۹ شهریور ۱۳۸۹

نامه سرگشاده مردم هزاره از سراسر جهان به نهادهای حقوق بشر، شخصیت های شناخته شده و مقامات بین المللی



 نامه سرگشاده مردم هزاره از سراسر جهان به نهادهای دفاع از حقوق بشر، شخصیت های شناخته شده و مقامات بین المللی






تاریخ گواه است که برخورد منافع ، تعصب، تبعیض، و برخوردهای ایدیولوژیک و عقیدتی و نژادی و زبانی موجب جنایات ضد بشری شده که به اشکال گوناگون از انسان ها قربانی گرفته است.
کشتار جمعی، پاکسازی قومی، به بردگی گرفتن، کوچ اجباری و تبعیض از مهمترین اشکال این جنایات می باشد که همواره از جانب حکومت ها و یا به تحریک آنها انجام شده است.
تقریبا بیشتر جنایات بشری پس از گذشت زمان از جانب بشریت مترقی، نهاد های حقوق بشر و حکومت ها تحقیق، شناسایی و اقدامات لازم و تلافی جویانه در باره آن انجام شده است.
چیزمهمی که می تواند عامل پیشگیرانه از جنایات ضد بشری شود، تحقیق و شناسایی جنایات گذشته است.
هرگاه تاریخ جنایات ضد بشری را ورق بزنیم ، دیده می شود که با گذشت زمان ، جنایات تحقیق شده، با مجازات حضوری یا غیابی مرتکبین، با پرداخت و جبران خساره، با معذرت خواهی، اعاده حیثیت، با استرداد اجناس ، اموال، ملکیت و یا حد اقل تقبیح عمل ضد بشری خاتمه داده شده ، تا داغ سیاه جنایات از میان انسان ها زدوده شود و مردم خود را مصؤن احساس کنند.
معذرت خواهی حکومت آلمان بدلیل عملکرد نژادپرستانه نازیست ها، محاکمه و مجازات رؤسای جمهوریت های صرب و کروات از جانب دادگاه بین المللی لاهه و بعدا معذرت خواهی صربها از مسلمانان و مواردی مانند آن، نمونه های خوبی برای جامعه ی بشری می باشد.






جای تعجب است که جنایات ضد بشری از جانب حکومت های افغانستان نه تنها تحقیق و شناسایی نمی شود، بلکه با سکوت جوامع بین المللی و رسانه های جهانی، جنایات همچنان ادامه پیدا می کند.
مردم هزاره، بیش از یک قرن، هدف اصلی حکومت ها در افغانستان بوده اند و جنایاتی مانند جنایت علیه بشریت، نسل کشی و کوچ اجباری علیه آنان صورت گرفته که از زمان فعال شدن سازمان های بین المللی حقوق بشر در افغانستان برخی از این جنایات، مانند قتل عام مردم هزاره در منطقه افشار کابل در زمان حکومت مجاهدین و قتل عام مردم هزاره در مناطق مختلف افغانستان مانند مزار شریف، یکاولنگ و بامیان در حکومت طالبان توسط این نهادها مستند سازی شده است.
يکی از راه ها و ابزارهای اعمال فشار و محدود کردن مردم هزاره توسط حکومت ها که به جنایات ضد بشری علیه آنان انجامیده، فرستادن کوچی های مسلح به مناطق مردم هزاره بوده که در رژيم حامد کرزی همين روش همچنان ادامه یافته است.
در جنایات ضد بشری ، کشتار و کوچ اجباری که از چندین سال به این طرف از طرف کوچی های طالب در بهسود و دایمیرداد و ولایات دایکندی و غزنی افغانستان ادامه داشت، دست حلقات حکومت افغانستان در عقب این قضیه قرار دارد.
اکنون نيز دامنه این جنایات تا کابل پایتخت افغانستان رسیده و حکومت افغانستان مردم را مجبور می کند که به خشونت دست بزنند.
جابجا کردن کوچی های مسلح در نواحی هزاره نشین و حمایت آنها از طرف افراد پارلمان و حکومت افغانستان و موضع گیر های یکجانبه رسانه های رسمی دولت و تبلیغات آنها نشان میدهد که دولت افغانستان در این جنایت مستقیم دست دارد.
بنا ما امضا کننده های این نامه از جامعه جهانی، نهاد های بین المللی، بويژه نهاد های دفاع از حقوق بشر تقاضا می کنیم که جنایات تاریخی علیه هزاره ها که همچنان در رژيم کرزی ادامه یافته تقبیح کرده و حکومت افغانستان را که بار دوش جامعه جهانی است، به اجرای حقوق بشر و رعایت اصول قبول شده بین المللی وادار نموده و در صورت سرباز زدن، با توجه به عضویت افغانستان در دادگاه بین المللی جزایی در لاهه، از این دادگاه خواسته شود تا برای پایان دادن به جنایات وارد عمل شود.

ما امضا کنندگان این نامه برای حل دایمی معضل کوچی ها که با طالبانیزم و واپسگرایی قبیله آمیخته، قرار ذیل پیشنهاد می کنیم:

