۱۰ دی ۱۳۸۸

19 خبرنگار در رژيم حامد کرزی در افغانستان کشته شده اند


باتأسف فراوان آخرین روزهای سال 2009 نیز با مرگ یک عضوخانواده مطبوعات وآزادی بیان به پایان میرسد. من به عنوان یک عضو این خانواده مرگ ایشان را به همه اعضای خانواده مطبوعات وآزادی بیان وتمام دوستان وفامیلش تسلیت عرض مینمایم.

 یک خبرنگار کانادایی بنام میشل لانگ روز گذشته در ولایت قندهار، همراه با چهار سرباز کانادایی کشته شد. آن ها زمانی کشته شدند که برای بازدید از پروژه های بازسازی در مسیر راه بودند که يک بمب کار گذاری شده در کنار جاده منفجر شد. خانم میشل لانگ برای یک رسانه ی کانادایی بنام "هرالد" گزارش تهیه می کرد.

با کشته شدن اين خبرنگار کانادایی، تعداد خبرنگاران کشته در افغانستان در رژيم حامد کرزی به 19 خبرنگار می رسد.
شیما رضایی: تلويزيون طلوع/ سال 2005
ميوند: راديوی پيغام صلح ولايت / سال 2005
نادیه انجمن: شاعر و دانشجو/ سال 2005
عبدالقدوس: تلويزيون آريانا / سال 2006
کریستین استروو: دويچه وله ی آلمان/ سال 2006
کارن فیشر: دويچه وله ی آلمان / سال 2006
رحمان گل: يک رسانه ی دولتی در ولايت فارياب / سال 2007
اجمل نقشبندی: مترجم يک خبرنگار ایتالیایی/ سال 2007
ذکیه ذکی: "راديو صلح" / سال 2007
شکیبا سنگه آماج: تلويزيون شمشاد/ سال 2007
عبدالمنیر: راديو و تلويزيون ملی در جوزجان / سال 2007
انور صالح: یک رادیو در خوست/ سال 2007
کریستن توماسن: روزنامه ی "داگ بلاده" نروژ سال 2008
صمد روحانی: بی بی سی و خبرگزاری پژواک/ سال 2008
جاوید احمد: شبکه ی سی تی وی کانادا/ سال 2009
سلطان منادی: نيويورک تايمز/ سال 2009
جان الله هاشم زاده: تلويزيون شمشاد / سال 2009
احسان الله شهید زوی: تلویزیون دولتی ولایت لغمان/ سال 2009
میشل لانگ: هرالد کانادا/ 2009
از سوی دیگر گزارش شده که دو خبرنگار فرانسوی نیز بتازگی در افغانستان ربوده شده اند. مقامات محلی می گویند اين دو خبرنگار همراه به مترجمان خود در مسیر راه ولایت کاپیسا مورد حمله قرار گرفته و ربوده شدند.

۲۶ آذر ۱۳۸۸

يورش پوليس به تلويزيون نورين و لت و کوب وحشیانه و بازداشت نستوه نادری خبرنگار اين تلويزيون


 ساعاتی پيش پوليس به همراه عده ای از سارنوالان يا دادستانان افغانستان به دفتر تلويزيون نورين در کابل يورش برده و علاوه بر تخريب وسایل کاری خبرنگاران و دفتر تلويزيون، نستوه نادری خبرنگار اين تلويزيون را بازداشت کردند. بازداشت نستوه نادری به دليل برنامه های انتقادی وی صورت گرفته است. روز گذشته نيز برخی از وکلای پارلمان افغانستان نارضایتی خود را از برنامه های انتقادی اين خبرنگار در تلويزيون نورين ابراز داشته بودند. امشب قرار بود، نستوه نادری، برنامه ای درباره ی وضعیت پارلمان افغانستان داشته باشد.
پولیس در هنگام بازداشت نستوه نادری به شدت او را با مشت و لگد و قنداق اسلحه، مورد لت و کوب قرار داد. يک منبع آگاه به کابل پرس گفته است که پوليس در هنگام لت و کوب و بازداشت نستوه نادری، نشئه بوده است.
در هشت سال اخير ده ها تن از خبرنگاران افغانستان توسط ارگان های مختلف دولتی از جمله امنيت ملی بازداشت و لت و کوب شده اند. حدود بیست خبرنگار نيز در افغانستان جان خود را از دست داده اند

به عنوان یکی ازاعضای خانواده مطبوعات بازداشت نستوه نادری را به شدت محکوم کرده و خواهان آزادی بی قید و شرط ایشان هستم.

۲۴ آذر ۱۳۸۸

آیا ممکن است افغانستان چهره ی دیگری داشته باشد؟



افغانستان دیگر، عنوان کانفرانسی بود که به تاریخ 12 دسامبر ازطرف سازمان امرجنسی وشبکه ی کاریتاس ایتالیا درشهرونیزایتالیا برگزار شد. دراین کانفرانس علاوه از این دوسازمان که مدت ده سال است درافغانستان فعالیت دارند ده ها سازمان دیگرنیزشرکت نموده بودند. گرچند قرار بود دراین کانفرانس آقای Franco Frattin وزیرخارجه ایتالیا نیزحضورداشته باشد ولی او درآخرین دقایق مانده به شروع کانفرانس باتماس تلفونی ازحضورخود معذرت خواست. درشروع این کانفرانس آقای Gino strada رئیس سازمان امرجنسی بانقد سیاست های جامعه جهانی درقبال افغانستان گفت: متاسفم که افغانستان رابه ما و شما فقط باچهره القاعده ، طالب ومواد مخدر معرفی میکنند، درحالی که شما میتوانید افغانستان را باچهره دیگری بشناسید؛ افغانستان را باتماس به مردم وفرهنگش بشناسید نه با آن چیزی که به آنها تحمیل گردیده است. اوگفت همه کشورها بانداشتن کمترین شناخت ازافغانستان ومردم آنجا بطور ناخواسته درآن کشوروارد جنگ گردیده وسالانه ملیارد ها دالر را درآنجا فقط به خاطرحفظ سربازانش مصرف میکنند وآنگاه نام آنرا میگذارند کمک به افغانستان.

آقای سترادا درمورد اعزام نیروی های بیشتری ایتالیایی به افغانستان گفت که اولا شرکت درجنگ خلاف قانون اساسی ماست ودوم اینکه اگرما بازهم زیرنام بردن صلح به آن کشورمیرویم باید متوجه باشیم که صلح را نمیشود بابماردمان قریه ها وکشتن هزاران زن وکودک تامین کرد. اوافزود ایتالیا درظرف هشت سال حظورنظامی اش درافغانستان 2،5 ملیارد یورو مصرف نموده وازاین مبلغ حتا یک سنت هم برای مردم آن کشورمفید نبوده است، این پول ها همه فقط برای نگه داشتن دوهزار سربازدرآن کشوربه مصرف رسیده است درحالیکه همیشه ازرسانه های دولتی ما فقط خبرهای گمراه کننده را شنیده ایم. این پول به نام کمک به مردم افغانستان وتامین امنیت برای شهروندان آن کشوربه آنجا سرازیر شده است درحالیکه تاهنوز این نیروها قادربه تامین امنیت خودشان نیستند چه رسد به امنیت مردم آنجا. اوگفت ما بااین پول میتوانستیم 200 بیمارستان درآن کشوربسازیم که حد اقل گراف مرگ ومیرجامعه افغانستان نسبت عدم دسترسی به دارو ودرمان؛ کمتر میشد، نیروهای امریکایی درظرف هشت سال گذشته 300 ملیارد دالر را به خاطرجنگ درافغانستان مصرف نموده اند درحالیکه با این مبلغ میتوان چهار بارآن کشوررا بازسازی کرد. او گفت سازمان ما درمدت ده سال فعالیت درزمینه صحی مبلغ 48 ملیون یورو را دراین کشوربه مصرف رسانده است ونتیجه آن نجات دادن ده ها هزار نفرازمرگ وحد اقل موجودیت سه بیمارستان باسرویس دهی مجهزورایگان درآن کشور بوده است. اوگفت وقتی در11 دسامبر2001 نیروهای ایتالیایی وارد افغانستان شد، تلویزیون دولتی ما"1Rai"خبری خنده آوری داشت! (کشتی های حامل نیروهای حافظ صلح ایتالیا امروز درافغانستان لنگرانداختند)" شناخت ما ازافغانستان این بود وقتی ناخواسته وارد جنگ درآن کشورشدیم." اودرجواب این سوال که چگونه میشود صلح را درافغانستان تامین کرد؟ گفت: تاوقتی ما باتانک هاو جلیقه های ضد فشنگ به خانه ی افغانها برویم هیچ وقتی آنها به ما اعتماد نخواهد کرد ووقتی اعتماد بین مردم افغانستان ونیروهای بین المللی وجود نداشته باشد هیچ وقتی خواب صلح را نخواهیم دید زیرا درحال حاضراعتماد مردم افغانستان نسبت به نیروهای خارجی به طالبان وجنگ سالاران جهادی بیشتر است. ازسوی دیگر کشورهای غربی نباید درمورد سرنوشت افغانستانی ها تصمیم بگیرند، زیرا این مداخلات اکنون به بزرگترین درد برای مردم کشورتبدیل شده است.

