۴ فروردین ۱۳۸۸

جشن گدی پران بازی درایتالیا




به پیشواز نوروز 1388 با پیام صلح و آشتی وبرگزاری مسابقات گدی پران بازی در شهر "ونیز" ایتالیا درروز های پایانی سال 1387 خورشیدی و آغازین سال 1388 خورشیدی شماری از جوانان مبتکر افغانستان در شهر ونیز ایتالیا برگزارگردید.

 این جوانان با برگزاری مسابقات گدی پران بازی خواستند تاچهره صلح خواه وهمزیستی طلب مردمان افغانستان را به بیرون انعکاس بدهند، چیزی بیشتر از آنی که دنیا امروز از آن تصور دارند.
این مسابقات همچنان ازطرف مردم وباشندگان ایتالیا، رسانه ها وسازمان های امداد بشری مورد توجه  قرارگرفت. درعین حال خبرآن نیز ازچندین شبکه تلویزیونی ایتالیانشر شد.
خبرنگار و نویسنده ی جوان افغانستان مقیم ایتالیا یکی از همکاران برگزاری این مسابقات در ایتالیا می باشد که در مصاحبه با رادیو صدای آلمان مختصری از جریان این مسابقات را جویا شده ایم.
دویچه وله: آقای بصیرآهنگ سال نوشما مبارک! لطف کنید درمورد این مسابقات اگر خودتان بیشتر بگویید؛ این که از برگزاری مسابقات گدی پران بازی در" ونیز" چه منظوری داشتید؟
بصیر آهنگ: تشکر از شما، قبل از همه من هم سال نو خورشیدی وجشن باستانی نوروز  را من برای کل هموطنان خود از صمیم قلب تبریک می گویم و امیدوارهستم که سالی 1388 سال پایان جنگ ها، خشونت ها و بدبختی هایی که فعلأ مردم ما با آن درگیر اند، باشد وسالی باشد که حد اقل مردم ما بتوانند یک نفس راحت بکشند.
الیته ما از دو ماه پیش به این فکر بودیم که بالاخره از این عنعنه ملی، از این جشن بزرگ یک استقبالی بکنیم وحد اقل برای مردم اینجا نشان بدهیم که مردم افغانستان باوجود ی که بیش از سه دهه قربانی جنگ بوده وهمه زیر پایه ها وتأسیسات اجتماعی کشور نابود شده ومردم در یک وضعیت بدی قرار دارند و از طرفی هم رسانه های غربی یک تصویر بسیار بدی از افغانستان برای اینها میدهند، ما بتوانیم که حد اقل همین تصویر را تبدیل نماییم به یک تصویر خوبتر وزیبا تر و برای مردمان اینجا ها بفهمانیم که با وجود آن که افغانستان یک دوره خفقان را گذشتانده است وزمانی مرکز تروریزم بین المللی و القاعده و چنین هایی بوده است، ولی به هر حال یک فرهنگ بسیار غنی یی دارد و می تواند مثل انسانهای دیگر این بدبختی ها را از کشورش دور بکند البته به کمک جامعه ی جهانی که در افغانستان هستند.
چون مهاجرین افغانی در حدود 3500 نفر در شهر های مختلف ایتالیا زندگی می کنند واکثرأ بچه های جوان هستند وچنانچه شاید شما هم خبر داشته باشید از وضعیت مهاجران درهر کشور دنیا که باشند بالاخره خانه خودش، وطن خودش نمیتواند باشد، بناءً یک وضعیت بدی روانی میداشته باشند بنابراین ما گفتیم که این وضعیت هم تبدیل شود به یک خوشی و شادی.
در عین حال چون مردم از جنگ واقعأ خسته اند وکمک هایی که هم درافغانستان مصرف می شوند برای جنگ است یعنی کشور های دوست ما باید سالانه 50 میلیون ویا هم بیش از آن را مصرف کنند به خاطر جنگیدن یعنی جنگ برای صلح یعنی ما می جنگیم تا صلح بیاوریم.