1. دولت افغانستان تمایل، استعداد و توان حل این معضل را ندارد و این معضل به یک فاجعه بشری بزرگ تبدیل شده که به مداخله نهاد های معتبر بین المللی نیاز دارد. پس سازمان ملل متحد باید نماینده یا گروه خاص خود را در حل این قضیه تعیین نماید. ما از سازمان های حقوق بشر مانند دیده بان حقوق بشر، عفو بین الملل و شورای حقوق بشر سازمان ملل می خواهیم، موضوع را دنبال کرده و اقدامات مناسب انجام دهند.
2. سناد مالکیت کوچی ها بر زمین های مردم هزاره، توسط دیکتاتورهایی صادر شده که مستقیم در نسل کشی و کوچ اجباری مردم هزاره دست داشته اند، در حقیقت، این اسناد، اسنادی گویا از مشارکت کوچی ها در جنایت می باشد و بدون قید و شرط باید باطل اعلان گردد.
3. سلاح و سایر ابزار کشتار انسان ها که در دست کوچی هاست باید بلافصله و بدون قید و شرط از آن ها گرفته شود و آنان نیز مانند سایر شهروندان افغانستان به پروسه های خلع سلاح عمومی بپیوندند. آمریکا و ناتو با بیش از 150 هزار سرباز در افغانستان باید اقدامات لازم را برای خلع سلاح کوچی های پشتون انجام دهند.
4. گزارش ها و اسناد معتبر حاکی از آن است که در چند سال اخیر، کوچی های کاملا مسلح، در کشتن مردم هزاره، بی جا شدن هزاران خانواده ی هزاره و چپاول دارایی ها و به آتش کشیدن، خانه، زمین، مکتب و سایر ملکیت های مردم هزاره دست داشته اند. دولت افغانستان و کسانی که در این جنایات دست داشته اند باید تمام حقوق از دست رفته ی قربانیان هزاره را بازگردانده و جبران خسارت نمایند.
5. جنایتکارانی که مستقیم و غیر مستقیم در کشتار مردم هزاره، غارت و چپاول دارایی های آنان دست دارند، شناسایی، محاکمه و مجازات شوند.
6. مساله عبور و مرور کوچی ها که راه خوبی برای انتقال مواد مخدر، سلاح و مواد منفجره و قاچاق احجار قیمتی است، باید زیر کنترول نهاد های مطمئن ملی و بین المللی قرار بگیرد.
7. اسکان کوچی ها نه با تصرف ملکیت ساکنان اصلی، بلکه با آبیاری دشت های بایر مانند دلارام، بکواه و نیمروز و غیره عملی گردد.
8. امتیازات غیر عادلانه در کرسی های انتخابی و انتصابی پارلمان که به کوچی ها داده شده حذف شود و کوچی ها نیز حقوق سیاسی برابر با سایر شهروندان افغانستان، نه بیشتر و نه کمترداشته باشند.
9. کوچی های اصلی و ترورستان طالبی باید تفکیک شوند.
10. مساله تابعیت کوچی ها بررسی شود. اگر شهروندان افغانستان هستند، قوانین افغانستان درباره آنان لازم الاجرا شود و اگر تابعیت پاکستان را دارند، از پاکستان خواسته شود تا به شهروندان خود اجازه ندهند وارد افغانستان شده و به نقض حقوق افراد بپردازند. دولت افغانستان نیز موظف شود تا این مساله را دقیق بررسی کرده و راهکارهای مناسب ترتیب دهد.
11. به نقض حقوق کودکان و زنان کوچی پایان داده شود. کودکان و زنان کوچی نیز قربانیان رفتارهای خشن مردان کوچی می باشند.


نکات مهم:
1: مردم در نقاط مختلف جهان می توانند اين نامه را امضا کنند.
2: بهتر است نام و مشخصات خود را به انگليسی بنويسید.
3: اين نامه پس از امضا بصورت خودکار به آدرس ايميل سازمان ها، مقامات بین المللی و شخصیت های مشهور مانند دیده بان حقوق بشر، عفو بین الملل، شورای حقوق بشر سازمان ملل، دادگاه بین المللی جزایی، نلسون ماندلا، شیرین عبادی، باراک اوباما، ینس استولتنبرگ، استفن هارپر، آنگلا مرکل، جولیا گیلارد، نیکولاس سارکوزی، آقا خان، عبدالله گل، دیمیتری مدودوف، اتحادیه اروپا و ناتو فرستاده می شود.

۵ شهریور ۱۳۸۹

دو پناهجوی افغانستانی پس از رسیدن به ایتالیا جان باختند و چندین تن از آنها تا هنوز لادرک هستند


این نوجوان احمد نام دارد وباشنده منطقه "انده" ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان است. احمد 17 ساله مثل هر نوجوان افغانستانی دیگر مجبور شده بود، صلح ، امنیت وزندگی بهتری را دربیرون ازسرزمین خودش ودور از فامیل ودوستانش جستجو کند. شاید احمد فکر کرده بود که بارسیدن به اروپا میتواند ازشر همه ی بد بختی هایی که درافغانستان باآن روبرو بود؛ نجات پیدا میکند ولی تقدیر چنین نبود واین نوجوان دراولین دقایق رسیدن به سرزمین رویایی اش جان باخت.


پلیس ایتالیا امروز اعلام کرده است که گارد ساحلی این کشور درجستجوی پناهجویان افغانستانی هستند که گفته میشود حوالی نیمه شب درساحل Catanzaro Ionian درجنوب این کشور توسط قاچاقچیان به آب انداخته شده اند.

درتماسی تلفونی که با آقای ghilberto خبرنگار روزنامه manifest درشهر Catanzaro داشتم وضعیت این پناهجویان را جویا شدم.


آقای گیلبرتو میگوید: این سومین روز است که گروه های عظیم از پناهجویان افغانستانی وارد بندر این شهرمیشوند؛درآخرین مورد، شب گذشته دوقایق کوچک ویک کشتی سیاحتی حامل 78 پناهجوی افغانستانی درنزدیک بندر این شهر توسط گارد ساحلی شناسایی شد؛ ولی هنگامی که پلیس خواست این قایق هارا متوقف کند، آنها کوشش نمودند ازمحل فرار کنند.

پس ازآن نیروهای گارد ساحلی، با شلیک های هوایی قایق ها را که میخواستند ازمنطقه دور شوند متوقف ساخت. اومی گوید درهنگام گریز، قاچاقچیان تعداد زیادی از پناهجویان را به آب انداختند تا خودشان بتوانند به راحتی فرار کنند. گفته میشود نزدیک به ده نفر که یک ازآنها یک کودک 14 ساله است تاهنوز لادرک هستند. آقای گیلبرتو میگوید یکی ازپناهجویان دراولین دقایق پس ازگرفتار شدن به دست پلیس، جان داده است.

این نوجوان احمد نام دارد وباشنده منطقه "انده" ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان است. احمد 17 ساله مثل هر نوجوان افغانستانی دیگر مجبور شده بود، صلح ، امنیت وزندگی بهتری را دربیرون ازسرزمین خودش ودور از فامیل ودوستانش جستجو کند. شاید احمد فکر کرده بود که بارسیدن به اروپا میتواند ازشر همه ی بد بختی هایی که درافغانستان با آن روبرو بود؛ نجات پیدا میکند ولی تقدیر چنین نبود واین نوجوان دراولین دقایق رسیدن به سرزمین رویایی اش جان باخت.

حالا شاید پدرومادرش منتظر اند تا احوال ازپسر جوانش بشنوند ولی با تاسف خبری که آنها خواهند شنید خیلی درآور وتکان دهنده است. "احمد برای ابد پناهنده شد".


