۳۱ خرداد ۱۳۸۹

وضعیت مهاجرین افغانستانی در ایتالیا و یونان و تظاهرات در دفاع از حقوق آنان

روزیکشنبه 20 جون 2010 روز جهانی پناهنده گی ست. این روز درسراسر جهان جهت همبستگی بامهاجرین گرامی داشته میشود. درایتالیا نیز طبق معمول دراین روزبرنامه های خاصی ازطرف مهاجرین وسازمانهای خیریه _حقوق بشری تدارک دیده میشود. گرچند اکثراین برنامه ها بطور سمبولیک اجرا میشوند اما درایجاد یک پیوند اجتماعی بین مهاجر ومیزبان تاثیر زیادی دارند. امسال روز پناهنده درایتالیا ویونان ؛ به دلیل برخورد بد این کشورها با پناهنده گان؛ با اعتراض گسترده ی همراه بود. تعداد ازسازمان های خیریه یونانی وایتالیایی با هماهنگی مهاجرین دراین کشورها علیه قوانین ضد مهاجرت امروز در هفت بندربحیره مدیترانه ، جایی که روزانه شاهد ورود ده ها مهاجر ازکشورهای مختلف می باشد ؛ تظاهرات کردند.تظاهرات تحت نام (WELCOME) درساعت 9 صبح همزمان در بنادر شهرهای ونیز، انکونا، باری، برندیسی درایتالیا وشهر های پاترا، ایگومونیتزیا وآتن درکشور یونان؛ باحضور هزاران نفر آغاز وبا وجود باران شدید تاساعت 12:30 ادامه یافت. آقای جینو سترادا رییس سازمان امرجنسی ایتالیا باحضور دربین تظاهرات کننده گان درشهر ونیز، فرش سبزی را که درآن واژه Welcome نوشته شده بود؛ جلوی دروازه بندر گاه کشتی، جایی که ازسال 2008 تاحال شاهد مرگ پنج نوجوان افغانستانی وعراقی بوده است؛ پهن کرد وپس ازآن درسخنرانی اش برخوردهای دولت ایتالیا نسبت به پناهنده گان را محکوم نموده وازدولت خواست برای اینکه نسل آینده ایتالیا شرمسار تاریخ نباشد باید ازسیاست های فاشیستی دست کشیده وبه تعهدات بین المللی وحقوق بشری اش پابند باشد. جینوسترادا افزود ؛ نوجوانان زیادی ازافغانستان وکشور های دیگر به دلیل زنده ماندن وفرار ازوحشت وترور فرار میکنند و با شعار های حقوق بشری که ازکشورهای غربی میشنوند، اینجا پناه می آورند واین واقعن شرم آوراست که این نوجوان درجلوی دروازه های مان زیر لاستیک های کامیون، تکه پاره شوند. اوگفت ما شاهد روزی خواهیم بود که ایتالیایی ها به دلایل رشد فاشیزم مجبور شوند این کشور را ترک کنند وبه کشورهای دیگر پناهنده گی را اختیار کنند.پس از به قدرت رسیدن احزاب ناسیونالیست دست راستی درایتالیا؛ این کشورقوانین سختی را درمورد پناهندگی به تصویب رسانده است. دراواخر سال گذشته دولت ایتالیا با تصویت قانون موسوم به Pachetto sicurezza ؛ سخت ترین شرایط را برای پناهندگی درنظرگرفت. طبق این قانون هرگونه ورود غیرمجاز به خاک ایتالیا جرم محسوب میشود وکسانی که نظربه این قانون متخلف شناخته شوند ؛ به مدت شش ماه زندان و5 تا 9 هزار یورو جریمه خواهند شد. پس ازتصویب این قانون ایتالیا بعداز یونان دومین کشور ضد مهاجر دراروپا شناخته میشود. ازسوی دیگر دوکشوریونان وایتالیا سالانه شاهد ورود هزاران