت شخص خودش می باشد. ازسوی دیگرخبرنگاران ایتالیا درامریکا پس ازنشر این خبرکوشش نمودند تانظر آقای بارک اوبامارا نسبت به این حرف را جویا شوند اما خواستهای این خبرنگاران ازطرف افرادنزدیک به بارک اوباما رد گردیده وباآنان گفته شده است که شخص اوباما دوست ندارد درمورد این توهین اظهارسخن نماید. قابل یادآوریست که پس ازختم جنگ دوم جهانی وشکست موسولینی رهبرفاشیست های ایتالیا این دوران یک لکه ننگ درتاریخ سیاسی این کشور محسوب گردیده وکوشش شده است این روند از ریشه نابود گردد. اما با گذشت نزدیک به 65 سال بازهم دیده میشود که نژاد پرستی وفاشیزم هنوز دراین کشور زنده است وحتی افراد وشخصیت های بسیار معروف این کشور آلوده به مکروب نژادپرستی میباشند.
به این اساس باید گفت که همه ادعاهای کشورهای غربی نسبت به آزادی، حقوق بشر، دموکراسی وعدالت اجتماعی افسانه ی بیش نبوده وخود این کشور ها تاگلو غرق افیون های انسان ستیزی هستند که مداوای آن شاید هزاران سال شمسی را دربرخواهد گرفت.پیروزی بارک اوباما، گرچند شکست یک تابوی بزرگ دراین کشور می باشد که هزارها انسانی را که قرن ها به شکل غلام وبرده زندگی نموده وازهیچگونه حقوق وامتیاز برخوردار نبودند وحتا دربعضی مواقع برخورد باآنها بدتر ازحیوانات بوده است، یک امید به فردای بهتر وشاید پایان دوره غلامی وبردگی وختم اختناق می باشد؛ ازطرف دیگرمیبینیم تاهنوز این نژاد ازنوع بشرازجمله ی انسانهای بایکوت شده ی روی زمین بوده ووجود آنها تاهنوز قابل تحمل برای سفید پوستها نیست. سخنان امروز صدراعظم ایتالیا گرچند یک اعتراض گسترده را دراین کشور به دنبال داشت اما باید گفت که این اعتراضات بازهم قابل اعتماد نبوده وهمه یک تبلیغات سیاسی می باشد. پس باید همه انسانهای آزاده نسبت به تعصب ولوازهرنوعش قیام نموده واین پدیده ی انسان ستیزرا نابودنماید. من نمیخواهم ازاوباما حمایت کنم وکاره ی هم نیستم ولی همیشه خودم وحتا نسل نسل ازاقلیت های ساکن درکشورم بااین مکروب ازبین رفته اند، من نیز سوزش شلاق فاشیست واستبداد را ازپدرانم به میراث گرفته ام ومیتوانم عاقبت فاشیزم ونژادپرستی را به درستی درک کنم واین است که هرانسانها آزاده را برای مقابله بااین پدیده ی خانمان سوز آماده میسازد. زیرا: بنی آدم اعضای یک جوهر اند . که درآفرینش زیک گوهر اند/ چوعضوی به درد آورد روزگار . دگر عضوهارا نماند قرار.

۱۸ آبان ۱۳۸۷

پیروزی بارک اوباما زنجیرغلامی را شکست


چهل وچهارمین انتخابات ریاست جمهوری درامریکا باپیروزی بارک اوباما به پایان رسید وبرای اولین بار درتاریخ سیاسی بزرگترین قدرت اقتصادی ونظامی جهان کسی به پیروزی دست یافته است که ازنژاد سیاه وشاید از مظلوم ترین انسانهای جهان نمایندگی میکند.انتخاب بارک اوباما منحیث رییس جمهوری درامریکا نشانگراینست که دیگر دوران جاه طلبی، خودخواهی، خونخواری ولوطی گری به پایان رسیده است وبعدازاین قدرت به دست کسانی خواهد بود که صاحب منطق وخرد سیاسی بوده وبسوی جهان بایک دید نو ببیند. به قول سهراب بزرگ: چشم هارا باید شست طور دیگرباید دید!
