۱۱ بهمن ۱۳۸۷

موسی ناصر شاعر اردو سرای افغانستانی را بشناسید


موسی ناصردر سال  1979 درلایت غزنی متولد وبعد ازسپری کردن ده سال اول عمرش به دلیل جنگ های که درافغانستان شعله وربود به دیارغربت هجرت نموده ودرشهرکویطه پاکستان مسکن گزیده است. وی باتحمل مشکلات زیاد دوران آموزش ابتدایی تاعالی را درشهر کویطه دردبیرستان یزدان خان به پایان رسانیده وبعدازفراغت از مکتب تحصیلاتش را دررشته ادبیات اردو درپاکستان اکادمی ادامه داده وازآنجا به رتبه لسانس فارغ گردیده است.
موسی ناصر از دوران مکتب سرودن شعر را آغازنموده ودرچندین جشنواره ادبی درپاکستان شرکت نموده است. بیشتر شعرهای موسی ناصر درزبان اردو به مشکلات میهنش افغانستان خلاصه میشود. او ازسال 2002 به بعد به زبان فارسی  به قالب چهاربیتی  درلهجه هزاره گی نیز سرودن شعر را آغازنموده است .
او میگوید من فرزند انقلاب هستم، فرزند جنگ ونماینده یک قشر ازجوانان وهم صنفانم که درافغانستان به خاطر آرمان های پلید بعضی ها چون گل پرپر شدند. من همیشه از درد گفته ام وازغم سروده ام. میخواهم ازاین طریق درخدمت مردم وکشورم باشم وصدای کشورم را درگوشه ی بلند کنم. من افغانستان را برای همه میخواهم ، خلاصه میخواهم برای ساختن این خانه مشترک همه به اندازه توانش درهرگوشه ی که هستند فعالانه کار وتلاش نمایند. موسی ناصر فعلن درشهر پادوا درایالت veneto درایتالیا زندگی میکند، او برای تقی خان آوازخان جوان افغانی نیز شعر می سراید. تقی خان درآلبوم جدیدش که به زود ترین فرصت دربازار خواهد آمد سه شعر ازموسی ناصر را کمپوز نموده است. ازاین پیش نیز اکثر آوازخوانان محلی هزاره گی  از سروده های این شاعر درآهنگ هایش استفاده نموده اند.
گرچند تاحال کدام مجموعه شعری اش را به چاپ نرسانده است ولی درآینده قصد دارد چهاربیتی هایش را دریک مجموعه نشر وبه علاقه مندان تقدیم نماید.
موسی ناصر ازوضعیت ناهنجوار کنونی به شدت ناراض است، به نظراو تعصبات جاری درافغانستان ریشه درخارج ازمرزهای کشور دارد. دراین مورد ناصر شعرهای زیادی سروده است.
بیه آلی دوری زمانه نکو
ده گفت مردم بیگانه نکو
ده هوس قلای دیگه مردم
خانه گیلی مره ویرانه نکو
دو نمونه ازشعر موسی ناصر به زبان اردو:
جسپول کو سنجاتا مینی او پول چوپا کانطا بنکر
ایس دل سی نیکلی آهی بکا موهیب سا سناتا بنکر
الفت کی جزبی می آکر اخلاص سیجدیا مینی
اونکی جفایی مجکو لگی نفرت کی ایک چانطا بنکر
…………………
نارو موسی جیب می دولت نهی تو کیا
اونکی نظرومی تیری محبت نهی تو کیا
اونکی کتابی دل می تیرا عشق نقش هی
گرچی چهره  پهی عبارت نهی تو کیا
ناصرازغربت ومهاجرت خسته است ومیگوید کشورم را باتمام بدبختی هایش دوست دارم وفرهنگ مردمم را درهمه جا گرامی میدارم.
یادشی بخیر رسم خودگون مو خوب بود
قطی شیشتو بل دسترخون مو خوب بود
ازهر سو جمع مو شود کته  و ر یزه
مجلس کدو چای خوردون مو خوب بود

۱ بهمن ۱۳۸۷

رئیس جمهور بی کفایت به زندگی ننگینش ادامه میدهد!