مهاجر ازکشورهای افریقایی، افغانستان، ایران، پاکستان، بنگلادیش، ترکیه وعراق هستند که ازجمله اینها آمار مهاجرین افغانستانی درسال 2009 به شدت بالا بوده است. آمار منتشرشده توسط گارد ساحلی یونان درسال 2009 حکایت از ورود 19000 هزار مهاجر افغانستانی دراین کشوردارد. دراین آمار همچنان تذکر داده شده است که ممکن است تعداد این مهاجرین خیلی بالاتر باشد زیرا عده معدودی ازمهاجرین درهنگام ورود به جزیره های یونان توسط گارد ساحلی دستگیر وراجستر میشوند.
ازسوی دیگر رییس اداره مهاجرت دریونان بانشر گزارش، تعداد مهاجرین افغانی دریونان را؛ بیش ازچهل هزار نفر اعلان نموده است. دراین گزارش همچنان آمده است که ازاین تعداد فقط 200 نفر که شرایط پناهندگی را دارا بوده اند ازطرف دولت یونان پذیرفته شده وبرای آنها مدارک موقت داده شده است وبقیه بنابه نداشتن شرایط پناهندگی باید خاک یونان را ترک کنند.کشورایتالیا نیزدرسال 2009 شاهد ورود سیل آسای مهاجرین افغانستانی بوده است اما به دلایل قوانین ضد مهاجرت دراین کشور؛ این پناهنده گان یا دوباره به یونان رد مرز شده اند ویاهم مجبور به فرار ازاین کشور شده اند. درسال 2009 تنها ازبندر شهر ونیز ایتالیا 3843 مهاجر افغانستانی به یونان رد مرز شده است. عده ی ازسازمان خیریه دریونان وضعیت مهاجرین افغانستانی رد مرز شده ازایتالیا را، درد ناک توصیف میکنند. درگزارش سازمان خیریه دانشجویی دریونان آمده است: صدها مهاجر افغانستانی که ازایتالیا رد مرز شده اند دربنادر پاترا وایگومونیتزیا درقفس ها نگهداری میشوند، این مهاجرین کاملا بی سرنوشت اند و درحالیکه دربین آنها زن ها وکودکان نیزشامل هستند؛ دولت یونان هیچ توجه به آنها ندارد. گفته میشود خیلی ازخانم های حامله فرزندان شانرا دراین قفس ها به دنیا آورده اند.
درحال حاضر؛ تعداد مهاجرین افغانستانی پذیرفته شده درایتالیا به 3500 نفر میرسد ولی بازهم تعداد زیادی تا هنوز بی سرنوشت مانده اند. اکنون نزدیک به 200 مهاجر افغانستانی که درمیان آنها نوجوانان زیر سن 18 سال نیز شامل است درپارکهای شهر روم میخوابند ومنتظر رفتن به سوی کشورهای شمال اروپاهستند.
هفته گذشته چهار نوجوان افغانستان که با مخفی شدن درزیرکامیون های باربری ازبندر پاترای یونان به ایتالیا رسیده بودند؛ توسط پلیس مرزی ایتالیا دستگیر ودوباره به یونان رد مرز شدند ودر راه برگشت؛ یکی ازاین چهارنوجوان به دلیل گرسنگی وسردی پیش ازرسیدن کشتی به یونان جان باخت. باوجوداین؛ دولت افغانستان درمورد رسیده گی به وضعیت مهاجرین افغانستان دریونان هیچ اقدامی نکرده است. این درحالیست که دوسال قبل پس ازنشر گزارشهای ازوضعیت وحشتناک مهاجرین دریونان، آقای اسپنتا وزیر خارجه درآن زمان ؛ دریک مصاحبه با رادیوی آزادی گفته بود که دولت افغانستان به زودی جهت حل مشکل مهاجرین دریونان اقدام خواهد کرد.