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
پیروزی بارک اوبا به عنوان رهبرآینده امریکا، امیدهای درخواب رفته ی هزاران سیاه پوست را بیدار کرد وآنهارا باورمند ساخت که دیگرزمان اشرافیت وباداری به سررسیده است وانسانها ازین پس به خاطر رنگ، پوست ونژاد شان ازحقوق وامتیازات شهروندی محروم نخواهد ماند.گرچند تاهنوزنژاد سیاه درجهان ازمحروم ترین انسانها به شمار رفته وهمیشه درمیان دیگرنژاد ها تحقیروتوهین میگردند وحتی درکشورهای اروپایی این مردم باتفاوت های زیادی در کاریابی، تحصیل ودیگر مسایل اجتماعی روبروهستند.اگرپیروزی بارک اوباما بتواند تنها درکشور امریکا به محو تبعیض نژادی منجر شود بدون شک درسایر نقاط جهان نیزاین روند تاثیرخوبی خواهد داشت وشاید به خاطر همین است که شوروهلهله زیادی را دربین سیاه پوست های جهان به دنبال داشته است. ازاین میان مهاجرین افریقایی سیاه پوست درکشور ایتالیا نیز صبح روزچهارشنبه باتشکیل اجتماعاتی، پیروزی بارک اوباما را به همدیگر تبریک گفته وبه رقص وپای کوبی پرداختند.آقای "اوتو" یک دوست افریقایی ام که ازکشور کینیا می باشد ازمن نیزدعوت کرده بود درمحفل که آنها درشهر اودینه درشمال شرق ایتالیا برپاکرده بودند شرکت کنم. این محفل ازطرف انجمن فرهنگی مهاجرین کنیا دایرگردیده بود و نزدیک به چهارساعت ادامه پیداکرد. شرکت کننده گان این محفل که اکثرا ازکشورهای کینیا، نیجریه وتوگو بودند ازفرط خوشحالی اشک شوق میریختند وپیروزی ابامارا آغازفصل مبارزه جدی علیه محو تبعیض نژادی درجهان میدانستند. یکی ازشرکت کننده گان که ازبرخورد کشور ایتالیانسبت به سیاه پوستان به شدت ناراض بود باخطاب به مجلس گفت: دیگر زمان مظلومیت وبردگی به پایان رسیده است وما امیدواریم بارک اوباما بتواند تصویرخوبی ازنژاد ما به دنیا ارائه کند. وی اظهار امیدواری کرد که اطمنان دارد اوباما میتواند درمحوتبعیض نژادی کمک نموده و نسل سیاه را ازمظلومیت نجات دهد. او علاوه کرد مردم ما متاسفانه همیشه دراختناق وبردگی زندگی نموده است وهنوزهم سیاه پوست بودن درجهان یک ننگ به شمار میرود وباوجود شعارهاوتلاش ها علیه نژاد پرستی درجهان هنوز هم انسانهای زیاد به خاطر نژاد، رنگ وپوست تحقیر، توهین وشکنجه میشوند که این خود یک درد است؛ یک دردی که سالهاست مردم ما ازآن رنج میبرد، دردی که انسان سیاه را هزاران سال ازدیگران عقب انداخته است، دردی که هیچ انسانی غیرازما شاید تحمل آنرا نخواهد داشت.این محفل گرچند ظاهرا یک محفل خوشی وسرور درنظر گرفته شده بود اما باسخنان این مرد جوان اقریقایی کاملاصحنه عوض شد وچشم هارا غرق اشک ساخت. دراخیرنیزهمه به خواطرهمسویی وهمدردی همدیگررا درآغوش گرفته وبادعایی درموردپیروزی بارک حسین اوباما محفل را ترک گفتند.