آقایDon Dino رئیس بنیاد کاریتاس وMassimo cacciari شهردار ونیز،نیزسخنان آقای سترادا را تائید نموده وافزودند ما امید واریم برای تغییر استراتیژی درقبال افغانستان کشورهای غربی، بیشتر به مردم آن کشور رجوع نموده وبامشوره ی آنها درمورد حل معضلات تصمیم بگیرند. مانباید اشتباهات گذشته را تکرار نماییم وبه کسانی اعتماد نماییم که درطول هشت سال هیچ کاری نتوانسته اند درآن کشورانجام دهند، خوبترین الترنتیف باید شناخته شود وبه کرزی باید فشارآورده شود تادرمورد تعهدات بین المللی که دارد جدا عمل کند.
وعده ی کمک های صحی بیشتر وساختن 2000 واحد مسکونی :
بنیاد کاریتاس ایتالیا وعده نمود که درسال آینده سه باب مکتب و2000 واحد مسکونی درمناطق فقیرنشین افغانستان خواهد ساخت وسرویس کمکهای صحی اش را نیز افزایش خواهد داد.
دراخیرآقای جینو سترادا رئیس سازمان امرجنسی نیزوعده شد تادرسال آینده یک کلینک دیگررا درافغانستان فعال نماید. این سازمان که ازسال 2000 تاحال درافغانستان فعالیت دارد سه شفاخانه مجهزدرولایات کابل،پنجشیروهلمند ساخته وچندین کلینک دیگررا نیزبطور مستقیم کمک میکند. گرچند کارکنان شفاخانه امرجنسی درهلمند همیشه به دست داشتن باطالبان متهم شده اند ولی درکل فعالیت های این سازمان درعرصه ارائه کمک های صحی رایگان خصوصابرای زخمی های جنگ وماین بسیار موثربوده است.

دراخیراین محفل سازمان حقوق بشربرای همه، نیزبیانیه ی را ایراد نمود که درآن علاوه ازنقد سیاست های غرب درمورد افغانستان، نسبت به مشکلات مهاجرین افغانستانی دراین کشورسخن نیزهشدارداده بودند. دراین بیانیه آمده بود وقتی ماازافغانستان دیگریاد میکنیم نباید این افغانستان که درجلوی دروازه های ما پرپرمیشود را فراموش کنیم، زیرا دراین شهرما افغانستان را بواسطه کودکان نوجوانی شناخته ایم که همه روزبرای گریختن ازمرزبانهای بندرهای مدیترانه درزیرکامیون ها له میشوند. ما افغانستان را درقدم اول بواسطه ظاهر رضایی کودک 13 ساله افغانستانی شناختیم که به خاطر پناهنده شدن زیرلاستیک های کامیون درهمین شهرتکه تکه شد. اگرهمه حرف ازکمک به افغانستان میزنیم باید اول ازهمین افغانستانی که درجلوی دروازه های مان هست شروع کنیم بی آنکه 8000 کلومتر دورتر رفته وباتانک ها وهلی کوپترها وبمب ها به آن مردم دموکراسی تزریق نموده وبابرچه وتفنگ صلح را به آنها هدیه کنیم.

۲۳ آذر ۱۳۸۸

سیلو برلوسکونی صدراعظم ایتالیا در میلان مورد حمله قرار گرفت


صدراعظم ایتالیا دیروزپس ازشرکت درگردهمایی طرفدارانش درمیدان Piazza del Duomo درشهرمیلان مورد حمله قرار گرفته وازناحیه صورت زخمی شد. دراین حمله دو دندان آقای برلوسکونی شکسته ،استخوان دماغش ترک برداشته ولبش پاره شده است. خبرنگاران حاضردرصحنه میگویند که قبل ازاین حمله آقای برلوسکونی مصروف امضای عکسهایش برای طرفدارن خودبوده است ووضعیت، کاملا نورمال به نظرمیرسیده است که ناگهان شخصی به نام MASSIMO Tartaglia 42 ساله که به او نزدیک شده ومجسمه ی سنگی را که به دست داشت ازفاصله سه متری به شدت به صورت او کوبیده است.

برلوسکونی پس ازحمله کوشش نمود وضعیتش را نورمال نشان دهد، او به روی ماشینش بالارفت وصورت خونی اش را برای خبرنگاران نشان داد وسپس توسط محافظانش به داخل ماشین برده شده وراهی بیمارستان گردید. وی فعلا ازبخش مراقبت های ویژه خارج گردیده وگفته است حالش خوب است ولی باید فعلن دربیمارستان باشد. برلوسکونی 73 ساله که دومین بار به مقام نخست وزیری ایتالیا رسیده است همیشه یکی ازچهره های اختلاف برانگیزدراین کشوربوده واکثرمردم ایتالیا بااو مخالفت دارند. زندگی شخصی او نیزپس ازطلاق گرفتن ازهمسرش Veronica Lario درماه اپریل سال جاری به دنبال نشرگزارشهای که وی را متهم به داشتن رابطه جنسی باروسپی ها میکرد به طورکامل زیرزره بین می باشد. او همچنان همیشه ازسوی مخالفانش متهم به دست داشتن با ما فیا بوده وپرونده اش پس ازلغوقانون مصئونیت سیاسی اش دوباره ازطرف دادگاه این کشوربازگشایی شده است ، هفته گذشته ده ها هزار نفردرشهرروم پایتخت ایتالیا علیه برلوسکونی تظاهرات نموده بودندولی آقای برلوسکونی دست داشتن بامافیا را رد کرده است. حادثه دیروزشهرمیلان که درآنجا حزب آقای برلوسکونی طرفداران زیادی دارد تردیدهایی را نسبت به سرویس امنیتی وی به جود آورده است.

گزارشهای ویدیویی ازوضعیت آواره گان افغانی دریونان وایتالیا وانعکاس آن درتلویزیونهای ایتالیا







این ویدیو ها را بایک کمره غیرحرفه ی تهیه کرده بودم بناء ازکیفیت خوبی برخوردار نیست.


۱۹ آذر ۱۳۸۸

قلب های مقدس قدرت درد کشیدن را ندارند



حالا زمستان است وهوا بس ناجوانمردانه سرد!
اینجا درکشوریونان بسیاری ازکودکان بی سرپناه که ازصحنه داغ و وحشتناک جنگ فرار کرده اند، درخیابانها وپارک ها میخوابند. هرروزکه هوا بیشترسرد میشود زندگی آنها با خطر جدی تری مواجه میگردد. شب ها وقتی ازخیابانهای نزدیک پارک آتیکی درمرکزشهرآتن پایتخت یونان بگذری شیون های دردناکی را میشنوی؛ اینها صدای کودکان آواره افغانیست صدای انسانهای که نمیتواند صحبت کنند واگرصحبت کنند، بازهم هیچ کسی قادر به ترجمه ی آن نیست.
این ها ازکشوری می آیند که تضاد، درگیری و بی نظمی درآن سابقه ی طولانی دارد، تضادهای که بیش ازدوملیون کودک دراثرآن جان باخته ، نزدیک به پنج ملیون دیگربرای همیشه معیوب شده، ده ملیون کودک ازنگاه روانی آسیب جدی دیده، یک ملیون کودک یتیم شده وبیش از 12 ملیون بی خانمان گردیده اند.

به راستی این قشرازجامعه انسانی که چقدر مظلوم وبی صدایند. همه میدانیم که درسومالیا، افغانستان، اریتره، عراق ودیگرکشورهای درگیرجنگ چی میگذرد. متاسفانه درهمه جا کودکان بیشترین قربانیان صحنه های جنگ را تشکیل میدهند. این گل های مقدس که انتظار وامید جامعه انسانی نیزهست بسیار به بی رحمی زیرلگدها پرپرمیشوند. ولی اینجا اروپااست، جایی که درآن حقوق کودکان تاسنین 18 سالگی تضمین گردیده است وهرقسم بی توجهی درمورد اطفال نظربه قوانین این سرزمین جرم محسوب می شود، قواعد وقوانین که صریحا برای حفظ حقوق بشر تصویب گردیده ولازم الاجرا خوانده شده است.

درحال حاضر حدود 60 خانواده افغانستانی درشهرآتن درخیابانها می خوابند که بیشترین آنها؛ پارک athiki وحفره های نزدیک استیشن قطار را برای خویش انتخاب کرده اند. کودکان این خانواده ها واقعن نیازبه مراقبت جدی دارند، این کودکان بی سرپناه روزها درخیابانها میگردند وبازیروروکردن زباله ها، میوه ها وسبزیجات خراب شده را جمع آوری نموده وازآن به عنوان غذا استفاده میکنند. علی کودک نه ساله افغانی یکی از کودکان پارک نشین درآتن است. او میگوید من وبرادرکوچکم که فقط هفت سال دارد، پدرومادرم ؛ مدت ده ماه است که درپارکها وخیابانها میخوابیم. وقتی به اینجا رسیدیم فکرمیکردم تمام بدبختی هایی را که درافغانستان داشتیم تمام خواهد شد ولی حالامیبینم که مشکلات تازه شروع شده، علی وبرادرش بوتلهای شیشه ای بیر را جمع آوری نموده وآنها میفروشند تا نان بخرند. روزهای خوب برای این کودک آواره سه شنبه ها است؛ زیرا دراین روزوقتی بازار روز جمع میشود؛ او مثل ده ها کودک دیگرمیوه های خراب شده وسبزیجات را ازلای زباله ها جمع آوری نموده وبا کوله بار پر به پارک میگردد.