پلیس ایتالیا علت مرگ احمد را گرسنگی ومشکل تنفسی اعلان کرده است. ولی خبرنگاران میگویند علت مرگ او ممکن خشنونت قاچاقچیان باشد. جسد احمد به گفته ی پلیس به یکی از بیمارستانهای شهر منتقل شده است تا درآنجا کالبد شکافی شود. احتمالا پس ازکالبد شکافی معلوم خواهد شد که علت مرگش چیست.
درآخرین خبرهای نشر شده ؛ نیروهای دریایی ایتالیا جنازه یکی دیگر ازپناهجویان را نیز ازآب بیرون کرده اند. هویت این جنازه تا هنوز معلوم نیست ولی گفته میشود یکی ازکسانی باشد که دیشب توسط قاچاقچیان به آب انداخته شده بود.
پلیس ایتالیا همچنان گفته است که دونفر ازقاچاقیان را که یک فلسطینی ویک اوکراینی هستند بازداشت کرده است

۴ شهریور ۱۳۸۹

موج دیگر از پناهجویان افغانستانی وارد ایتالیا گردید



پلیس ایتالیا میگوید 18 تن ازپناهجویان افغانستانی را که به طور غیر قانونی صبح امروز وارد ایتالیا شده بودند، دستگیر کرده است. گفته میشود این پناهجویان روز گذشته بایک قایق ازیونان به طرف ایتالیا حرکت کرده بودند. این پناهجویان پس ازرسیدن درساحل کاتنزارو درجنوب ایتالیا که سرحد آبی بسیار کوتاه با یونان دارد، شناسایی شده اند. پلیس گفته است این مهاجرین به خاطر چک آپ پزشکی به یک بیمارستان منتقل شده اند وپس ازآن برای بررسی درخواست های پناهندگی آنها به کمپ های موقت در جزیره سی سیل منتقل خواهند شد. به گفته پلیس تمام این پناهجویان پایین هجده سال سن دارند وبیشتر ازمناطق غزنی، میدان وردک وهلمند افغانستان هستند.

روزگذشته نیز یک گروه چهل ودو نفری ازپناهجویان افغانستانی وارد ایتالیا شده بودند. ایتالیا پس ازیونان قوانین سختی را علیه مهاجرت غیر قانونی به تصویب رسانده است، براساس این قانون تمام افرادی که به صورت غیرقانونی داخل خاک ایتالیا میشوند مجرم محسوب میشوند وبا آنها برخورد های قانونی صورت میگیرد. دراین قانون همچنان توضیح داده شده است، کسانی که ثبوت قانونی برای درخواست پناهندگی داشته باشند، ازمجازات مستثنی خواهند بود.

۳ شهریور ۱۳۸۹

ورود یک گروه بزرگ ازپناهجویان افغانستانی درایتالیا

چهل دو پناهجوی افغانستانی صبح امروز به ایتالیا رسیدند. سخنگوی واحد اسکادران نیروی دریایی ایتالیا به خبرنگاران گفته است حوالی ساعت شش صبح امروز چهارشنبه 25 اگست، نیروهای گارد ساحلی این کشور، 42 مهاجرافغانستانی و 122 مهاجرکرد را که به طور غیر قانونی خودرا به ساحل کلبریا درجنوب این کشور رسانده بودند دستگیر کرده است.این مهاجرین درحدود پنج روز قبل بایک کشتی از ترکیه عازم ایتالیا شده بودند. وضعیت این پناهجویان خوب گزارش شده است وگفته میشود تنها یکی ازاین پناهجویان به دلیل مشکل تنفسی دربیمارستانی بستری شده است. این پناهجویان برای موقت در یک مرکز نگهداری از آواره گان منتقل میشوند تا درخواست های پناهندگی آنها بررسی شود.قاچاقچیانی که این مهاجرین را از ترکیه به ایتالیا رسانده بودند نیزتوسط پلیس ایتالیا دستگیر شده است.این قاچاقبران که یک ترک ویک اکراینی هستند پس ازآنکه پناهجویان را درساحل پیاده نمودند، میخواستند با یک قایق از آنجا فرار کنند ولی با شلیک نیروهای پلیس مجبور به توقف گردیده وبازداشت شدند. این اولین بار است که چنین گروه عظیم از پناهجویان افغانستانی با کشتی خودرا به ایتالیا رسانده اند. پیش ازاین پناهجویان افغانستانی با مخفی شدن درزیر کامیون های بار بری از بندرهای پاترا وایگومونیتزیا دریونان کوشش میکردند خودرا به ایتالیا وکشورهای دیگر اروپایی برسانند.مخفی شدن درزیر کامیون های باربری بیشتر اوقات به مرگ این پناهجویان می انجامید. درهمین حال افزایش بی سابقه مهاجرین افغانستانی دریونان وبی سرپناهی آنها عده ی از سازمانهای حقوق بشری دراین کشور را نگران ساخته است. طبق آخرین گزارش ها درماه جاری میلادی حدود 500 خانواده افغانستانی به یونان رسیده وبیشتر آنها به دلیل نداشتن سرپناه درپارکها ومحوطه کلیسا ها میخوابند.

۲۷ مرداد ۱۳۸۹

افزایش بی سابقه پناهجویان افغانستانی دریونان



گرچند ورود پناهجویان افغانی به یونان واروپا چیزی تازه ی نیست. وسالهاست که مردم افغانستان به دلیل جنگ ها ناامنی ها وفقر وتنگدستی کوشش میکنند خاک این کشور را ترک نموده ودرکشورهای دیگری آرامش وفردای بهتری را جستجو کنند. پناهجویان افغانستانی پس ازفرار ازکشور شان اولین امید را به ایران وپاکستان می بندند، کشورهای که همسایه ی افغانستان اند ودرقضایای جنگ سی ساله افغانستان دست درازی زیادی داشته اند. پناهجویان به محض رسیدن به کشورهای همسایه برخلاف آنچه تصور دارند به مشکلات زیادی روبرو میشوند.
تحقیروتوهین ردمرز شدن به دلیل نداشتن اسناد، بازداشت های خودسرانه وآزار واذیت درخیابانها توسط نیروهای امنیتی وگروه های ناسیونالیست اولین چیزهایست که یک مهاجر افغانستانی درایران وپاکستان باآن روبرو میشود. ازسوی دیگر این مهاجرین درکشورهای ایران وپاکستان حتی ازحقوق اولیه شان نیز بهروه مند نیستند، کودکان شان حق تحصیل را ندارند وبه خودشان نیز حق کار داده نمیشود. لذا مجبورند به طور سیاه بدون هیچ تضمین وبیمه کارکنند تا مایحتاج خانواده های شانرا بیابند. مهاجرین افغانستانی که درایران مانده اند حتا پس ازگذشت سی سال تا هنوز ازحقوق شهروندی شان برخوردار نیستند واسناد پناهندگی نیز ندارند. این همه مشکلات ونبودن امید برای بازگشت به افغانستان باعث میشود تا این آواره گان یکبار دیگر دست به مهاجرت بزنند. مهاجرت به سوی اروپا جایی که نظر به گفته خودشان، بزرگترین حامیان حقوق بشر هستند ودراین باره پیمان ها وقراردادهای زیادی امضانموده اند.


