۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

وضعیت شکننده مهاجرین افغانی دریونان


افغانستان گفتن وافغانستان نوشتن برایم سخت است وسنگین، شاید این کلمه برای همه اینطور جلوه کند؛ شاید هم اشتباه کنم ولی من دروقت نوشتن وگفتن این نام، فقط آه ناله وغم را احساس میکنم. وقتی باخودم فکرمیکنم گذشته تاریک ووضعیت فعلی،  درخون شناورش حتا احساس های وطنی ام را ازمن میگیرد؛ داستانهایش برایم غم است وغصه؛ خون است وخیانت. ظلم است وستم، نگاهم به تاریخش تصویرهایی بدی دارد مثل یک کابوس وحشتناک که انسان را درخواب غافلگیر کند وهرچند  فریاد بزنی کسی صدایت را نشود، ازمقابله اش نیز عاجز باشی وناچار خودت را تسلیمش کنی. خیلی به خودم که جرئت میدهم تادرمقابل این کابوس بیاستم وتارمق آخر مقابله کنم، حسی دارم شبیه یک خواب خوش، یک خوابی که آرزویش را دارم وفکر میکنم روزی بهش میرسم، فکر میکنم شاید روزی این دست های پرآبله واین قلبهای شکسته باهم یکی شوند، همه چیزرا کنار بگذارند وفقط به آینده وسرنوشت مشترک فکر کنند، بدانند که همه چیزهای که درگذشته درخورشان داده شده است فقط سیاست کسانیست که دست شان همیشه درخون نسل نسل وطن آغشته بوده وهست، بدانند که ازنفاق وفاشیست بودن ومنطقه گرایی هیچ چیزی نصیب انسانهای مظلوم وطن نمیشود، بلکه فقط آب انداختن به آسیاسی قصابان انسان است که قرنهاقرن ازاین خلاها استفاده نموده اند. ببینید تاریخ یک انسان افغانستانی ازکجا شروع میشود وبه کجا میرسد؟
به گذشته نگاه کنید،  ازنسل کشی وقتل عام های حاکمان مستبد گذشته، کله منارها، غارت وچپاول که بگذریم ، داستانهای سی سال جنگ دوام دار، آوارگی وبی خانمانی افغانستانی ها نیز درهیچ جای این کره ای خاکی مانند نداشته وندارد. شاید هرهموطن به این فکر افتاده باشد که ایکاش روزی ما هم انسانیت، آزادی، برابری وبرادری، صلح وامنیت را احساس کنیم وایکاش مانیز روزی به جایی برسیم که ازخود هویت داشته باشیم وبتوانیم سرنوشت خویش وسرزمین خویش را به دست خود رقم زنیم. شاید خیلی دیر خوابیده ایم ولی بازهم چاره ی هست،حال به آینده اندیشیدن بیشتر احساس میشود، زیرا؛  وطن دیگرسرزمین اشباح است وروزانه شهر ها وخیابانها باخون شستشو میشوند. شرق وغرب وجنوب وشمال همه درخون شناورند وهرروز قصابان حاکم ، مست ازخون وخیانت،  سرنوشت انسان افغانستانی را دست به دست تبادله میکنند. پرداختن به همه این داستانهای که هرکدام به نحوی تراژدی های درد آوریست، کاردشوار ودور ودرازاست. افغانستان تکه تکه شده است درجای وهرزمینی این تکه ها پراکنده شده اند.  مردم ما وقتی ازفضای داخلی که جز مردن ورنج کشیدن چیزی دیگری نیست؛ به ستوه می آیند،  ناچار راه غربت را درپیش میگیرند وفکر میکنند شاید بتوانند درخارج ازمرزهای کشور، حد اقل بتوانند، لحظه آرامش را تجربه کنند ومثل دیگر انسانهای روی زمین، کمی زندگی وانسان بودن را احساس کنند، زیرا درداخل کشور؛ حتا نمیتوانند خودرا انسان احساس کنند وحقوق وکرامتی داشته باشند. دوسال است من به یکی ازنقاط غم انگیزی مینگرم؛ نقطه که هزاران آواره ی افغانی را درخود گرفتار ساخته است ، اینجا یونان است واورپا.  وروزانه ده ها نفر هموطنم پس ازگذشتن ازمرزهای ایران وترکیه  باگذشتاندن خطرهای ومشکلات زیادی به این سرزمین میرسند. این ها علاوه از دردهای که درکشورخودشان داشته وتحمل کرده اند، وضعیت رقت بار چند بار رد مرز شدن ازایران وگروگان بودن درمرز های ترکیه وبالاخره ازخطر غرق شدن در دریا، را نیزتجربه کرده اند.  ازکودکان هشت ونه ساله وبدون سرپرست گرفته تا خانوادهای که دارای چندین فرزند اند وحتا خانم های که سن شان به هفتاد میرسد درپارکها وخیابانهای یونان سرگردانند وهرروز درفکرآنند که چاره ی بیابند وخودرا درکشورهای دیگر اروپایی برسانند. اینها ازنگاه روانی به شدت خسته اند وهیچ منبعی نیست که دست شانرا بگیرند ومایه امیدی برای شان باشند. لذا به شدت شکننده اند وهرکسی میتواند دراین شرایط آنهارا شکار کنند وگول شان بزنند. اینجا لقمه های خوب وچربی برای قاچاقبران انسان ومافیایی ترانزیت آماده است. کسی نیست که حد اقل برای این آواره گان رهنما باشد ویا حد اقل دربرابر خطرهای که این مهاجرین را تهدید میکند، ازایشان دفاع کند. ما درکشور وزارت امور مهاجرین و وزارت امور خارجه داریم ولی اینجا حتا نام ونشانی ازآنها دیده نمیشود. سفارت افغانستان دربلژیک که مسئولیت کشوریونان را دارد، درخواب مطلق بسر میبرد.