ازشروع حاکمیت رییس جمهور کرزی وتیم ناکامش مردم افغانستان بدترین شرایط را درتاریخ این کشور درهمه ی عرصه های زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی تجربه نموده است.گرچند شروع حاکمیت کرزی پایان یک فصل تاریک درافغانستان بود که به همه مردم نوید خوشبختی وسعادت را میداد اما رفته رفته این امیدها را یخ بست ومردم دوباره به یک دوره خفقان ازنوع مدرن وسیستماتیک روبروگردیدند.اگردوره ی تاریک طالبان با دوران حاکمیت رییس جمهور کرزی به مقایسه گذاشته شود، بازهم دوره ی طالبان باهمه تاریکی هایش، مزایای خوبی هم برای مردم افغانستان داشته است. دردوران طالبان گرچند آزادی های فردی وجود نداشت، درعرصه سیاسی واجتماعی کشور یک مکانیزم خاص وقانونمند وجود نداشت ولی مردم عادی زندگی آرامی داشتند و به هیچ کسی تجاوز صورت نمیگرفت، احساس ناامنی وجود نداشت، یافتن کاروشغل برای هر متقاضی درتمامی نقاط کشور ممکن بود،قیم بازار تحت کنترول بود وگراف جرم وجنایت درپایین ترین سطح قرار داشت.حکومت کرزی باوجود اینکه باشعارآزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، قانون مداری،اصلاحات وانکشاف شروع شد ولی درعمل هیچ یکی از این موادات تحقق نیافت وباگذشت هرروزمردم به چالش های جدیدی روبروگردید که درتاریخ افغانستان شاید نظیرنداشته است.
دراوایل امیدواری مردم به حدی بود که کرزی را پدرصلح درافغانستان لقب داده بودند اما این شخص هیچگاهی نتوانست یک ابتکار عمل ازخود نشان دهد وبرای مردم ثابت کند که میتواند به عنوان زعیم مملکت قابل اعتماد مردم باشد.دوران شروع حاکمیت کرزی که یک حکومت ائتلافی با ترکیب مافیای جهادی ودزدان کریوات داربود، درهمان روزهای اول ازمدیریت شخص کرزی خارج گردید.زیرااین دوره بارقابت های جنگ سالاران،انجیئو سالار ها واشخاص بانفوذ دیگری که درترکیب دولت قرار گرفته بودند آغازوهرکسی کوشش کرد برای بقای خویش گروپ های مشخصی را تشکیل داده ودرتقویت آن بکوشد،در دوران حکومت موقت، هر وزیر، والی وقوماندان تمام تلاشش دراین بود که پیش ازانکه دوره موقت به پایان میرسد برای خود یک زندگی مرفه ویک گروپ قویتری جمع وجور کند. که این خود یک هرج ومرجی خاصی را درداخل دستگاه حکومت ایجاد نمود . تخم بی اعتمادی دراین دوره کاشته شد وکم کم کابینه کرزی به لانه ی ازمارهای زخمی تبدیل گردید که این روند پس ازآن دردوران حکومت انتقالی رشد ودرزمان پس ازانتخابات ریاست جمهوری به حدی رسید که دیگر ازمهار وکنترول خارج گردیده است. ودست یافتن به یک راه حل درچنین شرایطی ازتوان شخص چون حامد کرزی خارج است. بدبختی ها ازکجا سرچشمه گرفت: 1_ اشتباهاتی که حامد کرزی ازشروع کارش مرتکب آن شد درقدم نخست اعتماد بیش ازحد او به جنگ سالاران وناقضین حقوق بشر بود که شاید کرزی فکرمیکرد این افراد ازپشتیبانی عده ی کثیری ازتوده ها برخوردار اند ومیتوانند درگسترش ساحه کنترول حکومت درقریه ها وقصبات کمک کنند،بااین کار دوباره درسراسر افغانستان یک حکومتی ازنوع ملوک الطوایفی راه اندازی گردیدکه ازکنترول دولت خارج بود هر نماینده قوم وقوماندان جهادی بااستفاده ازاین فرصت طبق خواست خودش تشکیلات ولایت ها و ولسوالی هارا تعیین مینمود واین امر دوباره فرصت تجاوز، ترور وخفقان را درسراسر کشور بوجود آورده ومردم را به جای اینکه بادولت هماهنگ سازد ازدولت دل سرد نمود درحالیکه مردم افغانستان منتظر بودند چی وقتی اجرای عدالت انتقالی توسط دولت درکشور شروع میشود تابه دست خود این جنایت کاران را که درطول دودهه هرچه خواستند برمردم روا داشتند محاکمه نمایند.