سفر دوباره از ایران وپاکستان ازمیان ترس وحشت بسوی اروپا آغاز میشود وخانواده های که آرزو دارند حد اقل برای فرزندان شان جای امنی را پیدا کنند راه های دور ودرازی را با خطر جان می پیمایند تا به مرز ایران وترکیه برسند، آنها درمرز ایران وترکیه باید سخره های کوه سلماز را پیاده ویا سوار بر مرکب قاچاقچیان پشت سربگذارند، جایی که بسیاری ازاین پناهجویان دردام مافیایی کرد که درقله کوه سلماز درکمین اند گیر می افتند ومجبور اند به آنها پول بپردازند وگرنه با سرنوشت بدی دچار میشوند. هارون یکی از مهاجرین افغانستانی که از مرزسلماز گذشته است یک چشم وانگشتان پای چپش را ازدست داده است. او که حالا درشهر پاریس فرانسه درخواست پناهنده گی کرده است وآرزو دارد آنجا نقطه پایان بدبختی هایش باشد. وقتی ازسرگذشت سفرش قصه میکند چشمانش را آب میگیرد وبامکث های فراوان وعقده درگلو میگوید؛ به خاطر که پول نداشتم مافیا چشمم را درآوردند وانگشتان پایم را قطع کردند. پس ازآن دیگر صحبتی نمیکند وبه من اشاره میکند که دیگر توانایی صحبت کردن را ندارد.
درخاک یونان: اینجا شهرآتن پایتخت یونان است. شهری که باتاریخ پیوند خورده است وزمانی مرکز فلسفه ومدنیت دراروپا بوده است. اینجا درپارکی به نام athiki جمعیت عظیمی ازپناهنده گان افغانستانی که اکثریت آنهارا خانواده ها وکودکان زیرسن هجده سال تشکیل میدهد، روی صندلی ها لم داده اند وهررهگذر ی را به فکر پارک زر نگار درکابل می اندازد. این جعیت عظیم حدود یک ماه است به یونان رسیده اند ولی تاحال بی سرپناه اند وبی سرپناهی آنها عده ازموسسات حقوق بشری دراین شهر را نیز نگران ساخته است. این پناهجویان دراین پارک میخوابند وهمیشه نگران امنیت جانی خود هستند. ازسوی دیگر؛ کودکان این پناهجویان دروضعیت بسیار شکننده ی بسر میبرند. آنها به دلیل راجستر نشدن وامید برای رفتن به دیگر کشور ها هیچ گاهی نمیتوانند درصورت مریض شدن به داکترمراجعه کنند، چون نظر به قانون یونان؛ مهاجرینی که توسط پلیس راجستر نشده وبرگه ثبت وشناسایی اش را با خود نداشته باشد نمیتواند ازخدمات درمانی استفاده کند.


آقای yotis مسول موسسه امداد گر دانشجویان درآتن میگوید؛ اگر موسسات بین المللی به این پناهجویان توجه جدی نکند وضعیت بسیار اسف بار خواهدشد. طبق آمار ریاست اتباع خارجه دروزارت داخله یونان، سال گذشته نزدیک به 19 هزار پناهجوی افغانی داخل خاک یونان شده است وازاین تعداد نظر به گزارش کمشنری عالی سازمان ملل متحد، درحدود 6000 نفرآنرا کودکان زیر سن 18 سال تشکیل میدهد. اما امسال طوریکه پیداست این رقم بطور گسترده ی درحال افزایش است. این مهاجرین که اکثرا از ولایتهای میدان وردک، قندهار، غزنی وهرات هستند، دلیل فرار ازافغانستان را افزایش ناامنی ها، جنگ ونقض حقوق بشر، فقرگسترده، عدم ثبات سیاسی وازبین رفتن امید برای آینده بهتر میدانند.
علی پناهی میگوید؛ به تازگی حدود صد خانواده ازمردم بهسود ودایمرداد که دراثر حمله کوچی ها به آن منطقه آواره شده بودند، به اینجا رسیده اند. پناهی میگوید کوچی ها باسلاح های سنگین بالای خانه های آنها حمله نموده وچندین قریه رادرآن منطقه ویران وده ها نفر را کشته اند. او میگوید نزدیک به شش سال است که هرسال درگیری بین مردم هزاره بهسود ودایمرداد وکوچی های پشتون ادامه دارد ولی دولت افغانستان هیچ اقدام جدی برای حل این قضیه ازخود نشان نداده است. او می افزاید دیگر امیدی برای مردم باقی نمانده وهمه برای پیداکردن یک زندگی آرام ازافغانستان فرار میکنند. ازپناهی پرسیدم آیا یونان آخرین مقصد سفرش بوده ویا میخواهد به کدام کشور دیگر برود؟ پناهی میگوید:" دریونان حقوق بشری وجود ندارد و دولت هیچ کمکی به مهاجرین نمیکند. وقتی یک مهاجر به یونان میرسد پولیس یونان اورا میگیرد، یک هفته بازداشت میکند وبعد یک برگه ترک خاک برایش میدهد ومیگوبد برو به سلامت. دولت یونان هیچ فکری به وضعیت مهاجرین نمیکند. حالا ببینید این جمعیت که درپارک میخوابند همه را دولت ومسئولین یونان خبردارندولی هیچ کسی نیست بپرسد آیا این مهاجرین حق وحقوق انسانی هم دارد یانه. هیچ مهاجری در یونان نمیخواهد بماند همه میخواهدبه کشورهای دیگر بروند ومیگویند، انگلستان، ناروی، فنلند ودانمارک کشورهای خوبی هستند ومردمش با مهاجر کمک میکنند."