ملالی خانم 36 ساله افغانی که باسه فرزندش مدت یک سال است درخیابانهای آتن زندگی میکند میگوید دیگردوست نداریم باخبرنگاران صحبت کنیم زیرا همه روزه ده ها خبرنگار ازکشورهای مختلف اروپایی به اینجا می آیند خبرتهیه میکنند ومیروند ولی این خبرها هیچ دردی را دوا نکرده است. او میگوید تنها درخیابان خوابیدن همه ی مشکلات نیست بلکه حملات مکرر گروپ های فاشیستی وضد مهاجروضرب وشتم مهاجرین درپارکها وسرکها بیشتربرای ما درد آوراست . ازسوی دیگر پلیس درحالی که این صحنه ها را میبیند هیچ توجهی به آن نمیکند. این وضعیت تنها مربوط به مهاجرین افغانستانی نیست. درکشوریونان مهاجرین درکل وضعیت مشابه دارند. وقتی به قصه های این آواره گان گوش دهی درحقیقت کشور یونان جهنمی است برای انسانهای که ازکشورهای سومالیایی، اریتره، عراق، ایران وافغانستان می آیند. این آواره گان حتا برای تداوی خویش به بیمارستانها مراجعه نمیتوانند زیرا هرمهاجری که ازطرف پلیس انگشت نگاری نشده باشد به مراکزصحی پذیرفته نمیشود. ازسوی دیگر اگرآنها خودرا برای انگشت نگاری به پلیس معرفی نمایند؛ به آنها ترک خاک داده میشود وآن وقت باید حد اکثرظرف یکماه خاک یونان را ترک نمایند ودرغیرآنصورت، شش ماه زندان ومبلغ 3 هزار یورو جریمه درانتظارشان خواهد بود. این ها همه واقعیت هایست که بطورصریح حقوق بشر وحقوق مهاجرین را نظربه کنوانسیون هاومعاهدات بین المللی نقض میکند. برای خروج هم راهی نیست زیرا مرزها به شدت کنترل میشود. درتابستان سال جاری وقتی برای تهیه گزارش ازوضعیت مهاجرین به یونان رفته بودم ده ها زن همراه باکودکان شان دربازداشت گاه ها وزندان های یونان بسرمیبردند که جرم همه ی آنها داشتن مدارک جعلی وتلاش برای خارج شدن ازیونان ذکرشده بود.

خانم ماریانی سخنگوی موسسه KINISI که درشهرپاترا به آواره گان کمک میکند، میگوید که هرروز این وضعیت دراماتیک ترمیشود زیرا همه کشورهای اروپایی، سازمان ملل، UNHCR همه وهمه چشم ها وگوشهای شانرا بسته اند. بیایید به اطفال خویش نگاه کنید وآنگاه حدس بزنید کودکانی که دراین شب های سرد درخیابانها میخوابند چی وضعی خواهند داشت؟ ما امید وارهستیم اینبار سازمانهای مدافع حقوق بشربراین مسئله توجه نموده ونگذارند حداقل این کودکان که هرکدام امید فردای جامعه انسانی هستند چنین بی رحمانه پرپرشوند. گزارش ها ومقالات زیادی دراین باره نشرشده است اما خیلی توجه کمی به آن صورت گرفته است. این واقعن برای آنانی که خودرا مدافع حقوق بشرمیدانند، شرم آوراست . ما باورداریم که امکانات زیادی وجود دارد تانیروهای انسان دوست وعدالت خواه باهم یکی شوند ونگذارند این همه جلوی چشم های مان صورت گیرد. اگرچنین وضعیت را قبول کنیم مانیزشریک جرم هستیم. بیایید باهم این سکوت انسان خوار را بشکنیم.

۲۷ مهر ۱۳۸۸

تظاهرات ضد نژادپرستی در ایتالیا



17اکتوبر شهرروم پایتخت ایتالیا شاهد بزرگترین تظاهرات علیه نژاد پرستی بود. ده هاهزارشهروند ایتالیا درحالی که یک جمعیت عظیم ازمهاجرین را نیزدرکنارخود داشتند باهماهنگی قبلی؛ ساعت 2:30 بعد ازظهر، ازمسیر های مختلف وارد میدان معروف جمهوری گردیده وبه طرف کاخ ریاست جمهوری درمرکزشهربه راهپیمایی پرداختند. این تظاهرات به منظور دفاع ازحقوق مهاجرین برگزار و صدها موسسه ی حقوق بشری بطورمستقیم درآن سهم داشتند. تظاهرکنندگان پلاک کارت هایی را باخود حمل میکردند که درآنهانوشته شده بود؛ راسیسزم ونژاد پرستی بس است ، قانون PACCHETTO SICUREZZA را نمیخواهیم ومهاجرین برادران ماهستند، ما همگی غیرقانونی و مهاجرهستیم. همچنان آنها عکس های ازمهاجرین را باخود حمل میکردند که گفته میشود درطول سال گذشته درشهرهای مختلف توسط نژاد پرست های افراطی به قتل رسیده اند. درشروع طوری به نظرمیرسید که پلیس ازاین راهپیمایی آگاهی قبلی نداشته است، زیراهیچ آماده گی ازطرف نیروی پلیس مشاهده نمیشد واکثرماشین های عابردرخیابانها بطورغیرمنتظره ی درمیان تظاهرکنندگان گیرمانده بود. ولی پس ازآنکه این سیل ازجمعیت بسیاری ازخیابانهای اصلی پایتخت را به روی ترافیک بستند، نیرو های پلیس وگارد ویژه وارد عمل شدند. پس ازآن اکثرمکانهای دیپلماتیک تحت مراقبت شدید امنیتی قرارگرفت ونیروهای استخباراتی نیزباحضورگسترده ای جمعیت راکنترول میکردند.
موسسات حاضردراین راهپیمایی گرچند قطعنامه های متفاوت را صادرنموده بودند ولی درکل درمورد حقوق مهاجرین ومسئله اخراج آنها تاکید یکسان داشتند، دراین قطعنامه ها نوشته شده بود اخراج مهاجرین خلاف قوانین بین المللی وحقوق بشریست وباید هرچه زودتر خاتمه یابد. همچنان دربعضی ازاعلامیه ها مسئله افغانستان، عراق وسومالی نیز مطرح گردیده وتوضیح داده شده بود که؛ لازم نیست بامصارف گزاف وازدست دادن جوانان مان زیرنام دفاع ازحقوق بشرودموکراسی به کشورهای دیگربرویم درحالیکه مهاجرین همین کشورها درجلودروازه های مان ازگرسنگی میمیرند ویا به خاطرنداشتن مدرک خودکشی میکنند واینکه صلح را نمیشود با گلوله باران وبمباران روستاها برقرار کرد ودموکراسی چیزی نیست که به کسی آنرا تزریق کنیم.
آنها همچنان باشعارهای زننده ای خطاب به سیلویو برلوسکونیSilvio berlusconi)) صدراعظم، (Maroni) وزیرکشور و (Umberto Bossi) رهبرحزب Lega Nord یا اتحادیه شمال گفتند؛ ایتالیا خانه ماست وهیچکسی حق ندارد دروازه ی آنرا بروی نوع بشری ببندد. کشورایتالیا درمیان اتحادیه اروپا ازجمله کشورهایست که کمترین مهاجر رابطور قانونی پذیرفته است، زیرا به خاطرمشکل مهاجر دراین کشورهمیشه بین احزاب دست راستی ناسیونالیست واحزاب چپی، مخالفت های شدیدی درجریان بوده است. دراوایل سال 2008 زمانی که حزب دست راستیPartita Della Liberta وحزب ناسیونالیستLega Nord دراین کشور قدرت را به دست گرفتند، این کشمکش ها شدت بیشتری به خود گرفت. همچنان حکومت فعلی این کشور، درتابستان سال جاری ؛ قانونی را بنامPACCHETTO SICUREZZA به اجرا گذاشت که بعضی موادات این قانون حقوق مهاجرین را بطور کامل نقض میکند. ازسوی دیگر این قانون درموارد زیادی با قانون اساسی ایتالیا نیزدرتضاد است، ازاین رو تاحال ازطرف قوه قضائیه این کشور تصدیق نگردیده است. راهپیمایی درساعت 7:00 شام به وقت ایتالیا به پایان رسید وگفته میشود این راهپیمایی دربیست سال گذشته درایتالیا بی سابقه بوده است.