ولی عکس امیدها به مرور زمان اعتماد ملی را ضعیف ساخته و فاصله بین ملت ودولت را بیشتر کرد. 2_ ضعف مدیریت دردستگاه حکومتی زمینه دخالت کشور های همسایه را در امور داخلی افغانستان مهیا ساخت. با دخالت این کشورها گروپ ها وحلقات خاصی فکری ، مذهبی وسیاسی درکشور تشکیل گردید که هرکدام آنها درمناطق خاص شروع به تبلیغ های ضد حکومتی نمودند وزمینه گسترش ناامنی را مهیا ساختند.که ازجمله این گروپ ها میتوان ازجنبش جوانان آزادی خواه که به حمایت همسایه غربی تشکیل شده وبیشتردرغرب افغانستان فعالیت دارد نام برد. برعلاوه کشورهای ایران وپاکستان دوهمسایه ی که همیشه سود خودرافقط درایجاد ناامنی وهرج ومرج درافغانستان جستجو میکنند توانستند باحلقات خاص در داخل پارلمان کشور ارتباط برقرار نموده وازطریق آنها درامور داخلی ا فغانستان نیز کنترول کامل داشته وحتی درتغیروتبدیل وزرا و مامورین بلند رتبه ی دولتی نقش داشته باشند. ا زسوی دیگر اداره حکومت به رهبری حامد کرزی یک اداره فاسد، منفعل ، بی برنامه وناکارآمد بوده ولکه ننگی درتاریخ سیاسی افغانستان به شمار میرود. کرزی بدون اینکه درفکر یک پالیسی درست برای اداره کشور باشد هرماه وهفیته به فرمایش افراد وگروه های خاصی؛ وزیر، والی وقوماندان های امنیتی را تبدیل وبعضا ازکاربرکنارمیکند. این امرباعث شده است هرپالیسی که توسط وزیر، والی وقوماندان سابق روی دست بوده وتاحدی پیشرفته است بدون اینکه مصارف ومدت زمان که روی همان طرح، پالیسی ویاپروژه مصرف شده است درنظرگرفته شود، توسط افراد که جدیدا تعیین میگردد کنارگذاشته شده وطرح جدیدی روی دست گرفته میشود.این تغیرتبدیل ها یک سردرگمی وبی برنامگی خاصی رادراداره کشور به وجود اورده و فرصت حیف ومیل، دارایی های عامه را مساعد ساخته ، فساد اداری، هرج ومرج، بی قانونی وچوروچپاول را افزایش میدهد، که خود یکی ازچالش های عمده دردستگاه حکومتی کرزی به شمار میرود.
3_ بریدن ازمجاهدین ولغزش به سوی افغان ملت ودرنهایت طالبان : بعداز پیروزی حامد کرزی درانتخابات ریاست جمهوری بافشارهای سیاسی که ازطرف حزب افغان ملت بالایش بود؛ دست پاچه وسراسیمه، وزرای که ازاحزاب جهادی نماینده گی مینمود را ازترکیب کابینه بیرون نمود وکوشش کرد درپست های مهم دولتی افرادی را منسوب کند که سابقه فعالیت درحزب افغان ملت داشته باشند. کرزی برای جاگزینی این افراد یک کمپاین بسیار وسیعی را درپارلمان کشور راه اندازی نموده بود ومبالغ هنگفتی را مصرف تحقق این هدف کرد. این کارعاجل وبدون یک برنامه درست سیاسی انجام گرفت و باعث شد همه قوماندان های جهادی یکباره احساس ترس نمایند، این احساس کم کم زمینه تشکیل یک جبهه مخالف حکومت را بوجود آورده وسران جهادی را که درطول چندین سال باهمدیگر جنگیده بودند به همدیگر نزدیک ساخت. پس ازاتحاد مجاهدین آنها ازترس اینکه مبادا ازطرف دولت غافلگیر وبه سیاه چالها انداخته شوند، کوشش نمودند دست به دامن کشور های بیگانه درازنموده وخودرادوباره تجهیزنمایند. بدون شک سفرهای سران مجاهدین به کشورهای چین، شوروی، ایران وکشورهای عربی موفقیت های زیادی برای آنها به ارمغان داشت. همچنان آنها توانستند درداخل کشور بااستفاده ازفضای بی اعتمادی که نسبت به دولت دربین مردم بوجود آمده بود تلبیغات گسترده ی را راه اندازی نماید، علاوه برآن وجود اشخاص باصلاحیت وشئونیست چون فاروق وردک اشرف غنی واحدی ها نظربه مفکوره فاشیستی که دارند کوشش کردند این دستگاه ضعیف را به یک اداره تک قطبی تبدیل نموده وهمه چیزرا به سوی پشتونیزه سازی سوق دهند که این روند حساسیت های زیادی را دربین دیگر اقوام نسبت به حکومت بوجود آورد. همچنان وجود این فضا باعث شد دوباره مردم به سران جهادی مراجعه نموده ورابطه ی خویش را باآنها دوباره برقرار نماید. زیرا همه ی اقلیت های قومی به این باور رسیدند که تنها این سران جهادی اند که میتوانند ازحقوق اقلیت قومی _اتنیکی شان دفاع نمایند. 