بااین حال اکثر کشور های اروپایی ازجمله انگلستان، ناروی، سویدن، فنلند واتریش که مهاجرین به آنجاها چشم دوخته اند؛ تا سرپناهی درآنجا برای خود بیابند؛ با اعمال قوانین سخت گیرانه ی، اکثریت پناهجویان را به محض رسیدن به این کشورها یا به افغانستان رد مرز میکنند ویاهم به دلیل قوانین دبلین ، دوباره به یونان میفرستند. یونانی که باوجود شمولیتش دراتحادیه اروپا، هیچ مسئولیتی درقبال حقوق پناهجویان ازخود نشان نمیدهد و به همین دلیل است که ازسال 2009 تا به حال چندین مؤسسه ی حقوق بشری ازجمله کمسیاری عالی سازمان ملل درامور پناهنده گان وسازمان عفو بین الملل بارها ازاین دولت به خاطربد رفتاری با مهاجرین شکایت نموده اند. دولت یونان اما، هیچ گاهی به این شکایت ها پاسخ نداده وتنها اقدام این کشور درمورد مهاجرین درسال 2009 به برداشتن بازداشت گاه شهرmettilini درجزیره lisbo خلاصه شده است. بازداشت گاه mettilini جایی بود که اکثرنوجوانان افغانستانی، ایرانی وکرد به محض رسیدن از راه دریا به آنجا بازداشت میشد وهرکدام آنها به مدت شش ماه درآنجا زندانی می شدند.
داستان پناهجویان افغانستانی دریونان،همه ساله تراژدی های درد ناکی را حکایت میکند. برخورد بد نیروهای امنیتی این کشور با مهاجرین، حمله گروه های ناسیونالیست به آنها وغرق شدن در دریا ویا له شدن درزیر لاری های باربری برای گذشتن ازمرز ورفتن به سوی کشورهای دیگر اروپایی، همه وهمه چیزهای ست که مهاجرین قبل ازرسیدن به این کشور باید درذهن داشته باشند. گرچند با روی کار آمدن دولت چپی دریونان؛ برخورد نیروهای پلیس با مهاجرین خوبتر شده است ودیگر خبری ازبازداشت های خودسرانه ولت کوب درخیابانها به چشم نمیخورد ولی بازهم گروپ هایی از افراد ناسیونالیست که اکثرا جوانان هستند، درگوشه وکنار شهر درکمین مهاجرین اند وگاه وناگاه به آنها حمله میکنند. اکثر خانواده های مهاجر که درپارک ها میخوابند، قصه های تلخی ازیونان دارند؛ آنها میگویند شب هنگام هیچ کسی نمیتواندراحت بخوابدچون بطور ناگهانی گروپ های ازافراد چماغ بدست درپارکها سرازیر میشوند وبدون هیچ پرسشی شروع به لت کوب مهاجرین میکنند. هنگامی که ازنیروهای پلیس کمک میخواهیم؛ به موقع به محل نمیرسند وازاینکه نیروهای امنیتی این کشور هیچگاهی یک اقدام جدی برای دست گیری این افراد ازخود نشان نداده، این گروپ ها هرروز دست به فجایع بیشتری میزنند. بااین حال آقای کوسوتیس مسئول بخش اتباع خارجی دروزارت کشور یونان گفته است: تاکنون بیش از 40000 هزار مهاجر افغانی دراین کشور راجستر شده اند وازاین جمله تعداد کمی ازآنها توانسته اند مدارک پناهجویی را دریافت کنند. برای بقیه پناهجویان برگه های موقت اقامت دریونان داده شده است، آنها بایدپس از به اتمام رسیدن تاریخ برگه های موقت ؛ این کشور را ترک کنند.

۲۶ مرداد ۱۳۸۹

سازمان عفو بین الملل سنگسار یک زوج جوان را که درلایت قندوز افغانستان توسط جنایت کاران طالب سنگسار شد محکوم کرده است


سام ظریفی مسئول بخش آسیا واقیانوسیه سازمان عفو بین الملل این سنگسار را جنایت فجیع خوانده وگفته است اعمال خشونت آمیز نیروهای طالبان وسایر گروه های شورشی نسبت به مردم افغانستان به شدت افزایش یافته است.

این زوج جوان مسکونه منطقه ملاقلی در ولایت قندوز که به دلیل داشتن رابطه عشقی باهم فرار نموده بودند تو سط افراد طالبان دستگیر وپس ازآن دربازاری درهمین ولسوالی که تحت کانترول این جنایت کاران می باشد بافتوای شخصی که ادعای رهبری این گروه را درمحل دارد، سنگسار شد. به گزارش سازمان عفو بین الملل این نخستین سنگسار درافغانستان پس ازسال 2001 میلادی است.

سام ظریفی مسئول بخش آسیا واقیانوسیه سازمان عفو بین الملل این سنگسار را جنایت فجیع خوانده وگفته است اعمال خشونت آمیز نیروهای طالبان وسایر گروه های شورشی نسبت به مردم افغانستان به شدت افزایش یافته است.

بنابه گزارش عفو بین الملل، این سنگسار دوروز پس از آن اتفاق افتاده است که شورای علمای افغانستان، ازدولت خواست تا اجرای مجازات های اسلامی که " حدشرعی" نامیده میشود، به عنوان " امتیازی" به طالبان باهدف پایان دادن به درگیری ها دراین کشور به اجرا درآورد. ازاینجا معلوم است که شورای علمای افغانستای نیز با تبانی نیروهای جنایت کار طالب میخواهند افغانستان را یک بار دیگر جهنمی برای مردمان این کشور سازد. سام ظریفی ازدولت وشورای علمای افغانستان خواسته است، این سنگسار را محکوم کنند وبا همه موارد مشابه که با حقوق بشر مغایرت دارد مقابله کنند.
عفو بین الملل به نقل ازمقام های محلی نوشته است؛ این زوج به پاکستان فرار نموده بودند ولی پس ازآنکه خانواده هایشان با ازدواج آنها موافقت کردند، به منطقه برگشتند؛ اما دادگاه جنایت کاران طالب آنها را به سنگسار محکوم نمود. سازمان عفوبین الملل هشدار داده است که دولت افغانستان نباید حقوق بشر، بویژه حقوق زنان واقلیت هارا قربانی صلح با گروه شورشی طالبان کند.
حامد کرزی که همیشه جنایت کاران طالب را برادران خود قلمداد میکند؛ چند روز پیش برای امتیاز دهی بیشتر به جنایت کاران طالب. کانفرانسی را با شورای علمای افغانستان که درتبانی با این گروه دهشت افگن قرار دارد دایر کرد ونتیجه آن شروع همین کشتار مردم بی گناه وسنگسار زنان دراین کشور است.

جنایت کاران طالب یک زن ویک مرد را درولایت قندوز سنگسار کردند



افراد طالبان بلا فاصله حکم سنگسار این دونفر را اعلام نموده ودرحالی که دستان این دونفر به پشت بسته شده بود، آنهارا درخالیگاهی ایستاد کردند وجعیت بسوی آنها شروع به سنگ اندازی کردند تااینکه این دونفر کشته شدند.