و اما ما گفتیم با همین کار نمادین یعنی بادبادک بازی یک پیامی برای اینها بدهیم که بالاخره پیام صلح باشد وهمان بودکه بسیار استقبال خوبی از این مسابقه گردید و از چهارده ماه مارچ تا بیست و یکم مارچ یعنی آغاز نوروز ، هرروز در دو تا از میدان های شهر ونیز این مسابقه را برگزار می کردیم و دوستان ایتالیایی وکلأ دانشجویان و دانش آموزان می امدند همراه با بچه های افغانی.
بعد در روز آخر هم چند تا از شخصیت های ارشد سیاسی این شهر از جمله معاون اول شهرداری این شهر که همچنان یک شهر بسیار بزرگیست آمده بودند و یکجا با بچه های افغانی در این مسابقه شرکت کرده بودند واین مراسم از طریق سه ، چهار تا از شبکه های تلویزیونی ایتالیا هم این مراسم پخش شد وبالاخره می توانم بگویم که برگزاری این مسابقات یک پیام بسیار خوبی داشت و توانست مثلأ حمایت خیلی از مؤسسات را جلب نماید مثلأ: مرکز صلح ویک ارگان دیگریست به نام حقوق بشر برای همه و یک مؤسسه دیگر هم به نام "فاشیست بودن دیگر  بس است" که در رابطه به مهاجران در کل دنیا فعالیت می کند،آنها آمدند واز این روند حمایت کردند و این عمل را کاری بسیار خوب در ارتباط به مفاهمه و ارتباط میان مردمان افغانستان و ایتالیا یی های که درافغانستان درگیر قضایای افغانستان خواسته یا نخواسته بالاخره هست،خواندند.
دویچه وله: بازتاب این بازی ها و مسابقات در میان مردم ایتالیا چطور بود؟
با آن که شما گفتید که این مسابقات طرف توجه و حمایت اتحادیه ها و مؤسسات بشری قرار گرفت، در اول این دستاورد را برایتان تبریک گفته ولی مردم عام ایتالیا در این ارتباط چه واکنشی داشتند؟ وآیا این مسابقات برنده هم داشت؟
بصیر آهنگ: مسابقات ما، مسابقاتی نبود که بالاخره برنده و بازنده داشته باشد  بلکه بیشتر به شکل نمایشی بود و همچنان یک بخش این مسابقات به گونه ی بود که بچه های افغانی به بچه های ایتالیایی یاد می دادند که چگونه بادبادک بازی م شود.
دویچه وله:حتمأ مثل یک نماد صلح و نماد آشتی ملی بود!
بصیر آهنگ:بله، بسیار عالی بود مردم ایتالیا را با مردم ما خیلی نزدیک ساخت .
مثلأ در همه ی روزنامه های ایتالیا نوشته بودند که : " از کابل تا "ونیز" افکار ما را به پرواز درمی آورید."ویا"یکجا می شویم بسوی یک آینده خوب قدم می گذاریم."
مثل این عناوین پیام هایی بسیار زیبایی بود که من در روزنامه های ایتالیا می خواندم و می دیدم.
ووقتی ما در میدان ها جمع می شدیم بودند خیلی از آدمهایی که از این موضوع خبر نداشتند و از همان مسیرمی گذشتند و مثلأ زنان و مردان پیر ویا هم کودکان خُرد سال ،سوال می کردند که اینها چه هستند وبعد می پرسیدند که شما از کجا هستید و بیشتر فکر می کردند که ما از هند یا پاکستان و یا هم از کشور های امریکای جنوبی باشیم ووقتی می گفتیم که از افغانستان هستیم می گفتند" واه افغانستان؟ مردم افغانستان را که ما می بینیم فرق می کنند ، آنها ریش درازی دارند ،لنگی دارند واز شما فرق دارند"
وبعدما قصه می کریدم که آن تصویریست که مثل یک متاع تجارتی به شما داده می شود ، چهره واقعی مردم افغانستان و افغانستان آن نیست. بنابراین این عمل می تواند بسیار عمل خوبی باشد .
همچنان اکثرأ آدم های فرهنگی اینها با خواندن رمان معروف گدی پران باز خالد حسینی مسابقه بادبادک بازی را از قبل می شناختند.
دویچه وله: آقای بصیرآهنگ تشکرازشما!

۳۰ اسفند ۱۳۸۷

بادباکهای حامل صلح برفراز آسمان ونیز


داوود سرخوش
به مناسبت جشن باستانی نوروز وسال نو خورشیدی فستیوال بزرگی همراه باکانسرت هنرمند محبوب کشور داود جان سرخوش درشهرزیبا ورویایی ونیز ایتالیا برگزار گردیده است. این فستیوال که ازطرف اتحادیه هنرمندان افغانستان، انجمن اجتماعی فرهنگی مهاجرین و به کمک شهرداری ونیزبرگزار گردیده است به مدت یک هفته ازچهاردهم مارچ تا 21 مارچ ادامه خواهد داشت. یکی ازجالب ترین برنامه های این فستیوال مسابقه بادبادک بازی دربین جوانان مهاجرافغانستانی وجوانان ایتالیا که اکثرا دانش آموزان ودانشجویان هستند می باشد. استقبال ازمسابقه بادبادک بازی از آغاز تاحال بالاترازانتظاری بود که ما داشتیم. بادبادک بازی دراین فستیوال که یک سمبول آزادی خوانده شده است، یعنی پرواز درفضایی که هیچ محدودیتی نیست، فضایی که درآنج هیچ کسی خوارشمرده نمیشود، فضایی که درآن هیچ مرزی نیست، تبعیض نیست وخشونت نیزتولد نگردیده است. آنجا که میشود کمی احساس راحتی کرد وازدلمشغولی های که امروز تمام مردم افغانستان را درگیرخود ساخته است وحتا زندگی را ازآنها گرفته است خبری نیست. کودکانی که امروز باکوله بار پرازقصه های جنگ، تبعیض، خشونت، ترور وانفجار به این شهرگرد آمده اند شاید اولین باراست که رویاهای کودکی شانرا درمنطقه دور وغربت لمس میکنند ولحظه ی فکرمیکنند دراین کره خاکی آنها نیزحق دارند زندگی کنند، آزاد باشند ونفس راحت بکشند.

اکثریت جوانانی افغانی که ازشهرهای مختلف ایتالیا دراین مسابقه شرکت کرده اند کمتر از18 سال سن دارند، درشروع مسابقه وقتی وارد پارک بیسولا شدم فکرمیکردم وارد چمن حضوری کابل گردیده ام ولی بایک تفاوت که دراینجا دیگرهیچکسی هراس ازانفجار وانتحار نداشت و شاید برای اولین بار این نوجوانان خودرا آزاد وراحت احساس میکردند. ازیکی ازاین جوانان پرسیدم که وقتی مصروف این بازی هستی چه احساسی داری؟ او درجوابم گفت وقتی بادبادک را هوا میکنم اول خودم را آزاد وراحت احساس میکنم . پرواز بادبادک را درحقیقت پروازخودم میدانم یعنی تنها بادبادک است که ارتباطم را بافضایی برقرار میکند که کاملا درآرامش است. بادبادک من درحقیقت وسیله ایست که ارتباط زمین که من درآن زندگی میکنم را با آسمان برقرارمیکند، آسمانی که درآن جنگ نیست، تبعیض نیست، خشونت ومرزی نیست. درست است که درافغانستان همه ازآمدن بهار میترسند زیرا بهار باآنکه پیام بسیارخوبی برای همه زنده جانها دارد، بهار باآنکه فصل رستن ها وشکفتن هاست برای ما فصل ایست که درآن وضعیت کشورما یکباره دگرگون میشود، بهار که میشود بادهای جهنمی جنوب به وزیدن شروع میکند وتپه ها تپه ها افیون گل میدهد، امسال فصل تقسیم قدرت نیز درراه است وما میترسیم بار دیگر وطن ما پامال قدرت سالاران نشود، باآنهم ما امسال با نومیدی تمام این جشن را برگزار کرده ایم تاازیک طرف ازیک جشن باستانی وازیک عنعنه پدری خود استقبال کنیم وآنرا زنده نگه داریم وازسوی دیگر باآنکه دردنیای غربت ودور ازوطن به سرمیبریم اندکی زندگی را احساس کنیم، احساس کنیم ما هم زنده هستیم ومثل دیگر انسانهای جهان نیاز به صلح وآرامش داریم، مانیزمیتوانیم درکنار دیگرانسانها وهمنوعان خود برادرانه درفضای دوستی زندگی کنیم.

بادبادک یاقاصد صلح؟:
مهاجرین افغانستانی بابرگزاری مسابقه بادبادک بازی درحقیقت میخواهند چهره ی دیگری ازافغانستان رابرای اروپایی ها وخصوصا ایتالیایی ها نشان دهند. دراین باره با دونفرازبرگزار کننده گان این جشنواره، حامد احمدی واحسان احسانی صحبت کردم.

حامد احمدی میگوید به نظرمن کوچکترین کودک افغانستانی دغدغه اش این است که خودرا درفضای صلح وامنیت احساس کند، ودرحقیقت این بازی باآنکه یکی ازبازی های بسیار معروف وتفریحی دربین مردم مامی باشد معنی ورمزورازی بسیار عمیقی باخود دارد. یعنی کودکان ونوجوانان جنگ زده افغانستان دردنیای مهاجرت ودردنیایی که دنبال یک پناهگاه ونقطه امن میگردند وازطرف دیگر اتفاقاتی که هرروز درافغانستان می افتد وفشارهای ذهنی آنها را بیشتر میسازد فضای زندگی را برای آنها تنگ میسازد واینها بااین بازی میتوانند ارتباط خودرا بادنیایی دیگری برقرار کنند، آنها همراه با گدی های شان درفضای آبی آسمان پرواز میکنند ولحظاتی خودرا کاملا ازدغدغه های روانی وازفشارهای زندگی جدا احساس میکنند.واین بازی تبدیل میشود به یک درمان روانی، به یک آرزوی در حال ارضاع شدن وخلاصه برای یک زندگی جدید.

آقای احسانی میگوید بادبادک هایی که دردست کودکان افغانی می بینیم درحقیقت قاصدان صلحی هستند که بیش ازسه دهه مردم ما انتظار آنرادارند ووقتی بعد ازهفت سال حضور نیروی های حافظ صلح درافغانستان متاسفانه ما به آن چیزی که فکرش را میکردیم نرسیدیم وجنگ روزبه روز افزایش یافت این کودکان بادبادکهای خودرا به عنوان قاصدان صلح به آسمان ارو‍‍‍پا به پرواز درآورده اند که به مردم اینجا بفهمانند که دیگر مردم ما ازجنگ خسته اند وبه صلحی که آنها نیز هدف شان درافغانستان شاید همان باشد نیاز جدی دارند. یعنی وضعیت باید درافغانستان تغییر کند واین نیاز به یک پالیسی ویک برنامه جدید دارد ودیگر نباید برای رسیدن به صلح درافغانستان جنگید بلکه باید راهی را جستجو کرد که درآن شانس رسیدن به صلح بیشترباشد وازطرف دیگر این کودکان میخواهند بااین کار سمبولیک وزیبای شان به مردم اینجا عنعنات وفرهنگ خودرا معرفی کنند وبگویند که مردم اروپا کشور افغانستان را تنها ازچهره ی طالب، تروریستم، انتحار ومواد مخدر می شناسند وتاحال متاسفانه تنها همین چهره ی کریح ازطریق بمباردمانهای رسانه ای به خورد اینها داده شده است، درست است که درافغانستان هیچ چیزی سرجای خودش نیست، درست است که زمانی مرکزتروریزم بین المللی بوده است ولی باآنهم ما فرهنگ غنی وپرباری داریم وما نیزمثل دیگران قلبی برای تپیدن ومغزی برای فکرکردن داریم. مانیزمیتوانیم مثل همه انسانهای که روزگاری این مصیبت ها را پشت سرگذاشته اند وبازهم باتلاش کشور ومردم شانرا ازبا تلاق مرگ نجات داده اند وحال صاحب سرزمین های آباد وآزاد هستند، کشورغمستان خودرا تبدیل به گلستان کنیم البته اگر مداخله خارجی نباشد وتمام کشورهای که حال لاف ازهمکاری واجرای عدالت وبازسازی درافغانستان میزنند به راستی ثابت کنند که درکنار مردم ماهستند واین را تنها میتوانند درعمل ثابت کنند نه درحرف. روزشنبه آخرین روز مسابقه بادبادک بازی است که درآن تعداد زیادی ازمردم شهرونیز شرکت میکنند، دراین روز معاونین شهرداری روم وچند نفردیگر ازشخصیت های سیاسی این شهر نیزشرکت دارند تاباحضور داود سرخوش این مسابقه زیبارا تماشا کنند وحرفهایی هم با مهاجرین افغانی بزنند. قرار است دراین روز یکهزار بادبادک به عنوان قاصدان صلح به آسمان شهرمارکوپولو توسط جوانان به پرواز دربیایند.وبعدازختم این برنامه که ازطریق دوکانال تلویزیونی ایتالیا پخش میگردد؛ همه برای شرکت درکانسرت داود سرخوش آماده گی خواهند گرفت تا درروزیکشنبه ببینند چگونه شهرونیز باکانسرت سرخوش ستاره باران میشود. تا قسمت بعدی پدرود...