۷ مهر ۱۳۸۸

وضعیت بد مهاجرین افغانی درپاترا بعداز تخریب کمپ توسط پلیس یونان


شهرپاترا هنوز میزبان تعداد ازآواره گان افغانی ست، اما باوضعیت خیلی متفاوت ازگذشته؛ بعداز تخریب کمپ خود ساخته مهاجرین درماه جولای، گمان میرفت که دیگرهیچ مهاجری فکررفتن دراین شهررا نداشته باشد، اما بازهم تعدادی ازآوارگان افغانی کوشش میکنند ازطریق بندر این شهرخودرا به ایتالیا برسانند. به تاریخ 2 سپتامبر ساعت 2 بعد ازظهروارد شهرپاترا گردیدم panayotis وiliyas دونفرازداکتران بدون مرز، که درآنجا منتظر من بودند من را تا محل بود وباش مهاجرین افغانی درضلع شرقی بندر همراهی کردند. حدود 30 نفرازجوانان افغانی درساحل دریا خوابیده بودند، آنها بادیدن من ودوستانم باسراسیمگی ازخواب خیستند چون فکرمیکردند دوستانم پلیس اند وبرای گرفتاری آنها آمده اند. تااینکه مطمئن نشده بودند که ما، برای کمک کردن به آنها آمده ایم هیچ کدام آنها باماحرف نزدند. ولی وقتی خودم را برای آنها معرفی کردم خیلی خوشحال شدند.
آنها همگی به یک نوع مرض جلدی بسیار خطرناک و واگیرمبتلا شده اند، رحیم جوان 16 ساله ازولایت لوگر مدت 2 ماه است که درپاترا زندگی میکند، برایم گفت، وضعیت اکثردوستانم بسیاربد است زیرا آنها چندین ماه است که به مرض (خارشتک) مبتلا شده اند وشب روز درد میکشند. او میگوید به دلیل مشکلات اقتصادی هیچکسی قادر نیست لباسهایش را عوض کند، صابون وشامپو برای شستن جان شان ندارند به همین خاطربه راحتی به این مریضی گرفتار میشوند. بعضی ازآنها ازبس بدن شانرا خاریده بودند، پوست بدن شان کاملن رنگ دیگری به خود گرفته بود. تصویربسیار وحشت ناک، زخم وعفونت که توضیح دادنش بسیار سخت است. آنها به من اجازه ی عکس گرفتن را ندادند وگفتند بهتراست این دردها خاموش بمانند وگرنه بادیدن عکسهای شان خیلی ازدوستان ووطن دارانش به گریه درخواهد آمد واینکه نمیخواهند کسانی دیگر این وضعیت شانرا شاهد باشند.
بادیدن این وضعیت داکتران بدون مرز میگویند که قادر به معالجه آنها نیستند زیرا معالجه آنهانیازبه زمان بیشتروحداقل یک هفته بسترشدن دربیمارستان دارد. این داکتران فقط میتوانند برای آنها داروهای تسکین دهنده وضد عفونت بدهند، وقادربه سرویس دهی بیشتری نیستند.ولی آنها به فکرمعالجه خود نبودند زیرا میگفتند درد دوستان ما برایشان اهمیت بیشتری دارد. این جوانان به من گفتند که به فکرشان نباشم واگرمیتوانم کاری کنم باید ازدوستان آنها که حدود 17 روزاست توسط پلیس دستگیرودرکانتینیرهای داخل فنس زندانی شده اند خبربگیرم، زیرا وضعیت آنها بسیار خطرناک است وممکن است ازگرما تلف شوند.
پلیس ها برای شکنجه دادن آنها تنها دریچه کوچک کانتینیررا نیز فقط هرسه ساعت یکبار بازمیکند باآنکه این زندانی ها دست رسی به تشناب ندارند ومجبورند همگی درهمان جایی که میخوابند رفع حاجت نمایند. ساعت 5 بعدازظهر وارد فنس شدم؛ حدود شش کانتینیرسفید رنگ درداخل فنس 7 گذاشته شده است که پلیس ازآن به حیث زندان موقت کارمیگیرد. این کانتینیرها ازسه طرف توسط سیم های خاردار پوشانده شده است، کسانی که خودرا درزیرکامیون های باربری جاسازی میکنند تامخفی ازدید پلیس خودرا به داخل کشتی هایی که به طرف ایتالیا درحرکت است برسانند وقتی توسط chekin بیرون کشیده میشوند فورا به داخل این کانتینیرها انتقال داده شده ودرآنجا بابدترین وضع ازطرف پلیس ها شکنجه وتامدتی زندانی میشوند. برای آنها روزانه فقط یکبار نان خشک وآب داده میشود. این کانتینیرها فقط یک دریچه کوچک درحدود 30cm دارند که آنهم به ندرت توسط پلیس بازگذاشته میشوند تا زندانی ها ازنبود اکسیژن نمیرند. میخواستم به این کانتینیرها نزدیک شوم وعکس بگیرم به محض نزدیک شدن به این منطقه دو مامور لباس شخصی درحالیکه اسلحه کمری شانرا به طرفم نشانه گرفته بودند من را متوقف کردند، آنها دراول فکرمیکردند من نیزازجمله کسانی هستم که میخواهم مخفیانه وارد کشتی شوم، مجبوربودم طبق فرمان آنها دستهایم را بالا بگیرم تاآنها تمام وسایل ومدارکم را کنترول کنند، آنها باصدای بلند به من میگفتند که تکان نخورم وگرنه به طرفم شلیگ خواهند کردند. وقتی آنها فهمیدند که من افغانی هستم نسبت به اسنادم مشکوک شدند ونزدیک به یک ساعت توقیفم کردند. سوال عجیبی ازمن میکردند ومیگفتند اگرتو افغانی هستی پس چطوراین مدارک را داری شاید به نظرآنها افغانی ها بی هویت وبی مدرک هستند. جالب ترازهمه اینکه کارت مطبوعاتی فدراسیون بین المللی خبرنگاران را پاسپورت میگفتند وازمن می پرسیدند چطور میتوانی دوتا پاسپورت داشته باشی واینکه این پاسپورت ها ازکجا صادر شده است. بعدازیک ساعت توقیف، آنها سیم کارت مبایلم را نیزشکستاندند وبه من گفتند هرچه زودتر پاترا را ترک کنم واگرباردیگرشما را اینجا ببینیم برخورد ما خیلی جدی خواهد بود. بااین وضعیت مجبور شدم این شهرارواح را ترک کنم بدون اینکه بتوانم کدام کمکی به این هموطنان آواره ام انجام دهم.
افغانستان درحال تخلیه شدن:
قبل ازحرکت به طرف پاترا دوستانم ازموسسه نور به من خبردادند که امروز حدود 570 نفرمهاجرافغانستانی به آتن میرسند. این تعداد که سه ماه درزندانهای مرزی یونان درجزیرهای mitilene و Salonik زندانی بوده اند، اول سپتامبر توسط یک گروه انتی فاشیزم که ازکشورهای هالند، جرمنی وفرانسه به این منطقه ها رفته بودند آزاد گردیده اند. این گروه انتی فاشیزم که اکثرآنها انارشیست هستند به تاریخ 30 اگوست وارد یونان شده بودندونسبت به وضعیت مهاجرین دریونان به راهمپیمایی پرداختند. آنها پس ازآنکه باخبرشدند که عده ی زیادی ازمهاجرین دربندرهای میتیلینی وسالونیک زندانی هستند به این زندانها هجوم برده وباشکسانتن دروازه این زندانها درحدود 1000 مهاجر را ازآنجا آزاد ساخته اند. گفته میشود روزانه حد اقل ده نفرافغانی ازطریق بندر ایزمیرترکیه خودرا به یونان میرسانند. درترکیه هم ورود مهاجرین غیرقابل تصور است وگفته میشود درحدود 3 هزار مهاجرافغانی درشهرهای مختلف ترکیه آماده حرکت به سوی یونان وایتالیا هستند.
بادیدن این سیل ازمهاجرین فکرمیکنم واقعن افغانستان درحال تخلیه شدن است. این را همگی میدانند اما دلیل اینکه چرا همگی کوشش میکنند حتا با تحمل خطرهای اینچنینی تن به مهاجرت دهند چیست؟ واینکه کسانی که فعلن درافغانستان برکرسی قدرت نشسته اند چرا درفکرپیداکردن چاره ی برای این مردم نیستند؟ آیااین قدرت سالاران هیچ مسئولیت درقبال مردم ندارند؟ ازوضعیت مهاجرین دریونان دولت افغانستان باخبراست چون آقای سید جلال شجن سکرتراول سفارت افغانستان دربروکسل چندین بارازیونان دیدن کرده وهمه چیزرا ازنزدیک مشاهده کرده است، حال شمامردم که به خاطررای دادن به کرزی گوش وبینی تان بریده میشود ازاین شخص به حیث رییس جمهور منتخب بپرسید که فرزندان شما وقتی زیرلگدهای پلیس وفاشیست های یونانی میمیرند، ایشان چه مسئولیتی دارد؟ واینکه وزارت مهاجرین را برای چی ساخته است؟ وزیرخارجه درکجاست؟! شما ببینید درآخرین سفرکه آقای سید جلال شجن به یونان داشته است، مهاجرین بانوشتن یک نامه ی رسمی ازاو خواسته اند که درمورد مشکلات آنها، سفارت افغانستان دربروکسل باید اقدام جدی نماید، ایشان بعدازخواندن نامه درحالیکه نزدیک به 100 نفر درمقابلش منتظر جواب بوده اند؛ گفته است عجب خط زیبایی ونامه را روی میزگذاشته ورفته اند. این جواب یک دیپلمات دولت حامد کرزی است که برای دفاع ازحقوق مردم ودولت افغانستان درمرکزاتحادیه اروپافرستاده شده است. اگرشما مردم حداقل کمی نسبت به فرزندان تان دلسوزهستید بیایید حداقل ازکرزی وتیم مافیایی اش بخواهید که دیگر ازخواب بخیزند وبه وظیفه خود که همانا دفاع ازحقوق شهروندان افغانی است اندکی عمل کنند. اگرشما ساکت باشید هرروزبد ازدیروز خواهد بود، وضعیت داخل افغانستان که اصلن نیازبه توضیح ندارد.

