افشار، روشنترين متن زندهي تاريخ ستمديدگان و همزمان گوياترين شاهدِ حقيقتِ فاجعه است. افشار، «ذالک الکتاب لاريب فيه، هدي للمتقين» است؛ «بيان للناس» و «تبيانٌ لکلٌ شيء». افشار، صحراي محشري است که باطن و حقيقت تاريخ و کليت فاجعه در آن واسازي ميشود: «يوم تبلي السرائر».
برادر و خواهر!
افشار با رخسارِ آکنده از خراش، جانِ زخماگين و پيکرِ پاره پاره اش تو را فرياد مي زند.
افشار از تو مي پرسد عدالت کجا شد؟ افشار تو را جيغ مي کشد، عدالت، عدالت، عدالت!
افشار از تو مي پرسد عدالت کجا شد؟ افشار تو را جيغ مي کشد، عدالت، عدالت، عدالت!
خواهر و برادر!
افشار، با زباني بيزبانيِ ويرانه هايش از تو ميخواهد که در هيجدهمين ساليادم، بازماندگانم را تنها مگذار!
وعدة ما 22 دلو 1389، ساعت 1-4 بعد از ظهر، مزار شهدايِ افشار
از طرف بازماندگانِ شهدايِ افشار
0 نظرات شما:
ارسال یک نظر