۱۹ خرداد ۱۳۸۹

آیا کوچی ها بیچاره اند؟؟

کوچیهای تادندان مسلح پشتون،  هشت سال است برما میتازند، مردم مارا میکشند، خانه های مانرا به آتش میکشند، مال ودارایی مارا غارت میکنند وحتی کودکان مان را روی آتش کباب میکنند، درطول هشت سال مردم ما با حرکات مدنی ازقبیل راهپیمایی های مسالمت آمیز، تدویرکانفرانس های خبری، و ارتباط با سفارت های کشورهای ذیدخل درقضایای افغانستان ودرخواست کمک از دفاتر سازمانهای مدافع حقوق بشر، ازجمله سازمان ملل متحد وخواستند ازراه های معقول معضل کوچی ها با مردم هزاره را حل وفصل کنند ولی متاسفانه هیچ پاسخی مثبت دراین زمینه نصیب مردم مانشد. درطول هشت سال فعالیت های مدنی درجهت حل این معضل ما نه تنها باجانب داری کامل دولت ازکوچی ها مواجه گردیدیم ، بلکه جانب داری بعضی نهادهای بین المللی از کوچی هارا نیزشاهد بودیم.این بی تفاوتیها کاررا به جایی کشید که امسال شاهد بودیم.
امسال کوچیها بابیرق های طالب وبا نیروی کامل نظامی، مسلح باراکت وپیکا به بهسود ودایمرداد، باطرح  ازپیش سازمان دهی شده افغانستان به دوران عبدالرحمن بازگرداند، آله فشاری که برای ازبین بردن وتحت فشار قرار دادن هزاره ها ساخته شده است، ازنو به اجرا گذاشته شد. ازسوی دیگر؛ چند روز قبل ازحمله کوچی ها به بهسود؛ تمام نیروی های اردوی ملی مستقر دراین مناطق که دربین شان هزاره ها نیز بودند بنابه فرمان وزیر دفاع؛  آنجا را ترک نمودند تا زمینه قتل وغارت را برای کوچیهای طالب مساعد سازند.
بعضی خبرنگاران ما نوشته اند:  "کوچی ها هیچ گناهی نکرده اند، آنها برای بقای خویش میجنگند. – فرض کنیم "کوچی ها نیز انسانهای بی چاره وفقیر هستند که به خاطر زنده ماندن با مردم بهسود میجنگند" همه این را قبول دارند که بعضی کوچیهانیز فقیر تر ومظلوم تراز هزاره ها هستند، که همیشه به عنوان سوته توسط فاشیست های پشتون مورد استفاده قرار میگیرند." فقیر ازاین جهت که بی سواد اند ونمیدانند ومظلوم ازاین جهت که همیشه وسیله اند وحتا درنزد پشتون های خودشان نیز منزلت وکرامت انسانی ندارند؛ نه ازنگاه مال ودارایی؛ زیرا فقیر ترین کوچی ازنگاه مالی؛ شاید هزار گوسفند وشتر داشته باشند درحالیکه یک فامیل هزاره بهسودی تمام دارایی اش یک گاو چند متر زمین است که باتمام عایدات سالانه اش نمیتواند قمت دو راس گوسفند کوچی را پیداکند. آنهایی را که امسال، با تیوتاهای جاپانی، راکت وپیکا وتوپ های 82 ملی متری به بهسود ودایمرداد سرازیر شده اند؛ نمیتوان باهیچ منطقی بیچاره ومظلوم گفت. ایشان بعد ازاینکه وظیفه شان درقبال هزاره های بهسود ودایمرداد را خوب انجام میدهند ازطرف حنیف اتمر مورد عنایت قرار میگرند ودو ونیم ملیون دالر پاداش نیزدریافت میکنند. یک بار به تاریخ برمیگردیم، یک سوال تاریخی را درمورد کوچیهای مطرح میکنیم؛ جماعتی به نام کوچی درچی زمانی وبرای چه درافغانستان بوجود آمد؟ این سوال را میتوان بامرور تاریخ افغانستان بعد ازشیرعلی خان جواب گفت چون تازمان شیرعلی خان ما درافغانستان پدیده ی به نام کوچی نداریم.