۱۸ شهریور ۱۳۸۸

ده ها زن وکودک افغانستانی درزندانهای یونان بسرمیبرند


حدود ساعت 9 بوقت یونان ماشین های گشت پلیس باپشتیبانی یک گروه از کوماندوها ی ارتش این کشور سواربرموتورسیکلت، عملیات ویژه ی رابرای بازداشت مهاجرین، درخیابانهای آتن آغازنموده بودند. گفته میشود درروزهای اخیرنزدیک به 300 نفرپناهنده ی افغانی توسط پلیس بازداشت شده اند. حسن نائل یکی ازمسئولین موسسه ی نور میگوید درحال حاضرحدود 850 افغان دربازداشتگاه های یونان بسرمیبرند که درجمع آنها حدود 30 فامیل نیزوجود دارد . ظهرامروزباچند نفرازمهاجرین، که فامیلهای شان دربازداشت گاه بسرمیبرند نیزمصاحبه نمودم، یکی ازآنها بنام حسین صفوی به من گفت که 17 روزاست خانم اش زهرا ودوفرزندش بنامهای عصمت 7ساله وحسین 3 ساله درشهری بنام Tiva بازداشت هستند وقرار گفته ی وکیل مدافع آنها، این خانم ودو فرزندش مدت شش ماه دربازداشتگاه باقی خواهند ماند. اکثرخانواده های مهاجرافغانی درزندانهای یونان هنگام خروج ازفرودگاه ها وبنادر این کشور به جرم داشتن مدارک جعلی بازداشت گردیده اند. فیروزاحمدی باشنده اصلی ولایت سمنگان که تازه اززندان رها گردیده وضعیت بازداشت شده گانرا به شدت دردناک توصیف میکند ومی افزاید، افراد بازداشت شده روزی دوباربه داخل محوطه بازداشتگاه صف گردیده وبه گونه های مختلف مورد ضرب وشتم قرار میگیرند. اوهمچنان میگوید ازنگاه صحی ونظافت هیچ چیزی دردسترس آنها قرار نمیگیرد. وی مدعی است که درمدت سه ماه فقط یکبار توانسته است حمام نماید. دراین اواخرنزدیک به 300 خانواده افغانی ازمسیرترکیه به یونان رسیده اند که اکثرآنها نظربه وضعیت بد اقتصادی درخیابانها وپارکها میخوابند. رضا مروج وخانمش معصومه اکبری امروزبه من گفتند که درمدت 10 ماه که دریونان آواره هستند فقط بیست روزدریک خانه زنده گی کرده اند وبعدازآن چون پول کرایه خانه را نداشته اند ازآنجابیرون انداخته شده اند، آنها میگویند شرایط زنده گی برای خانواده ها دریونان خیلی خراب است زیرا هیچ سازمانی ازآنها حمایت نمیکند. امید، کودک ده ساله این خانواده میگوید من روزانه ازخیابانها وداخل سطل های اشغال بطری های شیشه ی را جمع نموده ومیفروشم تا ازاین طریق بتوانم با خانواده ام کمک کنم. ازسوی دیگراین خانواده ها هرلحظه ازطرف گروپهای اراذل واوباش و فاشیست ها احساس خطرمیکنند.
معصومه اکبری میگوید من فکرمیکردم با فرار ازافغانستان اگر کاری دیگری نتوانستم حداقل میتوانم آینده خوبتری را برای فرزندانم بوجود بیاورم وحال خیلی دردناک است که کودک 10 ساله ام به جای مکتب رفتن دراروپا، روزتاشب باآنکه مشکل زیادی ازناحیه چشم دارد، درخیابانها بطرهای خالی الکول را جمع میکند تاباما درخرید یک نان خشک کمک کند. او بد ترین خاطره اش را دراروپا نسبت به برخورد بسیاربیرحمانه پلیس یونان ابرازنموده ومی افزاید وقتی میبینم هموطنان مهاجر وآواره ام درخیابانها وپارکها جلوی چشمانم مورد هتک حرمت، تحقیروضرب وشتم پلیس قرار میگیرند، بدون اینکه جرمی داشته باشند، دیگرزنده گی برایم خیلی سنگینی میکند. او ازحمله چند روزپیش گروه فاشیستی Naziskin درپارک ATTIKI یاد آورمیشود ومیگوید وقتی این گروپ ساتور بدست وخونخوار به جوانان افغانی درپارک حمله کردند پلیسها درگوشه ازپارک ایستاده بودند وازدورآنراتماشا میکردند، پلیس ها میدیدند و میخندیدند وقصابان شان؛ جوانی بنام ذاکررفیعی را با برچه سوراخ سوراخ کردند. بعدازآنکه دیگراین جوان به زمین افتاد وما فریاد میزدیم وازپلیس میخواستیم که این بیچاره را به بیمارستان انتقال دهید زیرا ممکن است ازبین برود، پلیس ها جیب این جوان را میپالیدند تااسناد اورا پیداکند وتااسنادش را پیدا وکنترول کردند، آنقدرخون این جوان ضایع شد که بالاخره بیهوش گردید. ذاکررفیعی جوان 23 ساله ازولایت غزنی ، ولسوالی جاغوری است وفعلن دربیمارستان Evanglismos درحومه ی شهرآتن بستری میباشد. او مدت دوروز دروضعیت کما قرارداشت وخوشبختانه بعدازآن به هوش آمد. امروزمن شخصا به این شفاخانه رفته ، باذاکرازنزدیک صحبت کردم، او درحالی که دست چپش ازناحیه مچ شکسته بود، نزدیک به پنج جایی ازبدنش نیزبرچه اصابت کرده بود؛ ازجمله آنها، برچه ی که زیربغل چپش اصابت کرده است ازنظردکترمعالجش خیلی خطرناک توصیف گردیده است. خانم yotas وکیل مدافع ذاکرکه با دکتر معالج وی صحبت کرده بود به من گفت، فعلن خطررفع گردیده وقرار اظهارات دکترمعالج، تا چهارروزدیگر، وی ازبیمارستان خارج خواهد شد. او همچنین گفت باآنکه درکشورش قانون وجود ندارد، مصمم است این پرونده را بطور احسن به پایان رسانده وحق ضایع شده ی ذاکر را به ا و بازگرداند. او همچنان افزود متاسفانه پلیس هیچگاهی باماهمکار نخواهد بود زیرا باآنکه پلیس این حادثه را ازنزدیک مشاهده نموده است، تاهنوزهیچ پرونده ی دراین مورد ازطرف آنها بازنگردیده است. اوازیک گروه بسیار بزرگ وکلای مدافع یونانی نیزیاد آورشد که دراین پرونده اورا یاری خواهند کرد.