4_ کرزی درنزدیک به هفت سال حضورش درکرسی ریاست جمهوری افغانستان هیچ گاهی یک تصمیم شخصی وقاطع درمورد حل سیاسی معضلات افغانستان نداشته است وهمیشه کارهایش ازطرف اشخاص وگروه های که اطرافش را احاطه نموده است به وی دکته شده است ضعف مدیریت کرزی ونداشتن آگاهی ازاتفاقات پیش آمده درطول دوران حاکمیتش همیشه سبب شده است گروه های مشخصی ازهمه منابع وامکانات دولت درضمینه اهداف گروهی خویش استفاده نموده وافغانستان را دوباره با وجود داشتن یک شرایط خوب برای رشدوترقی، به پرتگاه سقوط نزدیک کند. بطورمثال اگرکارکردهای انورالحق احدی که ازسال 2004 تاحال وزیرمالیه افغانستان بوده است را بررسی کنیم میبینیم که درطول پنج سال ازتمام امکانات این وزارت ودرکل ازتمام دارایی افغانستان بیشتر برای تبلیغات سیاسی حزب افغان ملت که شخص وزیررییس آن است استفاده شده است. اگرروزی ازوزارت مالیه دیدن کنید بیشتر به یک دفترکاری حزب افغان ملت میماند تاوزارت دارایی افغانستان. انورالحق احدی که درمدت پنج سال ملیونها دالرسرمایه ملی را بطور علنی اختلاس نموده است، همیشه به عنوان یک قوه فشار حکومت حامد کرزی را ازدرون تهدید میکند. او درهمه تصمیم گیری های مهم دولتی دست بازدارد وهیچ کاری بدون مشوره او انجام داده نمیشود. کرزی ازاحدی به عنوان بزرگترین دلال سیاسی اش همیشه میترسد وهیچ چاره ی هم دارد جزتحمل برای ادامه حیات سیاسی اش زیرا وی بااینکه براوضاع داخلی ازطریق اجینت های طالبانی وافغان ملیتی اش مسلط است، به عنوان سردسته انجیو سالاری درکشور به همه کانال های خارجی جا ومکان خوبی برایش فراهم کرده است که میتواند برای شخص رئیس جمهور خطرناک باشد. احدی چندی پیش وقتی کرزی میخواست یکی ازوالیان راکه ازاعضای حزبش بود به دلیل بی کفایتی ازوظیفه اش برکنار کند به شدت خشم گین شد وحتی اعلان استعفا کرد، خبراستعفای این دلال انجیو سالار کرزی را به شدت ترساند واو مجبور شد تاازتصمیم خود صرف نظرنموده ودوباره به دامن احدی پناه ببرد. براین اساس کرزی به عنوان رئیس جمهور هیچ صلاحیت کاری نداشته بلکه به عنوان یک سمبول بی خاصیت به زندگی ننگینش ادامه داده است او نمیداند که درزیرچپنش اژدهای خون خواری جا دارند که انسان میخورند وحیات نقض میکنند. دراین روزها که مخالفین دولت نزدیک به دو سوم خاک افغانستان را دراختیار دارند وطالبان به دروازه های کابل رسیده اند واضاع داخلی کابینه ی متزلزل کرزی نیزبه شدت نگران کننده است شخص کرزی تصمیم دارد دست به اصلاحات جدی درامور داخلی کشور بزند. رئیس جمهور ناکام باطمع دوباره این پست، درروزهای اخیرعمرحکومتش باردیگر میخواهد بانمایش گذاشتن اقدامات خورد وریزی که هیچگاهی به حقیقت نخواهد پیوست، مردم مظلوم وبی سواد کشور را تحمیق نماید زیرا حکومتش دراین روزها اززاویه های مختلف به نشانه رفته است وگرگ های بزرگی درکمین گاه ها ایستاده اند تا بایافتن چوچکترین شانسی اورا ببلعند. ازیک طرف دوران پنج ساله ی این رئیس جمهور منتخب وبی کفایت به پایان رسیده است وتمام وعده ونوید های چرب دوران انتخابات قبلی بدون عمل باقی ماند ه است وازسوی دیگراو بزرگترین حامی وپشتیبانش را که امریکا بود باانتخاب بارک اوباما به عنوان رئیس جمهور جدید ازدست داده است. رئیس جمهور کرزی درست درموقعیت قرار گرفته است که زمانی اولین رئیس جمهور افغانستان ، داود خان به آن روبرو شد ولی آن زمان بااین زمان خیلی تفاوت های زیادی داشت . کرزی دراین روزهای دشوار دست به دامن هرکسی خواهد زد تا ازاین مرحله حساس ومرگبار نجات یابد، افسوس که فرصت های طلایی برای این رئیس جمهورفیشنی دیگرازدست رفته است. وی باید خیلی وقت ازخواب خرگوشی بیدار میشد وباری به فرهادهای مظلومانی گوش فرامیداد که درطول زمامداری اش درزیرلگدهای گروپ های