وبعضی اوقات نیز برای دیدن این سناریو سفرهای به یونان دارند که آن نیز با دیدن مناطق تاریخی یونان وغیره به پایان میرسد وهیئت اعزامی سفارت باعکسهای یادگاری ازیونان به بروکسل برمیگردند. چند وقت پیش شنیدم آقای شجن معاون سفیر افغانستان دربروکسل به یونان رفته، دلم خوش بود که شاید ایشان کدام کاری کند ولی متاسفانه بعد از چندروزی دوباره شنیدیم که ایشان فقط توانسته به تعداد زیادی ازمهاجرین پاسپورت توضیع کند ومبلغ نزدیک به صد هزار یورو ازبابت قمت پاسپورت گرفته وبعد دیداری هم با مسئول امور مهاجرین دروزارت داخله یونان داشته است. او دراین دیدار فقط پرسیده که چه تعداد ازمهاجرین افغانی داوطلبانه به افغانستان برگشته اند؟ مسئول امور مهاجرین با دادن لیست نزدیک به 600 نفر مهاجر که درسال 2009 به افغانستان برگردانده شده اند، زیراهمه ی این افراد باگذشتاندن سالهای زیادی دریونان بدون اسناد وکار اعصاب شانرا ازدست داده بوده اند؛ گفته است که درسال 2009 نزدیک به 19000 هزار مهاجر افغانی داخل یونان شده اند که این آمار وحشتناک است وفقط به 200 نفر آنها ازطرف دولت یونان جواب مثبت داده شده که قرار است اسناد موقت پناهندگی را اخذ کنند وباید هردو کشور دراین باره چاره ای بسنجد.  باشنیدن این سخنان آقای شجن بار وپندکی اش را ازیونان بست وبه بروکسل بازگشت. درآن روزهامن ده بار زنگ زدم تا ایشان مصاحبه کنم ولی درآخرین ساعات ایشان گفته بود که حاظر نیست مصاحبه کند وهمین دوری ودوستی را ترجیح میدهد.  سال گذشته کوشش نمودم با تهیه گزارشها ازوضعیت مهاجرین دریونان دولت افغانستان را متوجه کنم تا به وضعیت اسفبار آواره گان رسیده گی کند ولی آقای سپنتا درآن وقت درمصاحبه با رادیو آزادی گفت که دولت افغانستان ازوضعیت مهاجرین باخبر است وقرار است به زودی به مشکلات آنها رسیدگی کند.  حال به علاوه ی این همه مشکلات قصه ی درد آوری را شنیده ام. یکی به نام حاجی محمدعلی نیازی که ازولایت غزنی ولسوالی جاغوری، قریه ممدک سنگماشه است ودرانگلستان زندگی میکند، مقدار زیاد پول ازاین مهاجرین بدبخت را کلاه برداری نموده است. او  چند ماه پیش به یونان رفته وگفته که درفلان موسسه خیریه کارمیکند ومیخواهد ازاین طریق به مهاجرین کمک نموده وآنها را باپول کمتر به کشورهای دیگر اروپایی انتقال دهد، ایشان ، از یک فامیل وچهار نوجوان مهاجر مبلغ 18000 یورو  را بافریب ونیرنگ گرفته وازآن روزبه بعد ناپدید شده است. من ازاین قضیه چند ماه پیش اطلاع پیداکردم ، زمانیکه این مهاجرین با ازدست دادن پولشان درسرمای طاقت فرسای زمستان درخیابانهای شهرآتن سرگردان بودند، آنها به من زنگ زدند وتقاضای کمک نمودند، بلا فاصله بعد ازتماس این مهاجرین،  با آقای نوروزی درانگلستان درتماس شدم وازایشان خواستم درپیدا کردن این شخص وحل مشکل مهاجرین کمک نمایند. آقای نوروزی با کمک بعضی ازهموطنان درانگلستان منزل ایشان را پیدا نمودند وازطریق اتحادیه قومی درتلاش شدند که باشخص حاجی محمدعلی نیازی صحبت کنند واورا وادار به برگرداندن پول مهاجرین کنند. ولی این کار نیز چاره ساز نشد وایشان ازآقای نوروزی ده روز مهلت خواست وگفته بود بعد ازده روز پول مهاجرین را خواهد پرداخت، دراین ده روز همه را غافلگیر نمود وفرار کرد. حال برای این خواستم اینرا برای شما بنویسم که شنیدم این آدم اول به افغانستان رفته ولی درآنجا نیز احساس خطر نموده وبه اندونیزیا فرار نموده است.  این آدم نظر به گفته های خواهرزاده اش یکی ازکلاه برداران باسابقه طولانی است وتاحال ازده ها نفر به شکل های مختلف مبالغ هنگفتی را اخازی نموده است. ما عاجزانه ازهمه وطنداران خواهشنمدیم باخواندن این متن وشنیدن مصاحبه ای که بامهاجرین دریونان نموده ام درهر کشوری که هستند اگر ایشان را میبینند فورا به پلیس اطلاع دهند تاایشان دستگیر گردد.
زنگ خطر برای مهاجرینی افغانی درمسیر استرالیا: باید هوشیار باشید وهیچگاهی به این شخص نزدیک نشوید ولو باهر نیرنگ وحیله ای که وارد شود. این شخص طبق حرف های خواهر زاده اش دراین روزها دراندونیزیا است ومیخواهد درآنجا مهاجرین را غافلگیر نموده واخازی کند. پس بیدا رباشید وبرای اینکه کمکی به مهاجرین یونان کرده باشید، بادیدن این شخص کوشش کنید آدرسش را پیدا نموده وبرای ما بفرستید.