۹ شهریور ۱۳۸۸

سیاست های شتر مرغی کمشنری عالی سازمان ملل درامور پناهنده گان برابر آواره گان افغانی دریونان


مهاجرت تنها یک کلمه است، امااگربخواهی آنراشرح دهی دنیایی ازغم وتراژدی جلوی چشمانت سبزمیشود، شاید برای بعضی کسانی که ازاین شهد زهرآگین ننوشیده باشد معنی خاص نداشته باشد، زیرا واقعیت درد ازاین کلمه را وقتی میتوان لمس واحساس که خود این پدیده را به تجربه گرفته باشد. آنگاه است که دیگرهمه چیزرنگش را ازدست میدهدوشخص دیگرحتا جرئت وتوان گفتن ازآن را نخواهد داشت. مهاجرت دربعضی موارد حتاهویت انسان را میرباید وازاو یک کالایی میسازد قابل عرضه دربازار های بین المللی. کالایی که هویت خاصی هم ندارد وهرکسی میتواند به ساده ازآن استفاده ی سوء نماید. ولی تاثیرات مهاجرت بالای همه ی انسانها یکسان نیست، زیرا دراین دنیای کثیف وپرهیاهو، درهرجایی با انسان مهاجر وآواره به گونه های مختلف برخورد میشود؛ وقتی به عنوان یک خانه بدوش وپناهجووارد یک کشورشوی اول به اصلیت وکشورت نگاه میشود ومیبیند آیااگر مورد تحقیر، توهین وخشونت واقع شوی، آیاکسی است که به دادت برسد یانه؟ وای به حالت که بی کس باشی، دراین صورت دیگر تو حتا انسان شمرده نمیشوی، اگرهم شمرده شوی دسته دوم وسوم وبالاخره بی ارزش هستی. افغانستان شاید به لحاظ سی سال جنگ دوام دار آنهم به خاطرمنفعت بعضی کشورهای بزرگ جهان وبربادی همه نظامهای اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی اولین کشورمهاجرخیزجهان باشد، اما تنها کشورمهاجرخیزنیست، هرکشوربه هرنحوی مهاجردارد حتا کشوربزرگ مثل امریکا، چون انسانها به دلایل مختلف مجبورمیشوند خانه وکاشانه اش را ترک گفته وبه دیار دیگری سکونت اختیارکند. مهاجرت را نمیشود انکارکرد ونمیشود جلوی آنرابست به همین دلیل کمشنری عالی سازمان ملل درامورپناهنده گان تشکیل شده است، واین ارگان تنها محل امن برای کسانی شمرده میشود که حتا درکشوردوم نیزامنیت وآزادی برایشان وجود نداشته باشد. وظیفه ی این ارگان اینست که دراسرع وقت برای کسانیکه مهاجروآواره اند، نظربه شرایط وقوانین بین المللی برای آنها جای بود وباش وزندگی را فراهم سازد، سرویس دهی این ارگان مانند نامش باید مستثنا ازهمه ی مسائل دینی، نژادی ومنطقوی باشد البته این شاید تنها روی کاغذ نوشته شده باشد چون برخورد این ارگان نسبت به مهاجرین افغانی بسیار فرق دارد.
مهاجرافغانی باآنکه باید روزها وهفته ها جلوی دفتر این سازمان باید منتظر بمانند تامگر دفترداری رحم کند وبه او فرصت درخواستش را تسلیم کند،که آنهم بدون جواب میماند وآبی ازآب تکان نمی خورد. مهاجر وپناهنده ی افغانی نظر به میثاق ها وتعهدات بین المللی ومهاجرت با درنظرگرفتن واوضاع کشورشان، همه واجد شرایط پناهندگی هستند وقویترین دلایل را نظربه درخواست شان دارند زیرا،این مردم سی سال است زهر تلخ آوارگی را مینوشند، تادنیا درامان باشد، مردم افغانستان قربانی سیاست های اقتصادی وکاپیتالیزم جهانی است، افغانستان به عنوان اولین لوکیشن قدرت نمایی بین المللی سی سال است لگد مال میشود، میسوزد و ویران میشود تاغرب وشرق احساس کامل امنیت اقتصادی واجتماعی داشته باشد.
مردم افغانستان فقط سرنوشتشان مردن است وفرقی نمیکند ازگرسنگی باشد، توسط تروریست وطالب باشد یا زیربمباردمان وامتحان سلاحهای مدرن اروپا، امریکا وغیره ویاهم برای پناه جستن درمرزها. شرایط حاکم درافغانستان این کشوررا به اولین کشورمهاجرخیزدردنیا تبدیل کرده وهمه روزه ده ها نفربه خاطرحفظ جانشان راهی کشورهای دیگرمیشوند وسعی میکنند زندگی برباد رفته ی شان را درخارج ازمرزهای وطن جستجو کنند. ایکاش خروج اززیربمباردمان وآتش جنگ پایان کارباشد. درقدم اول خارج شدن ازمرزهای افغانستان کار دشواریست، درقدم دوم همسایه افغانستان مانند ایران وپاکستان که فکرمیشود نظربه احترام همسایگی نخستین پناه برای این آواره گان باشند هرکدام به نحوی، تبدیل به جهنمی تمام عیار برای افغانی ها شده اند. این کشورها نظربه سیاست های ضد افغانی که دارند کوشش میکنند بافشار آوردن روی مهاجرین افغانی، ماهی دلخواه شانرا ازآب غلیظ شده درآنسوی مرزها به دست آورند.
درشرایط کنونی مهاجرافغان باید به محض رسیدن به ایران وپاکستان مخفیانه ازآنجا به سوی دیگرکشورها خارج شوند وگرنه به سرنوشت بسیار بدی مواجه خواهند شد. من ازاین منکرنیستم که روزگاری این دوکشوربه خاطر منافع وشرایطی ازبزرگترین میزبانان افغانستانی ها شمرده میشد ولی سال قبل شاهد بودیم خانواده های که ازایران درزمستان سال 2007 دیپورت گردیدند باچه وضعی به افغانستان رسیدند؛ ماشاهد بودیم که اطفال مهاجردربغل های مادران شان ازسرما یخ بستند وکسانی هم که زنده به هرات رسیده بودند تاآخرعمر باید معیوب وخانه نشین باشند. حال تنها امید آواره ی افغانستانی اروپا ست، جایی که فکرمیکنند باشعارهای آزادی، دموکراسی وحقوق بشر؛ شاید بهشتی باشد برای انسانهای بی پناه، ودروازه این بهشت هم کشوریست بنام یونان، باتاریخ وپیشینه بسیار طولانی وپهناور، روزگاری مهد تمدن وفلسفه برای بشریت وشاید هم ازاولین کشورهایی که دموکراسی وعدالت را به جهانیان عرضه داشته است. مهاجرافغانی باگذشتاندن مسیری نزدیک به هفت هزارکیلومتروپشت سرگذاشتن هزاران خطروتهدید درمرزهای ایران وترکیه، بالاخره زنده گی شانرا کف دست گذاشته ازتنگه ازمیرترکیه اولین مسافرت خطرناک دریایی شانرا بسوی جزیره ی Mitilene آغازسفرهیجانیست ازشوق زیرا فکرمیکنند درآن طرف ساحل اروپاخواهد بود. اروپایی که اگربه تبلیغات هایش نگاه شود ازنظرهرآسیایی بهشت جلوه خواهد کرد. قایق های بادی باسرنشین های ازحال رفته به ساحل میرسند دیگر آنها به بهشت حقوق بشررسیده اند، ایکاش اینطور می بود. اینجا قصاب خانه ی انسان است برای همه خارجی های مهاجر وبه خصوص افغانی.
امروزجوانی را دیدم که به تازگی ازشهرمیتیلینی برگشته بود او رضا احمدی نام دارد وچندین سال است به خاطرگذشتن ازیونان گروگان مانده است. ازرضااحمدی پرسیدم وضعیت آنجا چگونه بود؟ او میگوید من برای شرکت دریک سیمینار که ازطرف بعضی موسسات خیریه اروپایی درمورد وضعیت فاجعه آمیزمهاجرین دربندر میتلینی برگزار شده بود به آنجارفته بودم. وضعیت برایم خیلی تکان دهنده بود من با یک گروپ ازمحققین حقوق بشربه کمپهای سربسته ی آنجا نیزرفتم واقعن وحشت آوربود، برخورد پلیس بندر کاملا وحشیانه است وکسانی که درکمپ بودند کاملا روانی هستند، آثار خشونت دربدن آنها طوریست که گویی اسرای جنگی هستند وشاید اسیران جنگی نیزآنگونه نباشند. سالون های سربسته که یک دستشویی دروسط دارند آنهم کاملا درفضای باز، اول کسی جرئت رفتن به دست شویی ندارد، چون همه دور وبرش اورا میبینند دوما تعفن به اندازه شدید است که پیش ازرفتن به آنجا انسان خفه میشود. حدود 160 نفرافغانی دریکی ازاین صالون نگهداری میشوند که اگربه وضعیت آنها رسیده گی نشوند فاجعه بارخواهد بود زیرا اکثرآنها کودکان زیرسن 18 سال هستند، ازحقوق بشروقوانین بین المللی هم خبری نیست همه ی دنیا ازاین وضعیت باخبرهستند ولی متاسفانه هیچ کسی اقدامی نمیکند.
سیاست UNHCR نیزدرقبال مهاجرین کاملا شترمرغی می باشد. وقتی به دفترآنها مراجعه کنی برایت آدرس های مختلف را میدهد که گویا بامراجعه به آنجا ها مشکل حل خواهد. درماه فبروری سال جاری باگروهی ازوکلا، خبرنگاران وداکتران بدون مرزبه شهرپاترا رفته بودم ودرآنجا با حدود سی وپنج نفرازپناهنده گان افغانی که ازبندرهای مختلف ایتالیا دیپورت شده بود مصاحبه وکیس های آنان را بایک شکایت نامه ی رسمی به بخش حقوق بشراتحادیه اروپا فرستادیم که خوشبختانه مورد قبول واقع شد ولی تاحال به دلیل بروکراسی زیادی که دراین اتحادیه وجود دارد برای جابجایی آنها تصمیم گرفته نشده است. آنها بلافاصله ازقبولی این شکایت نامه وکیسها برای این تعداد برگه های موقتی را صادرنمودند که درآن وبرگه به پولیس یونان دستورداده شده که به این اشخاص کاری نداشته باشند. امروزخواستم این افراد را ببینم ولی متاسفانه شنیدم عده زیادی ازآنها باداشتن همین برگه ها مستقیمن به افغانستان رد مرز شده اند وعده ی هم به جرم داشتن همین برگه به زندان هستند. به فکرافتادم که وقتی دولت یونان حتا قوانین اتحادیه اروپا را قبول نداشته باشد دیگرچی ارگانی میتواند ازاین دولت بازپرسی نماید. زیرا اگرپلیس یونان واقعن بی سواد باشد حد اقل لوگوی اتحادیه اروپا را میشناسد ودیگراینکه روی هرکدام این برگه آدرس امیل، شماره تلفن وفاکس این اتحادیه نیزدرج شده است تا پلیس درصورت که به آن برگه ها شک کند میتواند بامسئولین این اتحادیه مستقیمن درتماس شوند، مشکل اینجاست که یونان حتا قوانین اتحادیه اروپا را به رسمیت نشناخته وبه آن تن نمیدهد. به همین خاطر باخانم Alessandra Ballerini وکیل این افراد دراتحادیه اروپا درتماس شدم او نیزبرایم همه ی این قانون شکنی های یونان را تصدیق میکند وادعا دارد که دوماه قبل زمانی که گمان میرفت این سی وپنج نفرازطرف پلیس یونان رد مرزشوند ازدفتر UNHCR درآتن تقاضای کمک اضطراری نموده ولیست همه ی آنهارا به این دفتر ارسال داشته است ولی متاسفانه این ارگان بین المللی نیزوقتی بامراجعه این افراد هیچ همکاری باآنها ننموده وبه این افراد گفته است که ازمسئله ی ریکورس کیس آنها به اتحادیه اروپا خبرندارند وهمچنان درمورد اصلیت این برگه ها شک دارند. دراین صورت هیچ کاری نمیشود کرد.
دراخیرباید گفت که تنها پلیس یونان درمورد وضعیت فجیع افغانی ها دریونان مقصرنیست بلکه کمشنری عالی سازمان ملل متحد دراین کشور نیزبا سیاست های شترمرغی اش به مشکلات آنها افزوده است. زیرا تمام موسسات وسازمانهای خیریه بادیدن این وضعیت فجیع گزارش مفصلی را به این سازمان فرستاده وازآنها درمورد این مهاجرین تقاضای کمک نموده اند ، کمشنری عالی سازمان ملل درامورپناهنده گان هیچ مسئولیتی احساس نمیکنند وهیچ درکی ندارد. کارآنها درمدت یک سال فقط دادن یک گزارش سالانه به مرکز است که آنرا نیزازبعضی رسانه ها جمع آوری مینمایند. من ازهمه ی انسانهای آزاده دراروپا ومخصوصا ازهموطنانم درکشورهای مختلف اروپایی میخواهم باتجمع درمقابل نمایند ه گی های سازمان ملل ازاین برخورد نماینده گی این سازمان دریونان جدا انتقاد نموده وازریاست این سازمان بخواهند دراین مورد اقدامات جدی نمایند.