مافیایی دربارش جان دادند. حامدقندهاری خانه ی را که درمدت نزدیک به هشت سال خاشاک ریخته است میخواهد درآخرین روزهای عمرش پاک کند. اکنون زمان خانه تکانی نیست، اکنون باید کرزی منتظر روزی باشد که گژدم ها وعقرب های را که درطول دوران زمامداری اش پرورانده است کی وارد قصر گلخانه شده وصاحب بی تدبیرش را نیش میزند. این روزها وضعیت افغانستان به شدت نگران کننده است باهرکسی درکابل تماس میگیرم خبرهای بدی را میگویند. مردم وقتی درشهر قدم میزنند یک لحظه ی هم باورندارند زنده بمانند. نیروهای خارجی وحامی دستگاه فاسد حامد کرزی نیزازاین وضعیت به خوبی سوء استفاده میکنند دیگر ازمبارزه باتروریزم وطالب والقاعده خبری نیست وهمه مشغول حفریات مکانهای تاریخی وسرقت عابدات باستانی شده اند. اطرافیان رئیس جمهور نیزبه پایان دوره حکومت چور وچپاول می اندیشند وازهراس اینکه روزی ازاین جایگاه رانده خواهند شد درفکردزدیدن و ذخیره کردن برای فردای شان هستند. بانی وبادار هم درامریکا شکست خورده است وجایش را شخصی ازنژاد مظلوم وسیاه پوست گرفته است که شاید دیگر باسرنوشت وتاریخ که دارد درکنار مظلومین قرار گیرد. اوباری قبل ازپیروزی اش درانتخابات نیزدرسفری به افغانستان حکومت کرزی را یک اداره ی ضعیف وبی کفایت خوانده بود ومعاونش آقای جوبایدن نیزدرسفرخود به افغانستان سخنان اورا تکرار نموده وحتی درارگ ریاست جمهوری باشخص کرزی به دلیل بی کفایتی اش درگیری لفظی نموده بود. گرچند بارک اوباما باوجود تاریخ وسرنوشت تحقیرومظلومیت نماینده ی یک ابرقدرت خون خوار وبزرگ است که هدفش جزاندوختن سرمایه ازوجود جنگ وغارت نفت وگاز چیزی دیگری نیست باید منتظرماند تاگذشت روزگار این را ثابت کند. اکنون زمان آن فرارسیده است که مردم باید زنگهای خطری که ازچهارسو شروع به نواختن نموده است را بشنوند ودیگر نگذارند بیش ازاین ازاحساسات پاک شان استفاده شوند، سمبول ومترسک های مکار را بشناسند وباچشم بازبه انتخابات ریاست جمهوری آینده بروند تادیگرهیچ خائن ووطن فروش وخون خواری نتواند باشعارهای عوام فریبانه اش باعث تحمیق آنها شوند. ازتجربه های این سالهای تلخ ودشوار که هرکوچه پس کوچه شهرها وهردره از قریه وقصبه افغانستان را به حمام خون وقتله گاه انسانهای مظلوم تبدیل کرده است باید عبرت گرفت تادیگر هیچ زمانی خلیلی ها ومسعود ها واشخاص خائن دیگر نماینده گی ازیک قوم وملت را نتواند.آگاه باشید اعمال فشار دراین روزها به اندازه ی رسیده است تابرای پوشاندن حقایق، این دستگاه خائن ومذدور به بهانه های مختلف رسانه های خبری را مورد سوال قرار دهد وخبرنگاران را راهی زندانها نماید. بیاییدکمی به سرنوشت ودربدری خود فکر کنید، دیگر زمان احساسات به پایان رسیده است حال زمان تفکر واندیشیدن است تاکی به این خائنین اجازه میدهید برگرده شما سوار باشد وازاحساسات پاک شمابه گونه های مختلف استفاده سیاسی کنند وکسانی هم ازساده لوحی شما برای تان زیارت وعلم مبارک درست کند وملیونها پول ازشما اخاذی کند. اگر واقعن خودرا دینی ومذهبی فکر میکنید، خدا هم گفته است: هرگزسرنوشت قومی را تغییر نخواهم داد تاخود آنها سرنوشت شانرا تغییر ندهند. به امید روزی که همه ی شهروندان کشورم درحل مشکلات شان ازعقل ومنطق خویش استفاده نمایند نه ازتوب وتفنگ.

۲۷ دی ۱۳۸۷


موسی ناصردر سال  1979 درلایت غزنی متولد وبعد ازسپری کردن ده سال اول عمرش به دلیل جنگ های که درافغانستان شعله وربود به دیارغربت هجرت نموده ودرشهرکویطه پاکستان مسکن گزیده است. وی باتحمل مشکلات زیاد دوران آموزش ابتدایی تاعالی را درشهر کویطه دردبیرستان یزدان خان به پایان رسانیده وبعدازفراغت از مکتب تحصیلاتش را دررشته ادبیات اردو درپاکستان اکادمی ادامه داده وازآنجا به رتبه لسانس فارغ گردیده است.