طالبان یک زن ویک مرد را درولایت قندوز درشمال افغانستان سنگسار کردند. گفته میشود این زن ومرد قبلا توسط طالبان به داشتن روابط نامشروع متهم شده بودند. عبدالستار یکی ازباشنده گان محل به خبرنگاران گفته است، حدود صد نفر ازافراد طالبان شام شنبه درقریه جمع شدند وسپس بیانیه ای را درمورد متهم بودن این دونفر به داشتن رابطه عشقی خواندند، سپس آنها اعلام نمودند که این دونفر به داشتن رابطه شان اعتراف نموده اند. افراد طالبان بلا فاصله حکم سنگسار این دونفر را اعلام نموده ودرحالی که دستان این دونفر به پشت بسته شده بود، آنهارا درخالیگاهی ایستاد کردند وجعیت بسوی آنها شروع به سنگ اندازی کردند تااینکه این دونفر کشته شدند. فردی که ادعا میکند فرمانده طالبان درمحل است به آژانس فرانس پرس گفته است: این دونفر به داشتن رابطه عشقی شان اعتراف نموده بودند وبراین اساس محکوم به سنگسار شدند.
هفته گذشته نیز خانم48 ساله ی به نام صنوبر درحالی که حامله بود ازطرف جنایت کاران طالب درولایت باد غیس درحضور مردم 200 شلاق زده شد وبعدا تیرباران گردید. این گروه جنایت کار همه روزه درگوشه وکنار افغانستان مردم را به بهانه های مختلف چون جاسوس وغیره تیر باران میکنند. دراین درحالیست که حامد کرزی همیشه جنایت های این گروه را نادیده میگیرد وآنها را برادر خطاب میکند. حامد کرزی ازسال 2009 تاحال کوشیده است نامهای افراد این گروه را که متهم به جنایات جنگی وجنایت علیه بشریت هستند ازلیست سیاه سازمان ملل حذف کند. هفته گذشته سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای خواستار آن شد، تا این جنایتکاران به دلیل ارتکاب جنایات جنگی تحت پیگرد قرار گرفته و در دادگاه بین المللی جزایی محاکمه شوند.

۲۲ مرداد ۱۳۸۹

دامنه کشتار مردم هزاره توسط کوچی طالبان از بهسود و دایمیرداد به کابل رسید


کبیر سالاری کابل 
گروه عظیم ازتظاهرات کنند گان ازغرب کابل بسوی مرکز شهر حرکت نموده اما نیروهای پلیس، اردوی ملی ونیروهای امریکایی برای جلوگیری آنها درحال تنگ کردن حلقه محاصره هستند. آنها با شلیک های هوایی میخواهند مردم را متفرق کنند ولی جمعیت خشمگین درحال افزایش است.
ساعت هشت صبح امروز بیست و دوم اسد، درگیری مسلحانه بین کوچی ها و هزاره های ساکن در منطقه جبار خان، در کنار شهرک جاجی نوروز بای در کابل اتفاق افتاد که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ده تن شده است. این درگیری در مربوطات حوزه سیزدهم امنیتی پولیس و در محدوده های دار الامان، در دامنه های کوه های غربی کابل ( کوه قورغ ) صورت گرفته است.
جوان هزاره که امروز درغرب کابل توسط کوچی های مسلح کشته شد
هزاره ها کوچی ها را در منطقه متهم به تیر اندازی بالای خانه ها و افراد غیر نظامی می کنند، اما کوچی ها مدعی اند که هزاره در این منطقه شروع به حمله کرده اند. در حالیکه شاهدان عینی از کشته شدن تعداد زیاد از هزاره های ساکن در این منطقه خبر داده اند که توسط کوچی های مسلح هدف قرار گرفته اند. اما گزارش ها می رساند که تا هنوز یک تن از هزاره ها در نتیجه شلک افراد پولیس کشته و چند تن دیگر نیز زخمی اند.
گفته می شود درگیری زمانی اتفاق افتاد که مردم برای تثبیت زمینهای خود به منطقه رفته بودند و از طرف کوچی های مسلح مورد حمله قرار گرفتند. گزارشهای اولیه حاکی از آن است که دها تن از کوچی های مسلح بعد از برخورد با مردم منطقه، به تمام کسانی که در محل برای تفریح گرد آمده بودند نیز حمله کرده و چند تن آنها را زخمی ساخته اند.
این منطقه یکی از مناطق مورد منازعه در کابل بین هزاره ها و کوچی ها می باشد که همه ساله مشکلاتی را به بار می آورد اما این بار این رویارویی منجر کشته و زخمی شدن افراد شده است.
مردم پس از کشته شدن یک تن توسط یک مامور پولیس دست به تظاهرات زده و گزارشها می رساند که هنوز صدای شلیک در منطقه شنیده می شود.
این حادثه در منطقه ای از کابل پایتخت اتفاق می افتد که در سه کیلومتری آن یک مرکز مجهز اردوی ملی قرار دارد و هزاران فرد مسلح اردو در آنجا مستقر هستند. مردم محل پولیس را به حمایت از کوچی ها متهم کرده و مدعی اند که پولیس به طرف آنها شلیک کرده اند. اما نیرهای امنیتی ادعا دارند که برای مهار کردن جنگ به منطقه آمده اند و از بروز حوادث وحشت ناک جلوگیری نموده اند.
نیروهای پلیس درحال شلیک بسوی تظاهرات کننده گان (عکس از گیتی امیج)
این حادثه به دنبال حمله کوچی ها در ولسوالی های بهسود و دای میرداد میدان وردک که دهها کشته زخمی برجای گذاشت، اتفاق افتاده است. چند ماه قبل دسته های مسلح از کوچی به ولسوالیهای بهسود و دادی میرداد میدان وردک حمله نموده و تعداد از مردم بی گناه هزاره ها را به شهادت رساندند. آگاهان مسایل بر این عقیده اند که این حرکت ها کاملا سازماندهی شده است، و هدف از این گونه حرکت های مختل کردن اوضاع در شرایط حساس انتخابات دور دوم مجلس نماینده گان می باشد.
رویاروی کوچی ها با هزاره بر سر زمین پیشینه ای طولانی دارد و همه ساله در نقاط مختلف افغانستان این کشمکش ها قربانی های خود را می گیرد، اما این اولین بار است که در کابل این درگیری ها منجر به کشته و زخمی شدن افراد می گردد.
یکی ازمردم هزاره که با شلیک پلیس زخمی شده
گزارش های تائید ناشده حاکی از آن است که افراد ملا تره خیلی نماینده کوچی ها در این درگیری دست داشته و ظاهرا بیشتر شلیک از سوی نیروهای او صورت می گیرد. تا هنوز آمار دقیق تلفات به دلیل محاصره بودن منطقه از سوی نیروهای امنیتی، وجود ندارد اما احتمال افزایش تلفات غیر نظامیان وجود دارد و ممکن است این رقم افزایش یابد.
گروه عظیم ازتظاهرات کنند گان ازغرب کابل بسوی مرکز شهر حرکت نموده اما نیروهای پلیس، اردوی ملی ونیروهای امریکایی برای جلوگیری آنها درحال تنگ کردن حلقه محاصره هستند. آنها با شلیک های هوایی میخواهند مردم را متفرق کنند ولی جمعیت خشمگین درحال افزایش است.
تظاهرات کننده گان درغرب کابل دربرابر حمله کوچی های طالبان(عکس از گیتی امیج)