Muhammad Ali Neyazi People Smuggler from Republic Of Silence on Vimeo.

۱۸ فروردین ۱۳۸۹

به قهرمان شهر ضحاک رای دهید

دوستان عزیز سلام!  میدانید که وبلاگ زندگی دربامیان با مدیریت محمد ظاهر نظری یکی ازوبلاگ نویسان موفق افغانستان درششمین دور مسابقات جهانی وبلاگ نویسی  دویچه وله ،  به مرحله دوم یعنی یازده وبلاگ برتر فارسی راه یافته است. دراین مرحله او نیاز به یاری شما دارد. برای اینکه اورا تشویق کرده باشید تابیشتر فعالیت کند، اورا تنها نگذارید. وبلاگ آقای نظری یگانه وبلاگ افغانی دربین ده وبلاگ ایرانی دراین دوره به رقابت آزاد گذاشته شده است. ازاینکه وقت رای گیری به روز چهاردهم آپریل یعنی هفت روز دیگر به پایان میرسد، پس بجنبید وبه قهرمان شهر ضحاک رای دهید.  درمورد کیفیت وبلاگ زندگی دربامیان چیزی نمینویسم چون وقتیبه این وبلاگ داخل شوید موثریت این وبلاگ را به زودی درک خواهید کرد.
وقت به سرعت میگذرد. منتظر یاری تان هستیم. شمامیتوانید پس ازرای دادن این خبررا به همه دوستان تان ازطریق امیل ویا فیس بوک بفرستید تا آنها نیز به این پروسه بپیوندند ووبلاگ نویس خوب کشور مان را یاری کنند.
چشم به را شما هستیم!

طریقه رای دهی:
به این لینک داخل شده وبعد طبق تصویری که درپایین گذاشته شده اول دربخش بهترین وبلاگ فارسی رفته وبلاگ زندگی دربامیان را انتخاب نمایید بعد درپایین صفحه رفته نام وامیل تانرا نوشته، گزینه ی " ظوابط را مطالعه نمودم" را تیک مارک نمایید؛ بعد کود را که درقسمت تصویر گذاشته شده روی خانه خالی سمت چپ تایپ نموده وارسال نمایید. توجه اگر گزینه " ظوابط را مطالعه نمودم" را تیک مارک نکنید رای شما فرستاده نخواهد شد.
پس تصویرهای پایین را مرحله به مرحله نگاه نموده ودررای گیری دقت نمایید.

مرحله اول:














مرحله دوم :