موسی ناصر از دوران مکتب سرودن شعر را آغازنموده ودرچندین جشنواره ادبی درپاکستان شرکت نموده است. بیشتر شعرهای موسی ناصر درزبان اردو به مشکلات میهنش افغانستان خلاصه میشود. او ازسال 2002 به بعد به زبان فارسی  به قالب چهاربیتی  درلهجه هزاره گی نیز سرودن شعر را آغازنموده است .
او میگوید من فرزند انقلاب هستم، فرزند جنگ ونماینده یک قشر ازجوانان وهم صنفانم که درافغانستان به خاطر آرمان های پلید بعضی ها چون گل پرپر شدند. من همیشه از درد گفته ام وازغم سروده ام. میخواهم ازاین طریق درخدمت مردم وکشورم باشم وصدای کشورم را درگوشه ی بلند کنم. من افغانستان را برای همه میخواهم ، خلاصه میخواهم برای ساختن این خانه مشترک همه به اندازه توانش درهرگوشه ی که هستند فعالانه کار وتلاش نمایند. موسی ناصر فعلن درشهر پادوا درایالت veneto درایتالیا زندگی میکند، او برای تقی خان آوازخان جوان افغانی نیز شعر می سراید. تقی خان درآلبوم جدیدش که به زود ترین فرصت دربازار خواهد آمد سه شعر ازموسی ناصر را کمپوز نموده است. ازاین پیش نیز اکثر آوازخوانان محلی هزاره گی  از سروده های این شاعر درآهنگ هایش استفاده نموده اند.
گرچند تاحال کدام مجموعه شعری اش را به چاپ نرسانده است ولی درآینده قصد دارد چهاربیتی هایش را دریک مجموعه نشر وبه علاقه مندان تقدیم نماید.
موسی ناصر ازوضعیت ناهنجوار کنونی به شدت ناراض است، به نظراو تعصبات جاری درافغانستان ریشه درخارج ازمرزهای کشور دارد. دراین مورد ناصر شعرهای زیادی سروده است.
بیه آلی دوری زمانه نکو
ده گفت مردم بیگانه نکو
ده هوس قلای دیگه مردم
خانه گیلی مره ویرانه نکو
دو نمونه ازشعر موسی ناصر به زبان اردو:
جسپول کو سنجاتا مینی او پول چوپا کانطا بنکر
ایس دل سی نیکلی آهی بکا موهیب سا سناتا بنکر
الفت کی جزبی می آکر اخلاص سیجدیا مینی
اونکی جفایی مجکو لگی نفرت کی ایک چانطا بنکر
…………………
نارو موسی جیب می دولت نهی تو کیا
اونکی نظرومی تیری محبت نهی تو کیا
اونکی کتابی دل می تیرا عشق نقش هی
گرچی چهره  پهی عبارت نهی تو کیا
ناصرازغربت ومهاجرت خسته است ومیگوید کشورم را باتمام بدبختی هایش دوست دارم وفرهنگ مردمم را درهمه جا گرامی میدارم.
یادشی بخیر رسم خودگون مو خوب بود
قطی شیشتو بل دسترخون مو خوب بود
ازهر سو جمع مو شود کته  و ر یزه
مجلس کدو چای خوردون مو خوب بود

۱۷ دی ۱۳۸۷

طریقه عضویت درفدراسیون بین المللی خبرنگاران



به دوستان عزیز، خبرنگاران پرتلاش همزبان ومخصوصا ژورنالیستان کشورم افغانستان که باتحمل فشارها، سانسورها، وخطرهای زیاد تاهنوزنگذاشته اند صدای حق، عدالت، آزادی خواهی ودموکراسی مردم درافغانستان خفه شود درود میفرستم. ازآنجاییکه من نیزبه عنوان یک خبرنگار همه این مشکلات را باتمام وجود لمس وتجربه نموده ام وازآنجایی که متاسفانه هرروز وضعیت خبرنگاران درکشورم بد ترگزارش میشود وژورنالیستان ازطرف گروپ های مختلف مافیایی دولتی گرفته تاگروپ ها وصنف های ناشناس واوباش تحت فشار قرار داده میشوند لازم دانستم فدراسیون بین المللی خبرنگاران را به شما معرفی نمایم چون این فدراسیون بزرگترین ارگان حمایت کننده خبرنگاران درجهان است ودراکثرمواقع میتواند به زودترین فرصت باخبرنگاران نیازمند درسراسرجهان همکاری نماید، شمامیتوانید باگرفتن عضویت وکارت مطبوعاتی این فدراسیون درهرجایی که هستید ازخدمات این ارگان بزرگ وبین المللی بهره مند شوید. کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی خبرنگاران بزرگترین ومعتبرترین کارت هویت برای خبرنگاران بوده ودربیش از 120 کشورجهان ازاعتبارخاص برخوردار است. شناسایی وارتباط با این فدراسیون برای ماوشما اهمیت خاصی دارد. خصوصا خبرنگارانی که درافغانستان کارمیکنند بیش ازدیگران به این حمایت این فدراسیون نیازمند هستند، من که دراروپا ودرمهد آزادی بیان ودموکراسی هستم نیز مجبوربودم برای ادامه دادن کارهای خبرنگاری ام عضویت وکارت مطبوعاتی این فدراسیون را به دست بیاورم. دراین نوشته من بطور خلاصه معلومات درمورد این فدراسیون را به زبان فارسی برگردانده ام ، جهت معلومات بیشتر میتوانید به سایت معلوماتی وخبری این فدراسیون مراجعه نمایید.(www.ifj.org) اگربرای به دست آوردن معلومات مشکل داشتید من نیزمیتوانم برای شما معلومات ارائه نمایم.امیل : br.ahang@gmail.com شماره تماس : 00393200526839
International Federation of Journalists
معلومات درمورد فدراسیون بین المللی خبرنگاران
فدراسیون بین المللی ژورنالیستان که بزرگترین سازمان ژورنالیستان درجهان است، ابتدا درسال 1926 بنیان گذاری شده و سپس درسال 1946 بازگشایی مجدد گردیده وبالاخره ازسال 1952 تاکنون با ساختارکنونی خویش به فعالیت ادامه داده است. امروزه این سازمان از حدود ششصد هزارعضو دربیش از صد کشورجهان نمایندگی مینماید.