وضعیت فوق العاده در کابل، حمله جنایتکاران کوچی با سلاح های سنگین به جان و مال مردم هزاره


حوزه ششم پلیس در غرب کابل به آتش کشیده شد. از حوزه سیزدهم در پل خشک نیز دود غلیظ آتش برخواسته است. هر لحظه به جمعیت مردم هزاره برای اعتراض افزوده می شود. یک خبر تایید نشده حاکی از آن است که یکی از پسران رحیم وردک وزیر دفاع کار هماهنگی پلیس و کوچی ها را برای حمله بر مردم هزاره انجام می دهد./ ساعت شش عصر به وقت کابل


عکس ازکبیر سالاری
تمام راه های ارتباطی به غرب کابل توسط پلیس و اردوی افغانستان مسدود شده است. دشت برچی در غرب کابل در محاصره می باشد. صدای تیراندازی از نواحی مختلف غرب کابل به گوش می رسد. تاکنون بیش از ده تن از مردم هزاره کشته شده اند./ ساعت پنج و نیم عصر به وقت کابل
عکس ازکبیر سالاری

امروز در منطقه ی دارالامان شهر کابل، کوچیان مسلح به جان و مال مردم هزاره حمله کردند و تاکنون 6 تن از مردم هزاره کشته و 16 تن زخمی شدند.
هم چنان قرار معلومات مردم، بیش از پانزده تن از مردم هزاره اسیر کوچی می باشند که از این میان 3 تن زخمی شدگان توسط اردوی ملی زخمی شده اند.
تظاهرات مردمی از دشت برچی و اکنون در مناطق مختلف مانند کوته سنگی ادامه دارد.

راهپیمایی و اعتراض خودجوش مردم هزاره/ عکس از گتی ایمیج
تمام راه های ارتباطی به غرب کابل توسط پلیس و اردوی افغانستان مسدود شده است. دشت برچی در غرب کابل در محاصره می باشد. صدای تیراندازی از نواحی مختلف غرب کابل به گوش می رسد.
گفته می شود کوچی های مسلح که به مردم در غرب کابل حمله کرده اند، افراد وابسته به ملا تره خیل کوچی می باشند. چند روز پیش نظامیان ملا تره خیل بروی مردم در شهر کابل آتش گشودند که در نتیجه ی آن هفت تن به شدت زخمی شدند. دو تن از زخمی شدگان در شفاخانه جان دادند. خانواده های قربانیان خواهان محاکمه ی ملا تره خیل می باشند و او را مستقیم در کشتن مردم دخیل می دانند.

۱۵ مرداد ۱۳۸۹

افغانستان، جنگ وتجاوز گسترده به زنان، بدون کیفر

خودکشی زنان برای خلاصی از خشونت وفرارازخانه برای رفتن به مدرسه، رویایی برای رسیدن به عدالت برای زنان افغانستان است. داستانهای این قشر ازجامعه افغانستان حقایق وتراژدی های زیادی را حکایت میکند.
خشونت جنسی درتمام اقشار جامعه بسیار گسترده است واکثر قربانیان آن بین 7 تا 30 سال عمر دارند، اما دراین زمینه اطلاعات کافی در دسترس نیست زیرا درموارد زیادی به دلیل ترس هیچ زنی جرئت گفتن آنرا ندارد ونظربه سنت های حاکم درجامعه افغانستان؛ انتشار اینگونه خشونتها، رسوایی خانواده پنداشته میشود ورنج درد ناک اجتماعی را درپی دارد. ازسوی دیگر جستجوی عدالت برای یک زن که متهم به زنای محصنه شده باشد؛ خشونت های بیشتری را به دنبال داشته وشکایت ازآن نیز دستیگیری قربانی را سبب میشود. دردناک تر ازاین، درافغانستان تاهنوز کلمه تجاوز تعریف نشده باقی مانده است وبه همین سبب است که دختران خورد سالی که به شوهر داده میشوند؛ بدون اینکه ازشوهرانشان راضی باشند، به جبر وزور به داشتن رابطه جنسی وادار میشوند واین مورد درحالیکه ازنگاه قوانین بین المللی حقوق بشر، تجاوزجنسی تعریف شده است؛ درکشور افغانستان درنظر گرفته نمیشود. زنان افغانستان درخانه، در خیابان، درمحل کار وحتی درمدرسه ها نیز اگر تنها باشند درمعرض خطر تجاوز جنسی هستند.
مصونیت از مجازات برای تجاوز جنسی تقریبا عام است. درسال 2009 دونفری را که متهم به تجاوز به یک دختر خورد سال شده بودند؛ به شکل غیر منتظره ی توسط رییس جمهور کرزی بخشیده شدند. خلاءدرنظام قضایی وپیروی ازقوانین سنتی وافراطی دربسیاری ازولایات؛ روز به روز زن ستیزی را دراین کشور بیشتر ساخته است. اکثریت زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند ویا متهم به زنای محصنه میشوند؛ بدون هیچ باز پرسی؛ یا توسط اعضای فامیل شان کشته میشوند ویاهم توسط حاکمان محلی. این مورد اکثرا درمناطق روستایی وجنوب شرق کشوربیشتر رایج است وبسیاربه ندرت گزارش داده میشوند. بطور مثال درسال 2008 تنها "96" مورد قتل ودرسال 2009 تنها "35" مورد گزارش شده واین واضح است که تعداد قربانیان بسیار بالاتر وبیشترمی باشد. مصئونیت ازمجازات برای عاملان خشونت وتجاوزنیزبه یک امر عادی تبدیل شده است، تحقیقات سازمانهای حقوق بشری نشان میدهد که 39% افراد متهم به تجاوز وخشونت؛ ازطرف اشخاص صاحب نفوذ وقدرتمند محلی مورد حمایت وپشتیبانی قرار میگیرند.
"ازسوی دیگر راه حل های رایج درجامعه قبیلوی افغانستان برای اصلاح تجاوز جنسی نیز چنین است: ازدواج با متجاوز، دادن پول به خانواده قربانی، متهم کردن قربانی به زنای محصنه ویاهم کشتن آن برای پاک کردن توهین خانوادگی."
گزارش دیده بان حقوق بشر، ژوئیه 2010
تهدید وارعاب علیه زنان که کار میکنند ودر زندگی عمومی مشارکت دارند، بطور گسترده درافغانستان ادامه دارد. دراین میان؛ اعضای پارلمان وشورای ولایتی، افسران پلیس وزنان که در دفاتر سازمان های بین المللی (ازجمله سازمان ملل متحد) وسازمانهای غیردولتی کارمیکنند، زنان که درسازمانهای مدافع حقوق بشر ویاسازمانهای مدافع حقوق زن فعالیت دارند، زنان هنر پیشه، خواننده و خبرنگاران تلویزیون؛ بطور دایم ازطرف افراد وابسته به طالبان ، قوماندانهای محلی، رهبران قبیلوی _مذهبی، افراد خانواده، جامعه وحتا توسط مقامات دولتی مورد حمله وتهدید قرار میگیرند.
به شکل تلفونی
شب نامه ها
( تهدید به مرگ به اشکال وحشتناک برای زن وخانواده اش، توسط افراد طالبان ودیگر گروپ های افراطی نوشته شده وبه آنها تحویل داده میشود. تعقیب وتوهین درخیابان.
حمله وتخریب خانه ها ودفاتر آنهاوتهمت وافترا برای ترور شخصیت آنها درجامعه ازمواردی ست که هرزن افغانستانی که میخواهد درزندگی اجتماعی سهم داشته باشد، باآن روبروست.
پرخاشگری فیزیکی
سوء قصد وحمله بالای زنان فعال افغانستان بسیار معمول است. بطور مثال ملالی جویا، نماینده پارلمان در سال 2006 درداخل پارلمان مورد حمله فیزیکی قرارگرفت و درسال 2007 ازمجلس نماینده گان اخراج گردید. خانم جویا پس ازاخراج شدن ازپارلمان مدام تهدید به مرگ میشد، زیرا اوجنگ سالاران را درپارلمان به چالش کشیده بود وبرای آن زندگی اش به یک زندان تبدیل شد که نیاز به محافظان بی شماری داشت، خودش نیز به زندانی ی که هرشب باید محل اقامتش را تغییر میداد.
قتل
به عنوان مثال ملالی کاکر، یک افسربلند رتبه پلیس در ماه سپتامبر 2008 به قتل رسید. ملالی درراس یک گروه ازپلیس قندهار قرار داشت که خشونت های خانوادگی را بررسی میکرد. ستاره اچکزای، یکی ازاعضای شورای ولایتی که زنان را به مبارزه برای گرفتن حقوق انسانی شان تشویق میکرد، درماه آپریل 2009 درقندهار کشته شد، شیما رضایی مجری یک برنامه موسیقی درتلویزیون خصوصی طلوع درماه مه 2005 درخانه اش درشهر کابل به شکل مرموزی کشته شد، خانم ذکیه ذکی معلم و رییس یک رادیوی خصوصی پس ازدریافت چندین تهدید به مرگ، درماه ژوئن 2007 درشهر جبل السراج ولایت پروان درخانه اش به قتل رسید، شکیبا سانگه آماج خبرنگار تلویزیون شمشاد درماه ژوئن 2007 درخانه اش درشهر کابل کشته شد وخانم نرگس تنها دکتر ولادی نسائی درولسوالی گلستان ولایت فراه درماه ژوئن 2009 همراه با شوهر وپسرش به قتل رسید. اینها تنها گوشه ازحقایق پنهان وتراژدی های غمناک زنان افغانستان است که تاحال هیچ یک ازاین قتل ها تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته اند.

هم اکنون بعضی از زنان فعال درعرصه های سیاسی، فرهنگی واجتماعی پس از دریافت تهدید های مکرر، مجبور به عقب نشینی میشوند؛ آنها برای فرار ازمرگ خانه نشینی را اختیار نموده وامیدوارند اینگونه خود وفامیلش را نجات دهند. بسیاری دیگرباوجود این همه خطر، برای حفظ رول شان درجامعه و رسیدن به عدالت اجتماعی ودفاع ازحقوق زنان به مبارزه شان ادامه میدهند.
آزادی زنان افغانستان از انحصار "برقع" بزرگترین هدف جامعه بین المللی درسال 2001 بود، ولی امروز برقع برای زنان افغانستان به یک حمایت کننده خاص تبدیل شده است. دریچه های پارچه ای که ترس های زنان افغانستان را مخفی می سازد وبرای خلاص شدن ازشرآن تنها یک حرکت دست کافی نیست، زیرا این پنجره ها با میخ های بزرگی به صورت زن افغانستان محکم شده است وسالها فعالیت وجانبازی نیاز است تا آنرا برکَنَد ودورش .
زنان درمجلس
سهم زنان درپارلمان کشور 25درصد است، یکی ازبالاترین آمار درجهان وبه ظاهر یک دستاورد بزرگ. اما درعمل ؛ تاثیرو وزن زنان درپارلمان چی اندازه است؟ متاسفانه باید گفت: "بسیار کم" ملالی جویا به دلیل مخالفت با جنگ سالاران درسال 2007 از پارلمان اخراج گردید""، درحال حاضر او به یکی ازچهره های شناخته شده ونماینده مبارزان زن افغانستان برای حقوق بشردرعرصه بین المللی تبدیل شده وجوایز بسیاری را دراین زمینه ازآن خود کرده است. ملالی جویا گفته است : نقش اکثریت زنان درپارلمان افغانستان نمادین است. بعضی ازآنها به شدت بنیاد گرا هستند ونظربه تاثیر پذیری ازجامعه مرد سالار افغانستان؛ با زنان دیگر کاملا مردانه برخورد میکنند. او میگوید: "یکی ازهمکارانم درپارلمان به من حمله کرد وگفت اگرساکت نباشی کاری میکنم که هیچ مردی جرئت کردن آنرا نداشته باشد!" ملالی می افزاید: اکثریت زنان درپارلمان، با دولت سازش میکنند تا زندگی آرامی داشته باشند، زیراازشرایط موجوده میترسند. ازسوی دیگردرپارلمان زنان دموکراتیک بسیار کم وانگشت شمار اند، کسانی که سازش را نمی پذیرند وتصمیم میگیرند حقایق را بگویند؛ مورد حمله وتهدید قرار میگیرند، چنانچه برای من اتفاق افتاد. برای همین؛ آنها بیشتر اوقات ساکت هستند."