آیا وظیفه ی این گروه چه بود وچرا بادریافت فرامین واسناد مالکیت مناطق هزاره نشین امر حمل سلاح را نیز ازطرف حاکم  وقت دریافت کردند؟ مسلما جواب سوال دومی این خواهد بود که عبدالرحمن جابر بعد از قتل عام 65% مردم هزاره گروه ازپشتون های بی سواد ودور ازمدنیت را جمع آوری نموده و آنها راکوچی نامه نهاد، وظیفه این گروه نیز تعیین شد، همه ساله درفصل بهاربه هزاره جات سرازیر شوید، کشت وزراعت ساکنین محل را ازبین ببرید واگر کسی درمقابل شما چرا گفت، تکه وپاره اش کنید. عبدالرحمن به این فکر بود که با تحت فشار قراردادن این چنینی افغانستان را ازوجود هزاره ها پاکسازی کند.اوبرای رسیدن به این هدف شومش بزرگترین مجسمه متعلق به سلسله شیران بامیان را که در موزیم ملی نگه داری میشد ازبین برد و مجسمه های بودا دربامیان را نیز قسما تخریت کرد.
حمله مکرر کوچیهای طالب به بهسود، دایمرداد،ناهور وقره باغ، قتل عام مردم هزاره درافشار وغرب کابل که توسط سیاف سازمان دهی شد و پس ازآن قتل عام هزاره ها دربامیان، یکاولنگ، مزارشریف وکنده پشت غزنی  وازبین بردن مجسمه های غول پیکر بودا دربامیان که بزرگترین هویت تاریخی هزاره ها به عنوان ساکنان بومی این سرزمین بود نیز، ادامه راه وپروسه عبدالرحمن است.
درحالیکه ماده چهاردهم قانون اساسی کشور؛ دولت را موظف به انکشاف زراعت ومالداری، حمایت ازدهقان ها ومالداران، اسکان کوچی ها وتوزیع ملکیتهای عامه برای افراد مستحق میکند؛ درطول هشت حلقات خاص حکومتی بیشتر به پدیده کوچی گری دامن زده اند.درزمان کرزی، نمره های ارزان قمت، بلاکهای شهر داری، شهرک جدید کارته نو ومناطق ازخوشحال خان تماما به کوچی ها داده شد ولی پدیده کوچیگری به جای اینکه ازبین برود، قوت گرفت. حلقات قوم محور پشتون هیچگاهی نمیخواهند این آله فشار را ازدست بدهند وهیچگاهی نمیخواهند پروسه عبدالرحمن را بخوابانند.
درسال 2007 درمورد کوچی ها مصاحبه ای با داکتر محی الدین مهدی داشتم. ایشان بااستناد به پروژه های حکومت های وقت درافغانستان اظهار داشتند که " چندین بار درافغانستان پروژه های برای محو کوچیگری اجرا شده است، چندین بازکوچیهای افغانستان شناسایی، نفوس شماری وبه آنها خانه، زمین وامکانات زندگی فراهم گردیده ولی بازهم این پدیده ازبین نرفته زیرا زمستان ها وقتی دوفامیل ازکوچیها به پاکستان میرود، بهار با ده خانواده جدید که اصلن هویت افغانستانی نداشتند به کشور بازمیگردند.
حال نظر به همه این واقعیت ها درپاسخ به دوستانی که فکر میکنند هیچ ژنوساید کوچیهای مسلح بابیرق سفید طالبانی شان فقط شش نفر را دربهسود ودایمرداد کشته اند، چون دیگران را نیافته اند، هزاران خانه را ومکتب را به آتش کشیده اند وزراعت ومالداری را نابود کرده اند. باید بدانیم که اگر مردم محل قبل ازحمله کوچی ازمنطقه فرار نمیکردند؛ حال هیچ کسی ازآنها زنده نبود. کوچی برای نسل کشی رفته بود بازهم خواهد رفت. چنانچه امروز بازهم از خبرها حکایت ازحمله دوباره کوچی به دایمرداد وکجادارد. کوچیهای طالب بازهم مردمی را که تازه به خانه های شان بازگشته بودند؛ فراری داده اند ومیخواهند بازهم حمام خون دیگری را، راه اندازی کنند. پس برماست که بیدار باشیم ودرمقابل این پدیده ی انسان ستیز بیاستیم وازوقوع ژنوساید ها جلوگیری کنیم.