۸ شهریور ۱۳۸۸

حمله وحشیانه پولیس يونان و گروه فاشیستی نازيسکین به آوارگان افغانستان


چند روزیست به شهرآتن کشوریونان آمده ام ومیخواهم ازوضعیت بد مهاجرین افغانی گزارشی را تهیه نمایم . ولی وضعیت طوریست که حتا نمیتوانم با احساس امنیت کامل ازخانه خارج شوم. روز اول که اینجا رسیدم یک خبرنگار آمریکایی که میخواست با آوارگان افغانی درپارکی بنام (ATHIKI) درمرکزشهرآتن مصاحبه کند، توسط پلیس لت وکوب گردیده وهمه وسایل خبرنگاری اش شکستانده شد. اودرحالی ازسروصورتش خون میبارید بادست های بسته به بازداشتگاه انتقال داده شد. ازاینرو بعدازآن حادثه هیچگاهی جرئت پیدانکرده بودم ازمحل بود و باشم خارج شوم، چون همه ی دوستانم به من توصیه میکردند مبادا درخیابانها کمره ات را بیرون بیاوری زیرا پس آن ممکن است سرت وکارت به زندان بکشد. بااین حال بازهم به خاطراداکردن مسئولیتم به عنوان یک خبرنگارتلاش کردم ازوضعیت بیشتر باخبرشوم تااگربتوانم حداقل سازمانهای حقوق بشری ورسانه ها را درجریان قرار دهم. آتن دراین روزها کاملا به یک شهرجنگی میماند ومن واقعن فکرمیکنم درمیان این آتش گیرمانده ام، آتشی که فقط افغانی میسوزاند وهیچکسی نیست بپرسد که این آوارگان چی گناهی کرده اند تا درهرکوچه وپس کوچه توسط قصابان فاشیست یونان شکارمیشوند.
پس ازتلاش زیاد امروز توانستم بامسئولین موسسه فرهنگی نور، تنها ارگان افغانی وحامی مهاجرین درشهرآتن تماس برقرار نموده وهمراه آنها کمی درشهر گردش نمایم. قبلا فقط شنیده بودم که مغازه داران افغانی ازطرف فاشیست ها همه روزه تهدید میشوند ولی پلیس اصلن به داد آنها نمیرسد. برای کشف این ادعا اول به یکی ازانترنیت کلب های افغانی رفتم که توسط سیدعباس اداره میشود. به محض رسیدن درآنجا درحالیکه مشغول مصاحبه باسید عباس بودم که گروپ(NAZISKIN) یعنی فاشیست های یونان سررسید.

این گروپ قصاب چندیست که باهمکاری پلیس شهری یونان برای اذیت وآزار آوارگان افغانی تشکیل گردیده وهمه روزه درگوشه وکنار شهر دنبال مهاجرین بی سروپناه افغانی هستند که اکثرا درپارکها وخیابانهای یونان سرگردانند. آنها با یونیفورم خاص سیاه رنگ هرکدام کلاه ضد ضرب وهرکدام باطومی هم به دست دارند. درموارد خاص ازبرچه های کوماندویی نیزاستفاده میکنند که ادعا میشود ازطرف پلیس دراختیار آنها گذاشته شده است. درمیان این گروپ حتا جوانان زیرسن 18 سال نیز به چشم میخورد. همچنان هرکدام ازاین گروپ ها توسط یک یا دومامور مخفی پلیس نیز همراهی میشوند. آنها به محض رسیدن بدون چون وچرایی وارد مغازه گردیدند تا آنجا را آتش بزنند. ما کوشش کردیم ساکت باشیم تاصاحب مغازه به پاسگاه پلیس که دربیست متری آنجا قرار داشت زنگ بزند. خوشبختانه پلیس به زودی به محل رسید ولی فقط با رویه ی خوش به آنها گفت که این مرد ازجمله ی کسانی نیست که شما دنبالش هستید زیرا صاحب این مغازه جواز کار را دارد لذا شما لطفن باوی کاری نداشته باشید. پس ازآن فاشیست های خشمگین آنجا را بادادن فحش ودشنام به افغانستان وافغانی هاترک گفتند وما نیزشانس فرار را پیدا کردیم. مانده بودم چگونه خودرا به محل بودوباشم برسانم زیرا درهمه ی خیابان مثل صحنه ی جنگ میماند وگروپهای مختلف ازفاشیست ها مشغول شکار افغانی بودند؛ آنها به محض دیدن کسی که گمان میرفت افغانی باشد وحشیانه حمله میکردند. من نیزخیلی نگران بودم زیرا باوجود داشتن همه مدارک خبرنگاری وپاسپورتم چهره ی افغانی ام را نمیتوانستم بپوشانم، خوب شد حاجی پاترا به دادم رسید، کسی مدت شش سال است دراین کشورآواره می باشد وزمانی تنها یاورمهاجرین افغانی دربندر پاترا بود وکمپ خودساخته ی افغانی ها را درآنجا باکمال متانت رهبری میکرد. ولی ماه قبل زمانی که کمپ پاترا توسط پلیس یونان تخریب وبه آتش کشیده شد به آتن فرار کرد ودراینجا به زودی توانست مسئولیت روابط عمومی تنها موسسه خیریه ومدافع مهاجرین افغانی را که هما نا موسسه فرهنگی نور می باشد به عهده بگیرد. او حالا به شکل بسیار فعال بامهاجرین دراین شهرکمک میکند.