• این فدراسیون، ازطریق اتحادیه های قدرتمند، آزاد و مستقل ژورنالیستان دست به اقدامات جهانی درزمینه دفاع ازآزادی مطبوعات وعدالت اجتماعی میزند.
• فدراسیون بین المللی ژورنالیستان تایید گر و توجیه کننده هیچ گونه دیدگاه سیاسی نبوده بلکه ترویج گرحقوق بشر، دموکراسی و پلورالیزم میباشد.
• این سازمان مخالف سرسخت هرگونه تبعیض بوده واستفاده ازرسانه ها منحیث ابزارتبلیغات و ترویج تعصب وستیزه جویی را نیزمحکوم مینماید. • این فدراسیون به آزادی بیان، مسایل سیاسی و فرهنگی معتقد بوده و دراین زمینه مدافع اتحادیه های آزادی بیان وسازمان های حقوق بشرمیباشد. • فدراسیون بین المللی ژورنالیستان سازمانیست که دربین سیستم ملل متحد و سایراتحادیه های جهانی سخنگوی ژورنالیستان میباشد. فدراسیون بین المللی ژورنالیستان، ژورنالیستان و اتحادیه های آنان را درهرشرایط حمایت مینماید، خصوصاً زمانیکه آنان درحال پیکار و مبارزه برای حقوق صنفی و تخصصی شان باشند. به این منظور جهت فراهم ساختن کمک به ژورنالیستان نیازمند، صندوقی را با نام صندوق ایمنی بین المللی ایجاد نموده است.
• پالیسی های این فدراسیون توسط کنگره آن تعیین میگردد که هرسه سال یکبارنشست دارد. کارهای اجرایی آن توسط دبیرخانه آن تحت هدایت یک کمیته اجرایی منتخب به پیش برده میشود که مقرآن درشهربروکسل کشوربلژیک است. آخرین کنگره آن از28 می الی 1 جون 2007 درمسکوتشکیل جلسه داده است.این فدراسیون درحال حاضر بیش از 600.000 عضو فعال در100 کشور جهان دارد. The IFJ International Press Card is Recognised by Journalists in 120 Countries.
کارت مطبوعات فدراسیون بین المللی ژورنالیستان، توسط ژورنالیستان بیش ازیک صد وبیست کشورجهان به رسمیت شناخته شده است
ژورنالیستانی که همواره درتحرک و درحال سفراند نیازبه مدرکی دارند که هم معتبرباشد ودرعین زمان فوراً قابل شناسایی باشد که این مدرک درقالب کارت مطبوعات بین المللی، توسط فدراسیون بین المللی ژورنالیستان تهیه گردیده است و این کارت یگانه مدرک مطبوعاتیست که توسط اتحادیه های ژورنالیستی بیش ازیک صدوبیست کشورجهان به رسمیت شناخته شده میشود.
کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی ژورنالیستان قدیمی ترین و معتبرترین مدرک شناسایی برای ژورنالیستان است که دارنده آن به زودترین فرصت ژورنالیست درحال کارشناخته میشود. این کارت فقط به ژورنالیستان واقعی ای صادرمیگردد که به معیارهای اخلاقی ژورنالیزم واتحاد بین متخصصین عرصه رسانه ها متعهد باشند.

کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی ژورنالیستان را کی حمایت مینماید؟
کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی ژورنالیستان قدامت شصت ساله دارد که توسط بزرگترین شبکه اتحادیه های ژورنالیستان صادرمیگردد. اسامی اتحادیه های عضو دراین فدراسیون را فهرست عضویت آن مشاهده میتوانید. هرگاه دارنده گان کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی ژورنالیستان بخواهند مسافرت نمایند، آنها میتوانند به کمک هایی که توسط شبکه این فدارسیون فراهم میگردد اتکا نمایند. دربسیاری ازکشورها، حمایت های لازم و زمینه شناسایی رسمی ژورنالیستان ملی برای دارنده گان کارت مطبوعات فدراسیون بین المللی ژورنالیستان مهیا میباشد. چه چیزی باعث اعتبارتخصصی این کارت مطبوعاتی میگردد؟ خود کارت مطبوعاتی فدراسیون جهانی ژورنالیستان اظهارتعهد دارنده آن به معیارها و ضوابط اخلاقی این فدراسیون بوده که این معیارها شناخته شده ترین معیارها و مجموعه اصول جهانی کارژورنالیزم است. دارنده این کارت مطبوعاتی چه مزیت هایی خواهد داشت؟ ژورنالیستانی که درمناطق جنگی سفرمینمایند، برای مزیت های این کارت قابل تایید میباشند. این کارت به بسیاری از ژورنالیستان درمناطق و شرایط بغرنج و بحرانی در برخورد با نظامیان ، نیروی پولیس وسایرمقامات رسمی کمک نموده است. درضمن این کارت برای ژورنالیستان درنشست های رسمی نیز راه پا بازمینماید. دارندگان این کارت مطبوعاتی نیزمیتوانند ازطریق فدراسیون بین المللی ژورنالیستان به اتحادیه اروپا و دربین ادارات سازمان ملل رسماً معرفی گردند. مطبوعاتی فدراسیون جهانی ژورنالیستان دربسیاری ازکشورها به ژورنالیستان کمک مینماید تا دربرنامه ها و رویداد های مطبوعاتی به آسانی راه یابند، هرچند این امر را نمیتوان صددرصدتضمین نمود، ولی این کارت مطبوعاتی نسبت به سایرکارت های معتبرجهانی حداقل برای ژورنالیستان فرصت های بهترموفقیت را فراهم مینماید.
فدراسیون بین المللی ژورنالیستان به دارندگان این کارت مطبوعاتی خدمات و حمایت های لازم را به شمول فرصت دستیابی به کار"انستیتیوت بین المللی ایمنی خبر" که کارآن کمپاین جهانی برای سلامتی ژورنالیستان درسراسرجهان میباشد فراهم مینماید. میزیت دیگراین کارت زمینه راه یابی دارنده آن به شبکه آیفیکس IFEX است که این سازمان ائتلاف گروپ های ژورنالیستی و فعالان آزادی مطبوعات است و ازچگونگی آزادی مطبوعات درسراسرجهان نظارت مینماید. بولیتن های (ابلاغیه های رسمی) فدراسیون بین المللی ژورنالیستان و تازه ترین معلومات راجع به موضع گیری این فدراسیون درباره دفاع ازژورنالیستان نیز بصورت منظم دردسترس دارنده گان کارت مطبوعات قرارمیگیرد. آیا برای بدست آوردن این کارت نیاز به پرداخت پول است؟ کارت بین المللی مطبوعاتی فدراسیون جهانی ژورنالیستان که برای مدت دو سال مداراعتباراست، برای اعضای اتحادیه های ملی ژورنالیستان دریک صدوبیست کشورجهان فراهم میگردد که نیازبه پرداخت یک فیس نیزدارد. برای دانستن درمورد قیمت فیس آن لطفاً با اتحادیه ژورنالیستی کشورتان درتماس شوید. طریقه بدست آوردن کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی خبرنگاران:
ژورنالیستان ازطریق اتحادیه های ژورنالیستی کشورشان میتوانند تقاضا برای این کارت را مطرح نمایند.
نکته بسیارمهم اینست که، کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی ژورنالیستان بدون تصدیق وضعیت متقاضی منحیث یک ژورنالیست درحال کارصادرنمیگردد. متوجه متقلبین باشید که با اخذپول گزاف دست به تقلید و تقلب میزنند درحالیکه کارت آنان توسط هیچ شبکه جهانی ژورنالیستان رسماٌ شناسایی نمیگردد. بعضی ازسازمان هایی وجود دارند که برای کسب درآمد دست به صدورچنین کارت ها میزنند و درواقع ازهیچ سازمان رسمی ای نمایندگی نمی نمایند. بهتراست به این سازمان ها مراجعه ننمایید، زیرا درهنگام بروزخطر و مشکل برای ژورنالیستان، برای دفاع و حمایت ازژورنالیست ازآنها هیچ کاری ساخته نیست.
توجه: هرگاه خانه را ترک مینمایید، کارت تان را با خود داشته باشید.