۲۷ دی ۱۳۸۷


موسی ناصردر سال  1979 درلایت غزنی متولد وبعد ازسپری کردن ده سال اول عمرش به دلیل جنگ های که درافغانستان شعله وربود به دیارغربت هجرت نموده ودرشهرکویطه پاکستان مسکن گزیده است. وی باتحمل مشکلات زیاد دوران آموزش ابتدایی تاعالی را درشهر کویطه دردبیرستان یزدان خان به پایان رسانیده وبعدازفراغت از مکتب تحصیلاتش را دررشته ادبیات اردو درپاکستان اکادمی ادامه داده وازآنجا به رتبه لسانس فارغ گردیده است.

موسی ناصر از دوران مکتب سرودن شعر را آغازنموده ودرچندین جشنواره ادبی درپاکستان شرکت نموده است. بیشتر شعرهای موسی ناصر درزبان اردو به مشکلات میهنش افغانستان خلاصه میشود. او ازسال 2002 به بعد به زبان فارسی  به قالب چهاربیتی  درلهجه هزاره گی نیز سرودن شعر را آغازنموده است .
او میگوید من فرزند انقلاب هستم، فرزند جنگ ونماینده یک قشر ازجوانان وهم صنفانم که درافغانستان به خاطر آرمان های پلید بعضی ها چون گل پرپر شدند. من همیشه از درد گفته ام وازغم سروده ام. میخواهم ازاین طریق درخدمت مردم وکشورم باشم وصدای کشورم را درگوشه ی بلند کنم. من افغانستان را برای همه میخواهم ، خلاصه میخواهم برای ساختن این خانه مشترک همه به اندازه توانش درهرگوشه ی که هستند فعالانه کار وتلاش نمایند. موسی ناصر فعلن درشهر پادوا درایالت veneto درایتالیا زندگی میکند، او برای تقی خان آوازخان جوان افغانی نیز شعر می سراید. تقی خان درآلبوم جدیدش که به زود ترین فرصت دربازار خواهد آمد سه شعر ازموسی ناصر را کمپوز نموده است. ازاین پیش نیز اکثر آوازخوانان محلی هزاره گی  از سروده های این شاعر درآهنگ هایش استفاده نموده اند.
گرچند تاحال کدام مجموعه شعری اش را به چاپ نرسانده است ولی درآینده قصد دارد چهاربیتی هایش را دریک مجموعه نشر وبه علاقه مندان تقدیم نماید.
موسی ناصر ازوضعیت ناهنجوار کنونی به شدت ناراض است، به نظراو تعصبات جاری درافغانستان ریشه درخارج ازمرزهای کشور دارد. دراین مورد ناصر شعرهای زیادی سروده است.
بیه آلی دوری زمانه نکو
ده گفت مردم بیگانه نکو
ده هوس قلای دیگه مردم
خانه گیلی مره ویرانه نکو
دو نمونه ازشعر موسی ناصر به زبان اردو:
جسپول کو سنجاتا مینی او پول چوپا کانطا بنکر
ایس دل سی نیکلی آهی بکا موهیب سا سناتا بنکر
الفت کی جزبی می آکر اخلاص سیجدیا مینی
اونکی جفایی مجکو لگی نفرت کی ایک چانطا بنکر
…………………
نارو موسی جیب می دولت نهی تو کیا
اونکی نظرومی تیری محبت نهی تو کیا
اونکی کتابی دل می تیرا عشق نقش هی
گرچی چهره  پهی عبارت نهی تو کیا
ناصرازغربت ومهاجرت خسته است ومیگوید کشورم را باتمام بدبختی هایش دوست دارم وفرهنگ مردمم را درهمه جا گرامی میدارم.
یادشی بخیر رسم خودگون مو خوب بود
قطی شیشتو بل دسترخون مو خوب بود
ازهر سو جمع مو شود کته  و ر یزه
مجلس کدو چای خوردون مو خوب بود

0 نظرات شما: