۲۰ فروردین ۱۳۹۰

ارگ نشینان پایتخت به اندازه طالبان در قتل اجمل نقشبندی دست دارند


عناوین رسانه های افغانستان در پنجمین سالیاد کشته شدن خبرنگار فقید افغانستانی "اجمل نقشبندی" به دست گروه طالبان" با گذشت پنج سال از کشته شدن اجمل نقشبندی به دست طالبان، دولت تاهنوز در مورد چگونگی مرگ وی تحقیق نکرده است".

چگونگی داستان قتل اجمل نقشبندی وسید آغا راننده ی آنها توسط گروه ملا داد الله در هلمند

چهارم ماه مارچ 2007: اجمل نقشبندی خبر نگار افغانستانی همراه با دانیل ماسترو جکومو خبرنگار روزنامه " لا ریپوبلیکا" ایتالیا وسید آغا راننده ی آنها در ولسوالی ناد علی ولایت هلمند که بزرگترین مرکز کشت تریاک است، توسط طالبان اختطاف گردیدند.
ملا حیات الله سخنگوی گروه طالبان در هلمند، در تماس با رسانه ها گفت: این سه نفر که بدون اجازه داخل منطقه شده بودند، از طرف افراد طالبان بازداشت وفعلا در باز داشتگاهی که توسط ملا داد الله معروف به فرمانده " خونخوار" اداره می شود، زندانی هستند. پس از نشر این خبر در رسانه ها؛ ملا داده الله فرمانده خونخوار طالبان در هلمند، سید آغا راننده ی که اجمل نقشبندی ودانیل ماسترو جکومو را به هلمند برده بود، را سربرید. گناه سید آغا این بود که موترش را به کرایه داده بود تا بتواند از این راه نان آور فامیلش باشد.
بلا فاصله بعد ازنشر این خبر، ویدیوی سربریدن شدن سید آغا توسط ملا داد الله، از تلویزیون الجزیره پخش گردید. دراین وید یو اجمل نقشبندی وماسترو جکو نیز دیده می شد که دست های شان به پشت بسته شده بود، ملا داد الله پس از خواندن بیانیه اش که گویا سید آغا یک جاسوس است سر او را با کارد، برید وبعد به ماسترو جکومو اجازه داد تا ازدولت ایتالیا برای آزادی اش کمک بخواهد. ملا داد الله که بار ها در مصاحبه هایش با خبرنگاران عرب وپاکستانی گفته بود " اگر روزی گردن یکی از دشمنانش را نبرد هیچ گاه خودش را آسوده احساس نمی کند" پس از این عمل شرم آورش خطاب به دولت افغانستان و ایتالیا گفت که اگر به فکر آزادی اجمل نقشبندی وماسترو جکومو هستند، باید بدون قید وشرط، پیشنهادات طالبان را قبول نموده وبه آن عمل نمایند.