۱۸ خرداد ۱۳۸۹

ایتالیا: گسترش اعتراض به حمله مسلحانه کوچیهای طالب به بهسود ودایمرداد


روز یکشنبه ششم جون 2010 برابر با 16 جوزای 1389، شهروندان افغانستانی مقیم درشمال ایتالیا دراعتراض به تجاوز کوچیهای طالب برمناطقی ازهزاره جات، درشهر میلان تظاهرات نمودند. تظاهرات کنندگان؛ تجاوزکوچیهای طالب به مناطق بهسود، دایمرداد، ناهور وقره باغ درولایات میدان وردک وغزنی را شدیداً محکوم کرده وبا مردم مناطق ذکر شده که درحملات کوچیها قربانی داده؛ ابراز همدردی نمودند.
تظاهرات کنندگان با صدور قطعنامه ای؛ جانبداری حلقات خاص دولتی ازجمله حنیف اتمر وزیر داخله ورحیم وردک وزیر دفاع ازکوچیهای طالب و سکوت جامعه بین المللی را دربرابر قضیه بهسود را محکوم نموده وآنرا سوال برانگیز ومرگ بار خواندند. آنها همچنین ازکشورهای ذی دخل درقضایای افغانستان ، ناتو وسازمان ملل متحد خواستند سکوت شان درقبال قتل عام هزاره ها دربهسود را بشکنند وبه تعهدات شان به مردم افغانستان جامه عمل پوشانده ، بردولت افغانستان فشار وارد کنند تا سیاست های قوم محور خویش را که منجر به نفاق وخانه جنگی درکشور خواهد شد، کنار گذاشته ودرجهت حل مشکل دایمی کوچیها ومردم هزاره اقدام نماید. تظاهرات کنندگان همچنین ازدولت حامد کرزی خواستند، درجهت اسکان کوچیها درمناطق جنوب ومحو پدیده تمدن ستیز کوچی گری هرچه سریعتر اقدام نموده وخسارات وارده درطول هشت سال حمله مکرر طالبان کوچی به مناطق بهسود ودایمرداد را بپردازد. آنها همچین ازوزیران داخله ودفاع به خاطر جانب داری ازکوچیها وکوشش درجهت ترویج فاشیزم درافغانستان خواستند فورا ازوظایف شان استعفا نمایند.
این تظاهرات؛ ساعت سه بعد ازظهر به وقت محلی باحضور اقشار مختلف افغانستانیهای مقیم درشمال ایتالیا ونماینده های بعضی موسسات انتی فاشیزم ودانشجویان ایتالیایی آغاز وبه ساعت 18:30 عصر پایان یافت.
قطع نامه :
"کمیته ضدکوچیگری وکوچ دهی اجباری افغانستانی های مقیم درشمال ایتالیا"
خطاب به جامعه ی جهانی و دولت افغانستان
امروز ما به خاطری اینجا تجمع نموده ایم تا شمارا ازواقعیت های عینی جامه افغانستان که متاسفانه درطول بیش ازهشت سال نادیده گرفته شده و روز به روز برتنش ها وبحرانها می افزاید، باخبر سازیم.  این هشتمین سال پی درپی است که کوچیهای تا دندان مسلح برمناطق هزاره نشین (ولایات مرکزی) یورش می برند وباقتل ساکنان محل، همه مال ودارایی آنها را غارت نموده وخانه هاو مکاتب شان را به آتش میکشند. این درحالیست که نیروهای امنیتی دولت فاشیستی کرزی ونیروهای بین المللی مستقر درافغانستان برای جلوگیری ازاین قتل ، غارت وتجاوز ازخود هیچ واکنشی نشان نداده وبا بی تفاوتی کامل نظاره گر آنند. امسال این لشکر آدم کش باتجهیزات کامل نظامی شان به تاریخ 15 ماه مه، برمناطق بهسود ودایمرداد وسپس به ولسوالی های ناهور وقرباغ حمله نموده وباکشتن ساکنان محل، صدها خانه ومکتب را به آتش کشیده وهزاران نفر را آواره ساخته اند. مردم ما طی این چند سال پیاپی باتلاشهای مدنی وقانونی مانند؛ تدویرکانفرانس های مطبوعاتی وراهپیمایی های مسالمت آمیزوحق خواهانه وتماس بامقامات دولتی وبین المللی وسفارت خانه های کشورهای دخیل درقضایای افغانستان وتمویل کننده گان دولت فاشیستی حامد کرزی، همچون اتحادیه اروپا ، سفارت امریکا وسازمان ملل هیج نتیجه مطلوبی را به دست نیاورده و بالعکس با جانب داری کامل دولت ازکوچیهای مسلح وبی تفاوتی سازمان ملل (یوناما) مواجه گردیده اند.