واکنش وخواست های جهانی:
این پیروزی درجهان چه واکنشی را به دنبال داشته است ؟ بسیاری ازرهبران جهان پیروزی او را یک تحول بزرگ وآغاز یک فصل جدید در روابط خود باامریکا خوانده اند واظهار امید واری نموده اند که اوباما بتواند درحل بحران اقتصادی جهان کمک کند. اوباما درحالی به ریاست جمهوری امریکا برگزیده شده است که سیاست اشتباه دولت رئیس جمهوربوش امریکا را به پرتگاه سقوط نزدیک نموده است وازجمله دشواری های اقتصادی این کشور به حدی نگران کننده رو به سعود است زیرا دالر که قبلا سیاست بازارجهانی را تعیین مینمود وازطریق آن امریکا حتا میتوانست برجهان حکومت کند درمقابل یورو سقوط نموده است حال باید درفکر چاره دیگر باشد. ازسوی دیگرتصمیم درحل معمای تروریزم بین المللی وبرنامه هسته ایران نیزکار بسا دشوار برای دولت جدید امریکا به شمار میرود گرچند درشروع مبارزات انتخاباتی اش از برنامه مبارزه باتروریزم بین المللی همیشه سخن گفته است ولی معلوم نیست چگونه برنامه های را برای حل این معضل روی دست خواهد گرفت. اوباماهمچنین از طرح مذاکره بادولت ایران برای وادار ساختن این کشور به تغییر روش های سیاسی اش وخروج تدریجی نیروهای امریکای ازعراق تمرکزبیشترروی افغانستان نیز سخن گفته است.حال مردم افغانستان درمورد رهبرجدید امریکا چه فکرمیکنند وازوی چه توقع دارند؟ دراین باره باید یادآورشد که مردم افغانستان دیگرازادامه جنگ ووحشی گری های ارتش امریکا دراین کشور به ستوه آمده اند واگربارک اوباما طبق وعده که درجریان مبارزات انتخاباتی اش نسبت به افغانستان داده است درست عمل نکند واگربرای قطع جنگ، اجرای عدالت، ومحو کشت مواد مخدرومبارزه علیه تروریزم بین المللی سیاست وپالیسی جدیدی درنظرنگیرد بی شک سرنوشت امریکا درافغانستان بدتر ازسرنوشت شوروی خواهد بود وجزشکست مرگ بارچیزی دیگری را به دنبال نخواهد داشت. اوباما باید بداند که دیگرهمه مردم افغانستان دانسته اند که دولت بوش وارتش امریکا درطول شش سال فقط باسرنوشت آنان بازی کرده اند وبه جایی اینکه درامرمبارزه علیه تروریزم مؤثرواقع شوند به این روند لطمه زده اند وبرعکس همیشه درتقویت تروریزم کمک کرده اند. ارتش امریکا دیگردربین مردم افغانستان بدنام گردیده است وهیچگونه اعتمادی نسبت به آن دراذهان عمومی پیدانمیشود زیرا ازحملات هوایی بالای قریه ها وقصبات گرفته، تلاشی های خودسرانه منازل وحتی خانم ها، تجاوز، وهدف قرار دادن انسانهای ملکی در داخل شهرها وخیابانها گرفته تابرخورد بازندانیان افغانستانی دربگرام همه وهمه درد هایی که ازامریکا سرچشمه گرفته ومردم افغانستان شش سال پیاپی درآن سوخته اند. دیگرهیچ افغانستانی به امریکا اهمیت نداده وبه آن اعتمادی ندارد.
باوجودچنین شرایطی بارک اوباما به عنوان رهبرجدید این کشور باید درقدم نخست برای ساختن یک فضای اعتماد دربین مردم افغانستان تلاش نموده ومردم را قانع کند که امریکا هدفش درافغانستان فقط کمک برای محوکامل تروریزم، بازسازی مجدد، ودرکل ساختن یک افغانستان آزاد دموکرات ومرفه چیزی دیگری نخواهد بود. درغیر این صورت اگربرخورد فعلی ودیکتاتورانه ی ارتش امریکا درافغانستان ادامه پیداکند به زودی همه شاهد یک انقلاب دیگر وراه اندازی یک حمام خون دیگر دراین کشور خواهیم بود. وضعیت بحرانی کنونی درافغانستان به مرحله بسیارخطرناک وپیچیده ی رسیده که مهارکردن آن کاربسا دشواراست. افغانستان امروز تنهابه مسئله طالب والقاعده خلاصه نمیشود زیرا وجود فضای ناامنی درطول شش سال صدها مشکل راآفریده وده ها گروپ تخریب گر را به وجود آورده است وپایه های حکومت بی کفایت حامد کرزی حتا درکابل هم میلرزد. ازسخنان دیروز حامد کرزی برمی آید که این وضعیت حتا شخص اورا نیزتکان داده وازخواب غفلت بیدار کرده است.گرچند این سخنان سلطان کرزی کاملاجنبه تبلیغاتی داشت اما بازهم باید گفت: تانباشدچیزکی مردم نگوید چیزها.به قول حامدکرزی باید امریکابرای مبارزه جدی علیه طالبان والقاعده لانه های آنها موردحمله قرار دهد ودامنه جنگ را دربیرون ازمرزهای افغانستان انتقال دهد حال این بیرون مرزها شامل کدام کشورهای همسایه میشود این را کسی واضح نمیگوید زیرا دو همسایه غربی وجنوبی هردو به اندازه توان خود درپرورش گروپ های مخرب وتقویت گروه طالبان کمک میکنند وآمدن صلح درافغانستان را به نفع خود نمیدانند. اینجاست که کاررئیس جمهور بارک اوباما درافغانستان سخت ودشواراست واو باید درمقابل هر اشتباه بوش یک جواب پس دهد. به امید آمدن یک صلح دایمی درافغانستان.