گرچند در آن روز ها شروط طالبان برای آزادی این دو خبرنگار گنگ ونامعلوم بود، ولی رسانه های داخلی وخارجی از یک چیز صحبت می کردند" خروج نیروهای ایتالیایی از افغانستان در بدل آزادی اجمل ودانیل ماسترو جکومو". اما مقامات افغانستان در آن وقت می گفتند که هیچ شرطی را مبنی بر آزادی این دوخبرنگار از سوی طالبان قبول نخواهند کرد. در پشت پرده اما، مقامات دولت افغانستان، تحت فشار سیاسی کشور ایتالیا وبعضی کشورهای دیگر، به مذاکرات مستقیم شان با ملا داد الله از طریق مقامات محلی هلمند وسران اقوام، ادامه میداد. من که در آن زمان با یک گروه از خبرنگاران ایتالیایی در کابل کار می کردم، هرروز خبرهای ضد ونقیض را می شنیدم. مثلا یک روز خبرنگاران ایتالیایی می گفتند که دولت افغانستان در تماس با وزارت خارجه ایتالیا گفته است که آنها با طالبان به توافق رسیده اند وبه زودی این دوخبرنگار آزاد خواهند شد. اما روز دیگرش باز هم صحبت از این بود که طالبان پیش نهاد جدیدی برای آزادی این دو خبرنگار دارند. ولی هرروز تا کید براین بود که "نباید در مورد این مسایل صحبت کرد" چون ممکن است صحبت کردن در باره این مسایل، این دو خبرنگار را بیشتر در معرض خطر قرار دهد. این کشمکش های پشت پرده همچنان ادامه داشت که ملا داد الله حوصله اش سر رفت ودر تماس با رسانه ها شرط هایش را برای آزادی این خبرنگار، واضح ساخت.
دهم ماه مارچ 2007 برابربا 19 ماه حوت 1385: ملا داد الله فرمانده ارشد طالبان در تماس با رسانه ها شروط آزادی اجمل، جکومو وسید آغا را اعلام کرد؛ ملا داد الله در این تماس تلفونی به رسانه ها گفت؛ در صورتی که نیروهای نظامی ایتالیا خاک افغانستان را ترک کنند ودر صورتی که معلوم شود که "دانیل ماسترو جکومو" یک جاسوس نیست، آنها این خبرنگار ایتالیایی را آزاد خواهند کرد. اما داد الله وملا رحمت الله آزادی اجمل نقش بندی را مشروط به آزادی تعدادی از فرماندهان آنها از جمله ملا منصور داد الله برای ملا داد الله فرمانده خونخوار طالبان دانستند.
18 ماه مارچ 2007 برابر با 27حوت 1385: یک خبرنگار ایتالیایی در کابل به من گفت: که روز گذشته افراد طالبان، دانیل ماسترو جکومو را آزاد نموده اند. کاپریلی در حالی که از من خواست این خبر را پیش خودم نگه دارم، افزود که جکومو را طالبان به "ریش سفیدان منطقه" وافرادی از شفاخانه ی امرجنسی در هلمند تحویل داده اند.

از سوی دیگر درهمین روز، روزنامه ی لا ریپوبلیکا ی ایتالیا نوشته که خبرنگار آنها" دانیل ماسترو جکومو" در بدل آزادی پنج تن از فرماندهان طالبان آزاده شده است.
این فرماندهان آزاد شده ی طالبان عبارت بودند از:
1- استاد یاسر، رییس بخش فرهنگی طالبان
2- عبدالطیف حکیمی، سخنگوی سابق طالبان
3- منصور احمد، برادر ملا دادالله فرمانده طالبان
4- ملا حمدالله آخون قوماندان نظامی طالبان
5- ملا عبدالغفار آخون، یکی از فرماندهان بخش استخبارات طالبان
این خبر در حالی منتشر می شد که از اجمل نقشبندی شهروند افغانستان تاهنوز در اسارت طالبان به سر می برد. یک روز پس از آزادی خبرنگار ایتالیایی، طالبان ویدیویی را منتشر نمودند که در آن اجمل نقشبندی در حالی که دست هایش به پشت بسته بود ومردان مسلح طالبان باکلاشیکوف های شان بسوی او نشان گرفته بودند، با صدای بسیار ضعیفی که حکایت از شکنجه شدن داشت از دولت افغانستان وجامعه ی خبرنگاران افغانستان تقاضای کمک می کرد. اجمل نقشبندی در این ویدیو از دولت افغانستان خواست که برای نجات زندگی اش تلاش نماید.
اما در آن زمان که هر آن احتمال میرفت اجمل توسط گروه خونخوار طالبان گردن زده شود؛ شخص کریم خرم وزیر اطلاعات وفرهنگ حامد کرزی وبعضی از دکان داران رسانه های افغانستان در مصاحبه های شان می گفتند که اجمل یک خبرنگار نیست بلکه او یک مترجم است. دکان داران مطبوعات ودولت در آن زمان به نجات زندگی اجمل نقشبندی هیچ توجهی نداشتند.
ولی ادامه اسارت "اجمل" انتقاد های گسترده ی را در محافل روزنامه نگاری در افغانستان به دنبال داشت. خبرنگاران افغانستان در کابل در یک حرکت خود جوش ضمن انتقاد شدید از سیاست یک بام و دو هوای حکومت، از دولت خواستند تا برای نجات جان اجمل به عنوان یک شهروند افغانستانی اقدام جدی نمایند. اما دولت افغانستان با کمال بی شرمی اعلام کرد که هیچ گونه معامله ی در این خصوص انجام نخواهد داد.
يکشنبه 25 ماه مارچ 2007 برابر با 5 حمل 1386: کریم رحیمی سخنگوی حامد کرزی ضمن تایید آزادی فرماندهان طالبان برای رهایی خبرنگار ایتالیایی، گفت: که این یک عمل استثنایی بود وبه خاطرارزش گذاشتن به روابط ودوستی افغانستان با کشور ایتالیا صورت گرفته وهیچ گاهی این عمل تکرار نخواهد شد.
کریم رحیمی در حالیکه نخواست در باره آزادی اجمل نقشبندی به سوالات خبرنگاران پاسخ گوید افزود که حامد کرزی قبل از سفرش به آلمان به تمام ارگانهای امنیتی دستور داده بود که از هر راه ممکن برای رهایی خبرنگار ایتالیایی استفاده کنند.
در همین. خبرنگاران حرکت خود جوش خبرنگاران در کابل که برای آزادی اجمل راه افتاده بود وقرار شده که از راه ممکن باید اجمل آزاد گردد، توسط "دکان داران رسانه ها" به نحوی مصادره شد و چهره های خاصی که همیشه به نام خبرنگاران در افغانستان تجارت می کنند، در صدد استفاده سیاسی از این جریان برآمدند.
خبرنگاران افغانستانی که در آن زمان دریک وضعیت گیج کننده ی گیر مانده بودند، با آنکه حرکت مدنی شان از سوی حلقات خاص مصادره شده بود، برخواست شان برای آزادی اجمل پافشاری می کردند. در همین حال اکثریت گروه های صنفی خبرنگاران در کشورهای مختلف نیزبا خبرنگاران افغانستان یک جا شدند.

سازمان خبرنگاران بدون مرز وکمیته ی حمایت از خبرنگاران وجمعی از خبرنگاران ایتالیا با پیوستن به حرکت مدنی خبرنگاران افغانستانی، با انتشار نامه هایی نسبت به ادامه ی اسارت اجمل نقشبندی در زندان طالبان اعتراض نموده واز دولت های افغانستان وایتالیا خواستند که برای رهایی او تلاش کنند.
اما با این هم دولت افغانستان هیچ اقدامی برای نجات اجمل نکرد وکریم خرم وزیر اطلاعات وفرهنگ دولت کرزی به خبرنگاران گفته بود که "رهایی اجمل نقشبندی نیز بخشی از معامله با طالبان بود ولی این گروه پس از رهایی روزنامه نگار ایتالیایی، آقای نقشبندی را آزاد نکردند. حرف های کریم خرم این معنی را داشت که گویا دولت افغانستان خواسته که اجمل آزاد شود ولی خوب طالبان موافقت ندارد یعنی اجمل باید کشته شود چون به نظر "کریم خرم" مقصر دولت نیست.
يکشنبه 8 آپریل 2007 برابر با 19 حمل 1386: سخنگوی ملا داد الله، فرمانده خونخوار طالبان، در تماس با رسانه گفت که آنان اجمل نقشبندی را حوالی بعد ازظهر یکشنبه 19 حمل سربریده اند. سخنگوی ملا داد الله گفته بود که آنها برای آزادی اجمل از دولت افغانستان خواسته بودند که دونفر از زندانیان آنها را آزاد کند ولی دولت افغانستان در مورد این درخواست هیچ جوابی ارایه ندادند.
اجمل نقشبندی که در هنگام مرگ بیست وپنج سال عمر داشت شش ماه قبل از مردنش ازدواج نموده بود وبنا به گفته ی پدرش " غلام حیدر" عمده ترین نان آور فامیلش بود.
دوشنبه 9 آپریل 2007 برابر با 20 حمل 1386: ده ها تن از روز نامه نگاران افغانستان در یک گرد همایی اعتراض آمیز نسبت به کشته شدن اجمل نقشبندی روزنامه نگار افغانستانی به دست طالبان، در برابر ساختمان پارلمان افغانستان شرکت کردند. ساعت سه بعد از ظهر دقیقا مصادف با زمانی که داد الله اجمل را سربریده بود، تعداد زیادی از روزنامه نگاران افغانستانی وخارجی در صف های طولانی در مقابل پارلمان برای یک دقیقه سکوت اختیار کردند. دیگر هیچ کاری نمی شود کرد و خبر نگاران با وجود خشم شدید شان نسبت به این پیش آمد، اکثریت به این فکر می کردند که خبرنگار بودن در سرزمین مانند افغانستان، عاقبت جز این چیزی دیگری نخواهد بود.
خبرنگاران دراین تجمع اعتراضی شان با نشر اعلامیه از رسانه های داخلی وخارجی خواستند که اخبار و رویداد های مربوط به طالبان را برای یک هفته تحریم نموده ورسانه های چاپی صفحه ی نخست شانرا به رنگ سیاه چاپ کنند. درعین حال رسانه های دیداری وشنیداری فردای آن روز" سه شنبه دهم آپریل" راس ساعت سه بعد از ظهر برای دو دقیقه سکوت اختیار کنند.
خبر نگاران همچنان در این اعلامیه از "سکوت وسهل انگاری" جامعه بین المللی برای رهایی اجمل نقشبندی نیز انتقاد نموده وآنرا سوال برانگیز خوانده بودند.
سه شنبه 10 آپریل 2007 برابر با 21 حمل 1386: خبرنگاران وبسته گان اجمل نقشبندی با اجتماع شان در پارک زرنگار وافروختن شمع واهدای گل برای اجمل سوگواری نموده واز دولت افغانستان خواستند که جاده ی را به نام او نام گذاری نماید.