این روند که براساس برنامه های ازپیش طراحی شده توسط حلقات قوم محوروپشتونست های افراطی دراطراف آقای کرزی به جریان افتاده است؛ افغانستان را به سوی انحصار قومی قدرت پیش میبرد وهرروز تنش های شدید تری را بین اقوام این کشور دامن خواهد زد ومسلما چنین تنشهایی نه تنها پروسه دموکراتیزه کردن جامعه وگرایشات صلح خواهانه را مختل خواهد ساخت بلکه افغانستان را به سوی یک جنگ داخلی دیگر خواهد کشاند. امروزه درجهان، دوران زور، تبعیض، ظلم وخشونت به پایان رسیده است وهیچ قوم وقبیله ی این پدیده های انسان ستیز وخون آشام را متحمل نخواهد شد.
بنابراین ما یک بار دیگر ازهمه کشورهای ذیدخل درقضایای افغانستان وازجلمه اتحادیه اروپا، ایالات متحده امریکا وبویژه کشور جمهوری ایتالیا که متعهد به ریفورم سیستم عدلی وقضایی افغانستان گردیده است؛ جدا تقاضامندیم این سکوت مرگ بار را بشکنند وبه تعهدات خویش درقبال افغانستان جامه عمل بپوشانند. حضور هشت ساله شما درافغانستان به خاطر نادیده گرفتن واقعیت های عینی جامعه ؛ با مصارف گزاف مالی وتلفات سنگین جانی هیچ دردی را دوا نکرده وکماکان به شکست مواجه گردیده است، برشماست تا بدانید که افغانستان تنها به کلاه قره قول کرزی وبرادران آدمکش وتریاک سالارش خلاصه نمیشود. درافغانستان کسانی دیگری نیز هستند که تاحال کوشیده اند دربرقراری صلح وامنیت دراین کشور کمک کنند وازاین خاطر شما اصلن آنهارا احساس نکرده اید؛بدانید که اینها نیز درافغانستان میتوانند به خوبی تاثیر گذارباشند. نگذارید اینبار بهسود وبامیان به قندهار وهلمند دیگری تبدیل شود ونگذارید یکبار دیگر افغانستان به لانه تروریزم والقاعده مبدل گردد، ازخواب غفلت برخیزید قبل ازآنکه حمام خون دیگری به راه افتد.

ماهیچ دشمنی با هیچ قوم وقبیله ی درافغانستان نداریم ولی اگر ازاین بیشتر برما بتازند مانیز مجبوریم برای زنده ماندن خویش به آتش خانه مان سوز شان جواب متقابل بدهیم. اینک؛ مابرای حل معضل کنونی کوچی های طالب ومردم هزاره جات ازشما ودولت حامد کرزی موارد زیل را خواهانیم:
1 - کوچی ها باید هرچه سریعتر در مناطق جنوب اسکان داده شوند تا سمبول وحشی گری ودهشت ازافغانستان محو گردد.
2- دولت کرزی ازسیاست قوم محور(پشتونیزم) دست کشیده وعدالت اجتماعی وبرابری شهروندی را رعایت نماید.
3- وزرای داخله ودفاع به خاطر کمک با طالبان کوچی درکشتن مردم بهسود ودایمرداد باید ازوظیفه دولتی شان استعفا نمایند.
4 - دولت خسارت وارده بر مردم بهسود ودایمرداد طی هفت سال گذشته را هرچه زودتر بپردازد.
5 - هویت کوچیها وتعداد نفوس آنها توسط یک کمیته مشترک ازهمه اقوام افغانستان وسازمان ملل متحد مشخص گردد.
6- همه اسنادجعلی دردست داشته کوچی ها که دردوران حاکمان خونخوار وهزاره ستیز گذشته به آنها داده شده است، باید باطل اعلان گردد.
7- تمام سرزمین های غصب شده هزاره ها نظربه اسناد شرعی وقانونی که درنزدهمه آنها موجود است باید به صاحبان اصلی آنها برگردانده شود.
8- قتل عام های هزاره ها که درزمان های مختلف درافغانستان به وقوع پیوسته است باید به عنوان نسل کشی ازطرف دادگاه بین المللی جزایی درتاریخ ثبت گردد.
9- کوچی ها مانندسایر اتباع کشور باید خلع سلاح گردد.
10- نعیم کوچی نماینده کوچی ها درپارلمان ؛ به خاطر ترویج فاشیزم واپارتاید باید توسط دادگاه عالی کشور محاکمه گردد.
11- تمام موادات توافق نامه بن که متاسفانه تاحال فقط درروی ورق مانده است باید توسط دولت افغانستان عملی گردد.
کمیته ضد کوچی گری وکوچ دهی اجباری ششم ماه مه 2010 شمال ایتالیا.

۱۷ خرداد ۱۳۸۹

fermiamo il genocidio degli hazara in afghanistan

Comitato degli hazara contro il genocidio di Behsud, italia:

Dal 15 Maggio ad oggi i kuchi hanno cominciato ad attaccare i villaggi hazara nella provincia di Behsud a Maidan Wardak ed ora anche a Ghazni. I kuchi sono nomadi di etnia pashton, costituistisi nel 1880 ad opera del re Abdul Rahman Khan, il quale massacrò il 65% della popolazione, operando una vera e propria pulizia etnica. Venne inoltre emanato un decreto attraverso il quale i kuchi erano autorizzati a possedere armi e ad invadere le terre abitate dagli hazara ogni qualvolta lo volessero.
Secondo la strategia di Abdul Rahman Khan infatti, ciò avrebbe spinto la popolazione hazara ad abandonare l’Afghanistan definitivamente. Nonostante l’articolo 14 della Costituzione afghana attuale,  il quale vieta severamente il nomadismo quale elemento di conflitto etnico, i kuchi esitono ancora ed oggi appartengono alla stessa organizzazione dei talebani, fatto provato da un video girato di nascosto in cui vengono mostrati chiaramente pickup con bandiere bianche, simbolo dei talebani. Armati di RPG-7, mitragliatrici ed altre armi moderne, a maggio i nomadi hanno attaccato Behsud, distruggendo le scuole, le case,  bruciando i campi e persino i bambini,  massacrando le donne e gli uomini. Ora si sono diretti verso la provincia di Nahoor.
rganizzati come un vero e proprio esercito, i kuchi devono passare per zone controllate dall’esercito afghano e dalle forze internazionali, non si spiega quindi il fatto di come centinaia di uomini armati possano attraversare intere zone con il benestare di tutti quanti.Questi fatti tuttavia non rappresentano una novità. Dal 2002, infatti, ogni Primavera i kuchi si dirigono verso le terre abitate dagli hazara per saccheggiarle e sterminarne la popolazione.Tuttavia quest’anno siamo di fronte ad un fenomeno nuovo: la stanchezza e la rabbia della popolazione. In seguito a quest’ultimo attacco, infatti, si sono svolte manifestazioni di protesta non solo in Afghanistan, ma anche in Australia, Norvegia, Olanda, Svezia, Canada ed ora anche in Italia. Il silenzio del Presidente Karzai e delle forze internazionali risulta a nostro avviso preoccupante, come preoccupante è stata la risposta dell’ambasciata americana in Afghanistan, la quale ha definito questo fatto drammatico come una “disputa tra i kuchi e la popolazione hazara”.
Se il massacro e l’espropriazione delle terre di una popolazione disarmata da parte di un gruppo di terroristi nomadi può essere definita disputa, allora dovremo rivedere l’intero significato delle parole. Inoltre l’indifferenza della Società internazionale e l’omertà diffusa nei media internazionali risulta a noi incomprensibile. Ridiamo il senso alle parole e chiamiamo questi accadimenti con il loro nome: genocidio e pulizia etnica. Se è dovere di ogni giornalista informare, ebbene in quest’ultimo periodo abbiamo assistito ad una sorta di negligenza da parte delle agenzie di stampa e dei media nazionali ed internazionali, per le quali, forse, un genocidio in Afghanistan non risulta abbastanza interessante. Per nove anni la popolazione afghana è stata bombardata per restituire loro la pace e la democrazia, per nove anni quasi tremila soldati delle forze internazionali sono stati uccisi ed ora secondo la Conferenza tenutasi a Londra il 28/01/2010 sarebbe opportuno dialogare con i talebani “moderati”. Per favorire il dialogo con i “moderati”, inoltre, i Paesi coivolti nel conflitto afghano, avrebbero elargito ai talebani 183 milioni di dollari.



Noi chiediamo che la Società internazionale intervenga subito per evitare una futura e prevedibile guerra civile e soprattutto per evitare un’altra pulizia etnica. Per troppo tempo la popolazione afghana è stata totalmente ignorata, abbiamo quindi deciso di rompere il silenzio e ridare loro dignità. Per favore, fermiamo questo massacro.



۱۵ خرداد ۱۳۸۹

اعلامیه کمیته ضد کوچی گری و کوچ اجباری افغانستانی های مقیم در شمال ایتالیا


به دنبال تهاجم وحشیانه کوچی- طالبان به بهسود و قتل وغارت وبه آتش کشاندن خانه ها، مکاتب ومساجد ؛ ضمن همدردی واعلان پشتیبانی کامل خویش ازمردم بهسود و دایمیرداد؛ بی تفاوتی جامعه بین المللی و دولت افغانستان را نسبت به این غارتگری وتجاوز محکوم نموده وهمگام با دیگرشهروندان افغانستانی دراروپا، استرالیا، کانادا و امریکا؛ به اعتراض های گسترده خویش تا اجرای عدالت ولغو بی قید وشرط اسنادهای جعلی وهزاره ستیز حاکمان خونخوار گذشته ودستگیری و مجازات عاملان قتل وتجاوز دربهسود، دایمیرداد، ناهور و قره باغ، خلع سلاح کوچیها وپرداخت غرامت به آسیب دیده گان بهسود، دایمیرداد، ناهور وقره باغ ادامه خواهیم داد.
وعده ما روزیکشنبه 6 جون 2010 ازساعت سه تا شش بعد ازظهر
مکان: شهر میلان ایتالیا، میدان Duca D’Aosta جنب ایستگاه مرکزی راه آهن.