حاجی من وهمکارم را ازپس کوچه های آتن توسط تاکسی به محل بودو باشم همراهی کرد ولی ایکاش همانجا میماندم زیرا به محض رسیدن به خانه، یکی ازمهاجرین برای حاجی پاترا تلفن کرد وگفت فاشیست ها درپارک ATHIKI جایی که صدها مهاجرافغانی درآنجا باوضعیت بسیار فجیعی شب وروزش را میگذرانند واکثریت این گروه آواره وپارک نشین را خانواده ها تشکیل میدهند، حمله کرده وچهار نفرجوان را درجلوی خانواده ها واطفال با ساتور وبرچه به شدت زخمی ساخته اند، او همچنان گفت یکی ازاین زخمی ها که نزدیک به 18 سال سن دارد درحالت کما بسرمیبرد چون بدنش توسط برچه سوراخ سوراخ گردیده است.

دیگرمن واقعن امنیت شخصی ام را فراموش کردم وبلافاصله باهمکاری حسن شکوری مسئول وحاجی پاترا مسئولین موسسه ی نور خودرا به پارک رساندم. پارک کاملا توسط نیروهای امنیتی محاصره شده بود وبه هیچکسی اجازه ورود حتا به نزدیکی آنجا داده نمیشد هرچه تلاش کردم بانشان دادن همه ی مدارکم نتوانستم حداقل به پارک نزدیک شوم، پس ازآن که زخمی ها به داخل آمبولانس گذاشته شد راهی بیمارستان شدیم ولی درشهرهمچنان جستجوی کوچه به کوچه ی افغانی ها توسط گروپهای فاشیستی NAZISKIN جریان داشت.

به شفاخانه EVANGLISMOS رفتم جایی که زخمی ها درآنجا انتقال داده شده بود رفتم ولی متاسفانه درآنجا نیزازطرف پلیس برایم اجازه ورود داده نشد. حالا شکارآواره گان افغانی همچنان درهمه پس کوچه های آتن ادامه دارد وگمان میرود هرلحظه زخمی ها ویاهم کشته هایی هم به دنبال داشته باشد زیرا هیچ محلی نیست که این آواره گان خودرا مخفی سازند ازسوی دیگر پلیس نیز بادیدن وشنیدن همه ی این واقعیت ها هیچگونه واکنشی ازخود نشان نمیدهد. گرچند من باتعداد زیادی ازشهروندان یونانی، وکلای مدافع ، بعضی سازمانهای خیریه وداکتران بدون مرز دربندرپاترا میشناسم درتماس شده ام ولی تاهنوز کدام همکاری جدی ازطرف آنها صورت نگرفته است. ازهمه بیشتر من نگران زن ها وکودکان هستم زیرا آنها درحالی که هیچ راهی فرار ندارند.

تقاضای کمک :
همه این ها واقعیت هایست که من تنهادر یک روز دیدم وشنیدم، واقعات وتراژدی های که اصلن گمان نمیرود درشهرمانند آتن آنهم دراروپا اتفاق بیفتد. انسان ستیزی ونقض آشکار حقوق بشر. این یک واقعیت تلخیست که مردم افغانستان کسی را ندارند تامدافع آنها باشد، شاید هم افغانی ها تنها برای زجرکشیدن ومردن آفریده شده باشد وآنهم فرقی ندارد که زیرساتوروبرچه ی طالب درداخل خانه های شان باشندویاهم درزیربمباردمانهای نیروهای غربی یا درمرزهای ایران وترکیه، بازداشتگاه های مافیایی کردویاهم درزیربرچه وباطوم پلیس ویا فاشیست های کشوریونان. ولی بازهم ازبس حقوق بشر حقوق بشر، عدالت وآزادی شنیدم میخواهم یکبار دیگربادرخواست کمک ازهمه ی کسانی که این ساز و نی را مینوازند امتحان کنم که حقیقت این قلومبه گویی ها چیست، تبلیغات است ؟ فریب است ویاهم واقعیت دارد. لذا ازهمه ی خبرنگاران محترم، روزنامه ها، وب سایت های خبری افغانی وبویژه ازوبسایت کابل پرس خواهشمندم بامن دوستانه همکاری نموده تاباهم بتوانیم صدای این مظلومان را انعکاس داده ومسئولیت انسانی وخبرنگاری مانرا درقبال وظیفه ی خویش ادانماییم .

دوستان وهمکاران عزیزگرچند من دراین صحنه ی داغ وحشت تنها مانده ام وهیچگونه امنیت ندارم ولی هیچگاهی خودم را تنها احساس نمیکنم زیرامطمئن هستم شما نیزبامن همگام خواهید بود. باید گفت که این اولین بارنیست که مهاجرین افغانی دریونان مورد خشونت قرار میگیرند بلکه روزانه درنقطه ازکشوریونان ، مهاجرین افغانی باوضعیت مشابه دست وپنجه نرم میکنند. برای همه آشکار است که بندر پاترا یونان درمدت هشت سال قتله گاه مهاجر افغانی بود ولی هیچکسی صدای مظلومانه ی آنها را نشنید ، درمت هشت سال فقط یک بار یک هیئت ازسازمان حقوق بشر ازپاترا دیدن کرد وآنهم بعد ازدیدن همه چیز فقط سکوت اختیار کرد.

ازوضعیت پاترا وخشونتهای پلیس یونان هزاران خبرنگارمستند تهیه کرده وبه نشر رسیده است که چشم هیچکسی آنرا ندید، اگر بازهم به این مستند ها کسی اکتفا نمیکند وآنرا تبلیغات رسانه ی میخوانند یکبار بیایید وازقبرستان افغانی ها دراین شهر دیدن کنید چون مهاجرین روی هرلوحه سنگ قبر دوستانش به زبان وفارسی ویونانی علت مرگ آنها را نوشته اند. یکبار بیایید درزیر پلچک های شهرآتن ببینید خشونتهای وشکنجه ها ی پلیس های وحشی یونان چند جوان را دیوانه ساخته است بیایید ازنزدیک ببینید. ازمعاون محترم سفارت افغانستان دربروکسل ، آقای شجن که چندین بار ازشهرهای مختلف یونان دیدن کرده است بپرسید چرا تاحال کدام اقدامی دراین زمینه نکرده اند؟ وآیا این همه افغانی ستیزی یونان را با بادارانش درکابل درمیان گذاشته است؟ من خودم شخصا یک مستند ویدیویی را درماه فبروری همین سال ازوضعیت مهاجرین افغانی درشهر پاترا تهیه کردم وگزارشهای را هم نوشتم که علاوه ازنشردروبسایت کابل پرس ازچندین رسانه خارجی وداخلی ازجمله ازوبسایت ورادیوآلمان به همکاری محترم نادیه فضل پخش گردید ولی هیچ گوشی آنرا نشنید. من بعداز آنکه دیدم ازافغانستان هیچ صدایی بالا نشد همه گزارشاتم را ضمیمه یک شکایت نامه با همکاری دوستان ایتالیایی ام مستقیمن به اتحادیه اروپا فرستادم ولی بازهم متاسفانه هیچ دردی را دوا نکرد. این وضعیت روز به روز بهای سنگین تری پیدا میکند همین چند روز پیش یک مهاجر افغانی درزیر لت وکوب پلیس یونان دربندر کمونیزیا جان داد. بیایید ازچند موسسه خیریه ی یونانی وازوکلای مدافع یونانی که با عده ازاین آوارگان فلک زده درارتباط هستند بپرسید که روزانه چند مورد خشونت قتل وزندانی شدن بی مورد افغانی را ثبت کرده اند. بازهم ازهمه درد آورد تر اینکه دراوایل ماه جون دوقایق حامل مهاجرین افغانی درحالی که به بندر میتلینی نزدیک میشد هدف تیراندازی گارد ساحلی یونان قرار گرفت وبه غیرناخدای ترک ویک کودک افغانی که درشهر کویته پاکستان بزرگ شده است همگی درآب غرق گردیده ودرشکم ماهی ها رفتند.آنهایی که درکابل مهرحکومت افغانستان را برسینه میکوبند ویاهم پارلمان سالار هستند دراین روزها همه درنبرد گرفتن پست ریاست جمهوری هستند تامبادا کاروان هروئیین وتریاک شان مورد تهدید قرار گیرند عده ی هم قانون های جیب بری ودربند کشیدن زنان را صادرمیکنند. مردم عادی هم ازاین واقعیت های تلخ خبرندارند تانگذارند فرزندان شان قربانی فرار به اروپا شوند. پس کیست که بااین فلک زده ها یاور باشد؟ دراین جا همه مسئولیت دارند، حد اقل من ازمیتوانم ازهمه هموطنانم که درکشورهای استرالیا، کانادا ودیگرکشورهای اروپایی هستند تقاضایی کمک کنم بیایید همه باهم این اعضای فامیل مشترک مانرا نجات دهیم.

یک باردیگر ازهمه سازمانهای خیرییه ووطنداران عزیزم دردیگرکشورها تقاضامندم درصورت که مایل باشند بااین آوارگان همکاری جدی نمایند میتوانند بامسئولین موسسه خیریه نور درشهرآتن ویاهم مستقیما بامن درتماس شوند.
باتقدیم احترام.
بصیرآهنگ
شماره تماس:
00306950099496
امیل :
br.ahang@gmail.com
موسسه خیریه نور:
شماره تماس 00306945820797
امیل:
nayeel_j2006@yahoo.com