چهار شنبه 11آپریل 2007 برابر با 22 حمل 1386: جسد بی سر اجمل نقشبندی در حالیکه بیش از یک ماه در زیر شکنجه افراد طالبان خورد وخمیر شده بود، با یک هلیکوپتر به کابل انتقال داده شد ودر میان جمعی از اعضای خانواده، دوستانش و خانواده ی مطبوعات افغانستان در کابل به خاک سپرده شد.
جای تعجب نیست که با گذشت پنج سال از کشته شدن اجمل نقشبندی، تاهنوز دولت افغانستان هیچ تحقیقی در این رابطه انجام نداده است. از کجا معلوم است که قاتلان اجمل اکنون در ارگ ریاست جمهوری نباشد. دراین صورت تحقیقی نیاز نیست. از سوی دیگر اگر دولت کرزی به فکر شهروندان افغانستان می بود واگر اجمل نیز به عنوان یک شهروند کشور برای حاکمان ارگ نشین ارزش داشت، هیچ گاهی این اتفاق رخ نمیداد. این تنها اجمل نقشبندی نیست که مرگ وزندگی اش برای ارگ نشینان کابل یکی باشد، ما از زمان آغاز حکومت فساد کرزی تا حالا شاهد مرگ مرموز ده ها خبرنگار ونویسنده و شاهد مرگ هزاران شهروند افغانستان بوده ایم.
دولت برای کدامیک از این قتل های مرموز تحقیق نموده است؟ دولت کرزی وحلقه ی مافیایی دربارش اصلا به این تحقیق نیازی ندارد زیرا آنها میدانند قاتل شهروندان افغانستان کیست؟ هم اکنون نیز دهها خبرنگار ونویسنده در سراسر افغانستان از طرف حلقات خاص که به دربار نزدیک هستند مورد تهدید قرار می گیرند.
حلقات مافیایی قدرت در گوشه وکنار کشور با استفاده از قدرت شان خبرنگاران را مجبور می کنند تا به نفع آن بنویسند وبه نفع آنها سخن گویند.
تنها در سال گذشته ی میلادی در افغانستان سه خبر نگار کشده و 16 خبرنگار دیگر از سوی دولت کرزی، همکاران بین المللی اش وبرادرانش بازداشت وشکنجه شده اند.
از برکت کرزی وحلقه مافیایی اش حالا که افغانستان به سرزمین "تریاک، ترور وانتحار" تبدیل شده است نه تنها خبرنگاران بلکه هیچ شهروند کشور مصئونیت ندارد. شهروندان افغانستان در هر گوشه وکنار کشوربا وجود بی کاری وفقر حتا جرئت بیرون شدن از خانه های شانرا ندارند واگر ازخانه هم بیرون شوند، مطمئن نیستند دوباره زنده به خانه برگردند. اینست که باید به پاخا ست و آینده را به دست خود رقم زد.

0 نظرات شما: